اين شاعر با حضور در مراسم رونمايي از اين نماهنگ ضمن بيان سخناني درباره فضاي شعري و آفرينش ادبي خويش تازهترين شعر خود را براي جمع حاضران خواند و خطاب به حامد زماني خواننده و آهنگساز گفت اين شعر كه اكنون ميخوانم پيشنهاد و سفارش بنده به شماست.
بنا به اين گزارش شعرخواني بابايي با حس و حال ويژهاي كه در اجراي شعر داشت، بارها با ابراز احساسات حضار مواجه شده و مورد تشويق مكرر قرار گرفت.
متن اين شعر از احمد بابايي به شرح ذيل است:
وا شده مشت زمان و لب حيرانيها
گره افتاده به افسانه سفيانيها
روضه مشك رسيده است به بي آبيها
باز هم حرملهي سرجوخهي وهابيها
از احد نعره زند حمزه كه احمد زنده است
باكي از كشته شدن نيست كه ايزد زنده است
هان فراموش مكن زنده به ياديم همه
در پي نصر خداييم عماديم همه
خون ما بذر جهاد است بگو با صهيون
مير ما فاطمهزاد است بگو با صهيون
هاش لله به دو تا حاشيه دلبسته شويم
باز در خواب ببينند كه ما خسته شويم
در لغتنامه ما ننگ به غافل مانده
كدخدا نيز حماري است كه در گل مانده
عاشقان را ز تن چاك زده باكي نيست
هركه را نيست شهادت دل افلاكي نيست
شب قدريم و به از حرف هزاران ماهيم
ما بسيجي شدهي نهضت روح اللهيم
چند سالي است ايمان واجب عيني شده است
حاكم امت حق حكم خميني شده است
با علي تا گذر كرب و بلا همراهيم
جوشش تازهاي از گلشن روحاللهيم
كدخدا را اجل قطعي و وقتآگاهيم
همه فرزند قسم خوردهي روحاللهيم
خم از نو گواه است شهادت اين است
حج ما بر سر نيزه است عبادت اين است
بكشيد امت حق را كه سعادت اين است
***
خاك پاي شهدا تاج شرف خواهد شد
بركت خون نمر، مكه نجف خواهد شد
وقت آن است حجاز از جگرش آه كشد
يوسف فاطمه بيرون ز دل چاه كشد
سني و شيعه كند آنچه دل احمد خواست
امت واحده از شرق به پا خواهد خاست
امت واحده و قافلهاي بت شكنيم
گاه دُرّ نجف و گاه عقيق يمنيم
آيد آن روز كه از واهمه بيرون بزنيم
پرچم فتح سر تپه صهيون بزنيم
شب ما آيهي نور است بگو با صهيون
عيد ما صبح ظهور است بگو با صهيون
گاه امواج فراتيم و گهي در نيليم
صاعقه صاعقه بر هستي اسرائيليم
پس كنون هركي بسيجي است، هلا بسم الله
هركه دارد هوس كرب و بلا بسم الله