به گزارش پایگاه 598، اشکان دژاگه. او را در یک سال اخیر کمتر از حد انتظار دیدهایم. چه در باشگاه العربی و چه در ترکیب تیم ملی ایران. بازی خوبی از اشکان به یاد نداریم. البته در تیم ملی و بازیهای اخیر. قطر هم هیچ فرقی با قبلیها نداشت. دژاگه پر اشتباه ظاهر شد و نه تنها موقعیتی برای تیم ملی نساخت که به دلیل آسیب دیدگی تعویض هم شد. حالا کیروش با دو دغدغه بزرگ مواجه شده است. ابتدا اینکه یک دژاگه متفاوت برای بازی با چین بسازد و دوم اینکه اگر اشکان به این بازی نرسید جانشینی مناسب برای او انتخاب کند.
اشکان دژاگه خود را جای کارلوس کیروش بگذارد. بهعنوان سرمربی تیم ملی روی نیمکت بنشیند و 11 بازیکن اصلی را انتخاب کند. ملاک انتخاب او هم بازیهای اخیر تیم ملی باشد و البته بازیهای باشگاهی. آیا دژاگه مثل کیروش تا این حد به اشکان اعتماد میکند؟ آیا باز هم خودش را در ترکیب اصلی قرار میدهد ؟ آیا دوباره به طور کامل از او استفاده میکند؟ یا این بار تعویضش میکند یا از ترکیب اصلی و دایره 11 بازیکن ثابت خارج؟
اشکان دژاگه این روزها اشکان دژاگهِ سابق نیست. او را در این سالهای اخیر هرگز اینقدر ناآماده ندیده بودیم. هافبکی که به ظاهر طراح حملات ایران است و بازیساز اما نه تنها بازی نساخت و موقعیتی برای مهاجمان خلق نکرد که بیشتر عصبی بود و پاسهای اشتباهش فراوان.
نمایشی که در بازیهای قبل - طی یک سال اخیر - از دژاگه دیدهایم و البته پیشرفتی در آن هرگز!
مقابل قطر نیاز بود که مدافعان توپ را به هافبکهای دفاعی برسانند. به آندرانیک تیموریان و سعید عزت اللهی. وظیفه این دو توپ رسانی به اشکان دژاگه بود. به هافبک طراحی که توپ را بگیرد، پخش کند و حمله ایران را سازماندهی. اشکان اما چون آماده نبود کمتر صاحب توپ شد. هر چند وقتی که مالک توپ هم میشد یا آن را لو میداد یا با پاس به عقب رفع تکلیف میکرد.
همین بهانهای بود برای مدافعان میانی تیم ملی و البته هافبکهای تدافعی. تیموریان و عزت اللهی وقتی دژاگه را ناآماده میدیدند کمتر صاحب توپاش میکردند. پس سعی آنها ارسال پاس برای تک مهاجمی به نام آزمون یا بالهایی چون مهدی طارمی و علیرضا جهانبخش بود. اشکان دژاگه به این ترتیب از بازی خارج میشد و بیشتر تماشاگر بود تا طراح حملات ایران.
اشکان نه در این بازی که بازیهای اخیر هم نمایشی دلپذیر ارائه نکرده است. به بازیهای تیم ملی در یک سال اخیر نگاهی بیندازید. آنها را آنالیز کنید، قطعا به نکاتی جالب دست پیدا میکنید. بخصوص در مورد اشکان دژاگه. از او مدتهاست که بازی درخشان ندیدهایم. او دیگر آن بازیکنی نیست که در نخستین بازیاش برای ایران چشمها را خیره کرد و همه را به حضور ستارهای بی بدیل امیدوار. افول اشکان از زمانی شروع شد که از اروپا به قطر آمد.
کیروش برای اشکان دژاگه جایگزینی ندارد و یا بهتر اینکه جانشینی نساخته است. او البته بازیکنانی در اختیار دارد که بتوانند برای دقایقی هم که شده به زمین بیایند و نقش اشکان را بازی کنند.
نمونهاش مسعود شجاعی که از نخستین حضورش در تیم ملی حدود 11 سال میگذرد اما در این ماههای اخیر هرگز مورد توجه کیروش قرار نگرفته و در ترکیب جایی نداشته است. حضور شجاعی فقط خلاصه میشود به لیست 23 نفره و تمرین در اردوها. او هرگز مورد استفاده قرار نمیگیرد، حتی اگر اشکان دژاگه زمین تا آسمان با روزهای اوج گذشته فاصله داشته باشد.