اما بسياري از بزرگان طب سنتي و طب ايراني ـ اسلامي كشورمان به روشني، روزها و سالهايي در دهه هفتاد را به خاطر دارند كه وزارت بهداشت با تمام قوا براي ريشهكن كردن «حجامت» به ميدان آمده بود و با صدور بخشنامهاي، جلوي هر نوع انجام حجامت چه توسط پزشكان حاذق و چه توسط اساتيد و حكماي طب سنتي را گرفته بود و شديدترين برخوردها را با كساني كه اقدام به حجامت ميكردند، داشت.
چه بسيار پزشكان و اساتيد طب سنتي اين كشور كه به جرم عمل به دستور مؤكد دين اسلام و توصيه پيامبر اكرم(ص) و امامان معصوم شيعه، در پي احضارهاي مكرر به دادگاه، احكام محكوميتهاي سنگيني براي آنها صادر شد( توضيحات و اسناد آن را در اينجا بخوانيد) و به همين جرم، ماهها و ماهها از عمر خود را در زندان سپري كردند.
اما امروز به يُمن همين سختيها، مشقات و زجرهايي كه اساتيد و پزشكان دلسوز اين كشور براي ترويج و آزادسازي حجامت متحمل شدند، شاهد اقبال گسترده و روزافزون مردم كشورمان به حجامت هستيم؛ اقبالي كه علت آن را نبايد در سيستم رسمي وزارت بهداشت اين كشور جستوجو كرد بلكه علت اين اعتماد و روي آوردن مردم به حجامت را بايد در اثرات درماني كه مردم به عينه در خود و در اطرافيان خود ديدهاند، جستوجو كرد.
آري؛ امروز ديگر آن ممنوعيتها و بگيروببندها به جرم انجام حجامت، جاي خود را به باور افكار عمومي به حجامت به عنوان يك روش درماني عمومي و موثر داده و به دليل همين آگاهي و اقبال عمومي است كه همان مديران و جرياناتي كه در دهه هفتاد به جنگ با حجامت آمده بودند نيز برخلاف خواست دروني و قلبي خود، مجبور به تمكين و كرنش در مقابل اين اتفاق مبارك و پرثمر در كشورمان شدهاند.
براي بررسي ابعاد و زواياي مختلف «حجامت» و پرداختن به گوشهاي كوچك از اثرات درماني آن و نگاه به اسناد علمي كه اثرات درماني حجامت را به اثبات ميرساند، ميزبان «دكتر شهلا اسدزاده»؛ معاون آموزشي موسسه تحقيقات حجامت ايران با 20 سال سابقه كار پژوهشي و عملي در عرصه طب كلاسيك و طب ايراني ـ اسلامي در خبرگزاري تسنيم بوديم؛ بخش نخست اين مصاحبه در هفته گذشته با عنوان «علت گسترش حجامت قدرت درماني بالاي آن است/ اثبات اثرات درماني حجامت در طب نوين» منتشر شد.
در ادامه مشروح بخش دوم و پاياني آن تقديم مخاطبان ارجمند تسنيم ميشود:
تسنيم: علت اينكه دانشكدههاي طب سنتي وزارت بهداشت در حوزه آموزش دانشجويان اين رشته چندان موفق نبودهاند، چيست و آيا اين دانشكدهها توانستهاند از ظرفيتهاي امروز اساتيد طب سنتي و طب ايراني ـ اسلامي كشور استفاده كنند؟
دانشكدههاي طب سنتي وزارت بهداشت سراغ برخي از اساتيد رفتند كه پزشك هم نبودند اما از كساني كه تجربه بيشتر در كارهاي عملي داشتهاند، استفاده نكردند؛ بسياري از اين اساتيد، كتاب را خوانده و مطالبي را تدريس كردهاند اما كسي كه از روي كتاب تدريس ميكند نسبت به كسي كه تمام مطالب كتاب را به چشم ديده و تجربه كرده است، بسيار متفاوت است؛ پزشكاني كه در طب سنتي مدرك PHD ميگيرند تجربه كافي را ندارند و در طب كلاسيك هم پزشكي كه كتاب خوانده و نمره 20 داشته است اگر كار عملي نكرده باشد، پزشك موفقي نميشود.
واقعيت اين مسئله «مدركگرايي» است؛ بسياري از دانشجوياني كه به دانشكدههاي طب سنتي ميروند فقط براي گرفتن مدرك به اين رشته ادامه ميدهند و علم زيادي به دانشجويان افزوده نميشود؛ بنده با اساس اين دانشكدهها مشكلي ندارم اما دانشجويي كه فارغالتحصيل ميشود بايد 20 سال كار كند تا به تجربه مطلوب برسد، نميخواهم بگويم آنها موفق نميشوند اما بسيار زمان ميبرد.
چرا بايد در زماني كه پيشرفتها بسيار سريع اتفاق ميافتد، اين مقدار زمان بگذاريم؛ در بعضي مواقع ميگويند اگر شما پند و اندرزهاي بزرگترها را بشنويد و بخواهيد تجربه كنيد عمرتان كفاف نميدهد پس بايد از تجربيات استفاده شود و اين دانشكدهها هم در كنار اين تجربيات باشند.
اذعان همگان به نواقص طب كلاسيك
بنده با طب كلاسيك مخالف نيستم و هميشه به دانشجوها گفتهام كه هدفم اين نيست كه طب كلاسيك را تضعيف كنم اما طب كلاسيك نواقص بسياري دارد و خودشان نيز اين موضوع را ميدانند اما در بخش اورژانسها و جراحيها خيلي موفق هستند و در برخي موارد اگر طب كلاسيك نباشد، نميتوان كاري انجام داد.
البته در خيلي موارد طب كلاسيك داراي نقطه كور است؛ اين عناد هميشه در سيستم بهداشت و درمان ما وجود داشته است و چرا هميشه بايد چشم ما دنبال اين باشد كه امريكا يا اروپا چه ميگويند؟ مگر خودمان نميتوانيم علم توليد كنيم؟ اصلاً علم توليد نكنيم اما حداقل به بررسي آن بپردازيم.
تسنيم: مضاف بر اينكه ميتوانيم از عقبه علمي چند هزار ساله خودمان استفاده كنيم چرا برخي از پزشكان طب نوين كشورمان، داشتههاي خودمان را بي ارزش ميدانند و از كنار آن به راحتي ميگذرند؟
دقيقاً همين نكته مدنظر است؛ من بهعنوان يك پزشك نسبت به خودم داراي رضايت هستم چون در زماني كه اين موضوع مطرح شد و من با اين روش آشنا شدم، هيچ وقت عناد نداشتم و اعتقاد داشتم كه بايد طب سنتي را بررسي كنم و ببينم به چه روشي كار ميكند.
نميگويم چشم بسته اين روش را قبول كنند و در جايي ديگر ارائه دهند بلكه بايد بيايند اثرات آن را ببينند، تجربه و بررسي كنند؛ متخصصان طب كلاسيك بيايند، قبل و بعد از حجامت از بيماران آزمايش بگيرند، ما كه ترسي نداريم؛ از اين ناراحت هستم كه بررسي انجام نميدهند و فقط مداوم در حال ضربه زدن به اين روش هستند؛ لااقل اگر بررسي شود و بعد بگويند كارتان درست نبوده است، ما قبول ميكنيم.
تسنيم: در بحث اثبات فوايد درماني حجامت به روش علمي، مؤسسه تحقيقات حجامت ايران چه اقداماتي انجام داده است؟
مؤسسه اقداماتي انجام داد اما كسي از مؤسسه حمايت نكرد؛ مستندسازي و ارائه مقاله داراي هزينه بسياري است و مؤسسه تاكنون با وجود هزينههاي زياد، بسيار سخت توانسته است پرسنل خود را تثبيت كند و قادر به انجام اقدامات پژوهشي بيشتر نيست.
تسنيم: آيا دانشجويان موسسه حجامت كه خود پزشك هستند، نميتوانند به عنوان پژوهش بر روي اثرات درماني حجامت كار كنند؟
بله؛ دانشجويان اين موسسه به مرحلهاي رسيده بودند كه روي مقالات كا ميكردند و قسمت پژوهش داشتيم كه دكتر ميثمي مسئول آن بود و خوب كار ميكردند؛ شما يك مؤسسه و يك دانشكده را در نظر بگيريد كه به راحتي بودجه ميگيرد و كارهاي علمي و پژوهشي انجام ميدهد اما يك مؤسسه خصوصي نميتواند اين كار را در حجم گسترده انجام دهد، همانطور كه ارائه يك مقاله با عنوان «تاثير حجامت بر چربي خون» توسط موسسه تحقيقات حجامت ايران كه در 10 تا 15 سال گذشته انجام شد، هزينه سنگيني براي مؤسسه داشت.
تسنيم: مستندات اين پژوهش وجود دارد؟
بله؛ در بخش پژوهش موسسه موجود است و به علاوه آن چندين پاياننامه درباره حجامت نيز وجود دارد؛ مطمئن هستم كه اكثر مسئولان و همكاران از تاثيرات حجامت آگاه هستند اما نميدانم چرا غرضورزي ميكنند؛ اگر نگران انتقال ايدز و هپاتيت از راه حجامت هستند، به راحتي ميتوان آن را كنترل كرد و ميتوانند خودشان افراد آموزشديده و وسايل بياورند و بر مراحل انجام حجامت نظارت كنند.
مخالفتهايي از جنس غرضورزي
آيا وقتي اعلام ميشود بيشترين راه انتقال «هپاتيت c» از دندانپزشكي است، دندانپزشكيهاي سطح كشور را تعطيل ميكنند؟! اگر مسئله انتقال بيماري مانند هپاتيت وجود دارد، هرگز دندانپزشكي را تعطيل نميكنند و اصول اجرايي آن را كامل و استاندارد ميكنند؛ ميدانيم كه اين اقدامات در خصومت با حجامت از روي غرضورزي انجام ميشود ودر غير اين صورت، جايي براي اين مخالفتها وجود نخواهد داشت.
تسنيم: با توجه به فوايد درماني حجامت آيا ميتوان چند بيماري كه به طور قطع با حجامت درمان ميشوند را نام برد؟
وقتي يك طبيب طب سنتي به حوزه درمان وارد ميشود، تمام تخصصها را پوشش ميدهد و ما در همه زمينهها وارد شدهايم اما درباره سؤال شما بايد بگويم كه بيماران را ويزيت و براساس مزاج و بيماري تصميمگيري ميكنيم يعني تمام مراحل داراي اصول است و هر كس كه از در وارد شود را حجامت نميكنيم اما در درمان بيماريهاي پوستي، بيماريها و اختلالات خوني و گرفتگي عروق حجامت تاثيرگذار است.
تسنيم: آيا اثرات درماني حجامت بر بيماريهاي خوني و هپاتيت نيز صادق است؟
اثرات درماني حجامت، هپاتيت و حتي ايدز را هم شامل ميشود؛ سالها پيش با سازمان انتقال خون بحث و مراوداتي داشتيم و پيشنهاد داديم كه به اين خاطر كه شما آمار تعدا مبتلايان به ايدز را داريد و درماني براي آنها پيدا نكردهايد، اجازه دهيد كه ما بررسي كنيم و روي درمان اين افراد اقداماتي انجام دهيم كه متاسفانه اين كار را نكردند.
در بيماريهاي حساسيتي بهويژه حساسيتهاي گوارشي كه عدم درمان بيداد ميكند، حجامت تاثير بسياري در درمان آن دارد يعني شما در نظر بگيريد اين بيماران هر روز به بيمارستان ميروند تا آمپول آلرژي تزريق كنند و چه هزينههايي ميكنند كه در آخر هم نتيجهاي ندارد؛ شما اگر يك گزارش از بيماران كلينيك آلرژي و بيماران آلرژي كه درمان شدهاند، بگيريد متوجه تاثير حجامت در درمان اين حساسيت ميشويد؛ اگر بخواهم به ترتيب اسامي بيماريهايي ديگر كه حجامت در درمان آنها تاثير دارد را نام ببرم ميتوان به فشارهاي چشمي، فشار خونها، ديابت و ... اشاره كرد.
تسنيم: در برخي موارد ديده شده كه ديابت با حجامت درمان شده است، شما اين مسئله را تاييد ميكنيد؟
من اگر تجربه خودم را بگويم تا به حال تنها با استفاده از حجامت ديابت را درمان نكردهام، هر چند حجامت قند خون را كاهش ميدهد اما در كنار آن داروهاي ديگر كه براي اصلاح سيستم بدن داده ميشود، در درمان تاثيرگذار است البته اين اقدام نيز با توجه به مزاجشناسي انجام ميشود و به اين شكل نيست كه هر بيمار ديابتي را حجامت كنيم و اثر آن مثبت باشد.
تاثيرات درماني حجامت بر بيماران ديابتي گرم مزاج
تعدادي از بيماران ديابتي كه گرممزاج هستند با حجامت نتيجه خوبي ميگيرند و بيماران ديابتي سردمزاج روش درمان متفاوتي دارند؛ من كليگويي را نميپسندم چون امكان دارد كه جامعه برداشت اشتباه كند و فكر كند كه هر نوع ديابت با حجامت درمان ميشود البته همين اتفاق هم افتاده است اما برخي غير پزشكان و هموطنان ما اين موضوع را ميشنوند و آن را اجرا ميكنند، در صورتي كه اين مسئله به اين راحتي نيست و داراي اصول است كه بايد رعايت شود؛ حجامت در درمان ديابت بسيار موثر است، خيلي علاقه دارم كه تاثير حجامت را نيز بر بيماريهاي رماتيسمي، التهابات مفصلي و دردهاي استخواني و... را ببينيد و بررسي كنيد.
تسنيم: منظور شما از تاثير حجامت بر درمان، حجامتهاي عام يا خاص است؟
درباره نوع حجامت با توجه به بيمار تصميم ميگيريم و فقط حجامت عام انجام نميدهيم؛ حجامت عام رهبر بدن و بسيار موثر است اما حجامتهاي خاص و موضعي نيز داريم و براساس بيمار تصميم ميگيريم كه كدام حجامت را براي بيمار انجام دهيم.
تسنيم: يكي از معاونان وزير بهداشت اخيراً در اظهارات تاملانگيزي، حجامت را در كنار خالكوبي قرار داده و گفته حجامت و خالكوبي دو عامل اصلي انتقال هپاتيت C هستند(؟!)؛ در مورد چنين ادعاهايي بيمبنايي درباره حجامت توضيح دهيد كه چرا يك مقام ارشد در وزارت بهداشت كه خود پزشك نيز هست چنين حرف بياساسي را به حجامت نسبت ميدهد؛ آيا تاكنون حتي يك مورد از انتقال هپاتيت از طريق حجامت در سطح كشور گزارش شده است؟
با يقين به شما ميگويم و با مدرك ثابت ميكنم كه شخصي وجود ندارد كه بعد از حجامت مبتلا به هپاتيت و بيماري خاصي شده باشد؛ اينها فقط حرفهاي بدون مدركي است كه زده ميشود و اگر مدركي وجود داشت تا به حال به طور كلي حجامت و طب سنتي را ريشهكن ميكردند اما مدرك ندارند و فقط ميخواهند ذهنيت مردم را خراب كنند.
بالاترين احتمال انتقال هپاتيت C از دندانپزشكي
هر چيزي كه با خون سر و كار دارد ممكن است آلودهكننده باشد پس بايد مراقب بود و رعايت كرد اما اگر به تعطيل كردن و جمعآوري باشد ابتدا بايد دندانپزشكيها جمعآوري شوند و چرا اين دسته از مسئولان وزارت بهداشت، دندانپزشكي را در كنار خالكوبي نميآورند؟! اين آمار خود وزارت بهداشت است كه بالاترين احتمال راه انتقال هپاتيت C از دندانپزشكي است و براي حل اين مسئله يكسري وسايل يكبار مصرف را براي دندانپزشكيها تعبيه كردند.
جراحي، تزريقات، بخيه، آرايشگاهها و ... ميتواند آلودهكننده باشد؛ هر كاري كه با خون ارتباط دارد، ميتواند عامل انتقال آلودگي باشد پس بايد رعايت كرد اما صورت مسئله را نميتوان حذف كرد؛ اين مسئولان با چنين اظهاراتي ميخواهند جلوه حجامت را مخدوش و خراب كنند در صورتي كه در حال حاضر اينگونه نيست و مردم بسيار هوشيار شدهاند و افرادي به مؤسسه مراجعه و درخواست ميكنند كه براي آنها حجامت تجويز كنيم و ميگويند اگر شما اين كار را انجام ندهيد نيز به جاي ديگر ميرويم چون ما نتيجه و اثرات حجامت را در خود و اطرافيانمان ديدهايم.
اگر در حال حاضر مراكز اصلي انجام حجامت را هم ببندند، مردم ميروند در داخل منازل حجامت را انجام ميدهند همانطور كه هماكنون انجام ميشود همچنين بايد اين نكته را بگويم كه تحريك سيستم بدن با خراش و مَكش به هيچ عنوان باعث آلودگي نميشود زيرا آنقدر سيستم ايمني بدن را تحريك ميكند و به مركز ميكشاند كه امكان ندارد ويروس و ميكروبي در آنجا وجود داشته باشد؛ بيماران هپاتيت، ايدز، ويروسهاي التهابي و... كه درمان شدهاند تأييد حرف ما هستند.
تسنيم: آيا بيماراني داشتهايد كه هپاتيت C آنها از طريق حجامت درمان شده باشد؟
بله؛ در يك سال اخير چندين مورد داشتيم كه يك نفر آنها يك دختر 21 ساله بود كه هپاتيت C داشت و از 19 سالگي شروع كرده بود به مصرف «اينترفرون» و داروهاي ديگر كه نتيجهاي نديده بود و همچنان شمارش سلول بالا بود و مشكلاتي براي آن دختر به وجود ميآورد.
اين دختر به مؤسسه حجامت مراجعه كرد و سه تا چهار ماه تحت درمان قرار گرفت و چند ماه پيگير آزمايشهاي مكرر بود (اين بيماران بايد آزمايشهاي متعدد انجام دهند)، بعد از چندين ماه، مادر اين دختر مراجعه كرد و گفت اين آزمايشها را نزد پزشك متخصص برده كه براي آن دكتر جالب بوده كه چه اقدامي انجام دادهايد كه هپاتيت C اين دختر درمان شده است.
تسنيم: آيا تجويز شما براي اين بيمار مبتلا به هپاتيت فقط حجامت بود؟
خير؛ حجامت جزء دستورهاي اصلي بود و تركيبات سياهدانه، سركهانگبين و ... نيز بود مخصوصا سياهدانه كه وقتي دكتر متخصص اين موضوع را متوجه شد، به همراه چند پزشك ديگر مشغول مطالعه در اين باره و متوجه شدند سياهدانه چه خاصيتي دارد كه توانسته هپاتيت C را درمان كند و به درمانگري اين روش رسيدند؛ در كشورهاي ديگر نيز روي سياهدانه كار كردهاند به عنوان مثال پرفسور «دوك» كه يك پرفسور آلماني است در كتاب «هروان مديسن» خود سياهدانه را مورد بررسي قرار داده است.
تسنيم: آيا كتاب پروفسور دوك همان كتابي است كه در مقدمهاش حديث پيامبر درباره سياه دانه (سياه دانه درمان هر دردي است غير از مرگ) را آورده است؟
بله؛ همان كتاب است؛ زماني كه قصد كردم انديكاسيونهاي سياهدانه را مطالعه كنم، نزديك به 200 انديكاسيون در اين كتاب پيدا كردم و تمام آنها بر اساس مقالات و آزمايشهايي بود كه روي بيماران انجام شده بود همچنين در اين كتاب اسامي بيماريهايي كه در دنيا با سياهدانه درمان شده اند را نام برده است.
هيچگاه به فكر سودجويي نبودهام و براي بيمارانم دل ميسوزانم و آنها نيز به روشهاي درماني طب سنتي باور كامل دارند زيرا نتايج درماني را تجربه كردهاند؛ هيچگاه كسي بيهوده 6 ماه در صف انتظار ويزيت توسط يك طبيب طب سنتي نميماند.
دوست دارم صدايم به مسئولاني كه خداپرست و مردمدوست هستند برسد يعني كساني كه به معناي واقعي، مردمدوست هستند نه كساني كه پشت آنها گرم به تجارتها و ... است؛ بيايند و زندگي من را بررسي كنند، يك زندگي معمولي دارم همچنين بارها به من پيشنهاد داده شده است كه اگر به شيوهاي ديگر كار كنم، سود بيشتري ميكنم اما من واقعا در مؤسسه حجامت عاشقانه كار ميكنم.
تسنيم: همه اساتيد و بزرگان طب سنتي كشور و موسسه تحقيقات حجامت ايران كه براي ترويج حجامت طي ساليان گذشته متحمل زحمات و رنجهاي زيادي شدهاند و حتي براي احياي اين سنت مؤكد پيامبر اسلام(ص) به زندان افتادهاند، باقيالصالحات بزرگي را براي خود به دست آوردهاند؛ مردم امروز به بزرگي و عظمت از اين اساتيد ياد ميكنند، ارزش زيادي براي آنها قائل هستند و خود را به شدت ملتزم به انجام حجامت براي حفظ سلامتي خود ميدانند.
حركتي كه در اين مسير براي احيا و ترويج حجامت انجام شده كوچك است و دوست دارم كه با كمك مسئولان توسعه بيشتري پيدا كند؛ منظور من ديده شدن مادي و مطرح شدن امثال بنده نيست؛ ميخواهم طب سنتي را به اين شكل سركوب نكنند چون ميتوانند بسيار آن را گسترش دهند و از من و همكاران من استفاده و اين مسئله را علمي كنند و اين تجربيات را از دست ندهند.
تسنيم: چرا در بدنه وزارت بهداشت، تمايلي براي بهرهمندي از ظرفيت عظيم حجامت در درمان و ارتقاي سطح سلامت عمومي مردم وجود ندارد؟
چرا يك مؤسسه با توان و پتانسيل بسيار محدود كاري انجام ميدهد كه با آن حجم وسيع بودجه در وزارت بهداشت انجام نشده است؛ اين موارد را كساني كه در حال رصد هر دو جبهه هستند، متوجه ميشوند؛ من بارها به سازمان نظام پزشكي رفتهام و نوع برخورد بسيار بد آنها را ديدهام و متوجه شدهام كه جايگاهي براي طب سنتي قائل نيستند.
وجود اين فضا در وزارت بهداشت و برخوردي كه با موسسه حجامت در پلمب كردن آن داشتهاند، باعث اذيت شدن بسياري از بيماراني شده است كه وضعيت بدي هم داشتهاند؛ بعد از اين اتفاقات هر طوري كه ميتوانستهام به بيماران كمك كردهام اما بيمار را بايد حضوري ويزيت كرد، در اين صورت تا زماني كه بخواهد يك ساماندهي ديگر اتفاق بيفتد، بيماران از دست رفتهاند اما بايد اين بيماران به طريقي پوشش داده شوند و اين درست نيست كه به قيمت جان مردم به مخالفت با حجامت ادامه داده شود؛ اين كار با قسم پزشكي آنها تضاد دارد و من نيز قسم خوردهام پس بيايند بررسي كنند كه آيا من اشتباهي داشتم؟ كسي را دچار مشكلي كردم، باعث جنايتي شدم يا باعث درمان شدهام؟
بيماران مراجعهكنندگان به طب سنتي از طب كلاسيك مأيوس شدهاند
آنهايي كه ميآيند جلوي اين كار را ميگيرند، كلاه خود را قاضي كنند و ببينند كه خود در سيستم وزارت بهداشت چقدر در درمان موفق بودهاند؛ بيماران ما اكثراً از بيماراني هستند كه از طب كلاسيك و از طرف متخصصان معروف ميآيند، قصد مخدوش كردن آن متخصصان را ندارم اما بيماران چون نتيجهاي نگرفته و مأيوس شدهاند به مؤسسه حجامت مراجعه ميكنند؛ امكان دارد كه ما هم نتوانيم همه بيماريها را درمان كنيم اما بسياري از بيماران درمان ميشوند و بهبود مييابند.
بيرون كردن بيماران بخاطر استفاده از طب سنتي
درمان شدن برخي از بيماريها براي خود ما نيز باور كردني نيست؛ بيماراني بودهاند كه پس از طي مراحل درمان گفتهاند كه معجزه شده است؛ سونوگرافي، آزمايش و... را نشان متخصص خودشان دادهاند و آنها پرسيدهاند چه كاري انجام دادهايد كه اين نتيجه را گرفتهايد؛ وقتي گفتهاند كه با روشهاي درمان طب سنتي به اين بهبودي دست يافتهايم، گفتهاند از مطب ما برو بيرون!
طب كلاسيك بر روي روشهاي درماني طب سنتي مطالعه كند
پزشكان طب نوين ميتوانند بگويند معجزه شده است اما نميتوانند قبول كنند كه طب سنتي درمانگر است؛ پزشكان طب كلاسيك بايد بررسي كنند كه چرا طب سنتي تاثير داشته است و حتي به طور پنهاني درباره طب سنتي و روش درماني آن مطالعه كنند.
تسنيم: ما نيز موارد مشابهي را ديدهايم؛ در قالب نشستي در تسنيم در خدمت يكي از متخصصان ژنتيك مولكولي و مسئول بخش ژنتيك پاتوبيولوژي بيمارستان بقيةالله(عج) بوديم؛ از ايشان پرسيديم كه آيا با روشهاي درمان طب سنتي در حوزه خودتان يعني سرطان آشنا هستند و به دنبال يادگيري آن رفتهايد؟ كه وقتي با پاسخ منفي ايشان مواجه شديدم، علت را جويا پرسيديم؛ جالب اينكه اين متخصص به قدرت درمانگري طب سنتي اذعان داشت اما معترف شد كه «نميخواهيم» قبول كنيم كه «طب سنتي» درمانگر است.
بله! پزشكي موفق است كه داراي ديدگاه گسترده باشد، همه روشها را ببيند و بهترين روش را براي درمان بيمار انتخاب كند؛ چرا بايد آنقدر بسته عمل كنند و هر چه فقط در منابع طب نوين در غرب آمده را قبول كنند، اگر اينطور نبود كه نميگفتند كه زماني كه امام زمان(عج) ظهور كند 27 قسم از علم كشف ميشود در حاليكه در حال حاضر دو قسم از علم را داريم پس نبايد محدود باشيم.
مگر تمام علم در كتاب «هاريسون» نوشته شده است؛ همين موضوع من را ناراحت ميكند كه در مملكت اسلامي به اين اندازه عناد وجود دارد.
به من پيشنهاد شده است كه اگر به كانادا بروم با برگزاري چند جلسه در طب سنتي به موفقيتهاي بسياري ميرسم اما من هرگز چنين اعتقادي نداشتهام؛ چرا برخي از مسئولان بايد تا اين حد كوتهبين و كوتهفكر باشند؛ افراد متخلف بزرگ را رها كردهاند و ما را به دليل ترويج حجامت و طب سنتي متخلف مينامند.