فریدون حسن پور کارگردان «ناردون» تلاش زیادی کرده که سوژه شاید حتی یک خطی فیلمش را بستری کند برای تزریق اتفاقاتی پر از اکت که بعضا حتی به خشونت هم می رسد. این شیوه ای است که البته در برخی جاهای فیلم سبب ساز شکل گیری موقعیتهای کمدی شده است و در برخی جاها هم شاید به دلیل قوام نیافتن متن نتوانسته موثر باشد.
داستان «ناردون» در یک روستا می گذرد؛ روستایی که گورستانش جایی برای دفن مرده ای تازه ندارد و تلاشهای مردمان این روستا برای دفن جنازه هایشان در گورستان روستای مجاور است که گره درام را شکل می دهد و این رفت و آمدهای مدام بین دو روستاست که سبب ساز موقعیتهای پرتحرکی می شود که هرچند در ظاهر جدی هستند اما غیرمنتطره بودن آنها مخاطب را به خنده می اندازد.
حسن پور کمدی اش را با حضور تعدادی از بازیگران سرشناس کمدیهای تلویزیونی و از جمله مهران غفوریان، امیر نوری و سیروس گرجستانی ساخته است و نقش اصلی اش را به امین حیایی سپرده که در عین ایفای نقشهای جدی، کاراکترهای کمدی خوبی را هم خلق کرده است؛ یک نمونه اش «مهمان مامان».
«ناردون» به لحاظ کمدی سازی فیلم یکپارچه ای نیست و در برخی جاها واقعا
درمی مانی که چرا سعی نشده با کار بیشتر روی فیلمنامه شرایطی فراهم شود
برای یکدستی بیشتر موقعیتهای کمیک موثرتری خلق شود اما «ناردون» از آن
فیلمهایی است که مطلوب مخاطب عام قرار می گیرد؛ منظور همان مخاطبی است که
صرفا برای گذران اوقات فراغت به سینما آمده است.
این مخاطب فارغ از جنسیت یا سن و سالش می تواند در کنار صرف پاپ کورن به
تماشای موقعیتهای پرتحرک و اغلب پرکاراکتری بنشیند که در فیلم قرار داده
شده است. در عین حال لوکیشنهای فیلم که کاملا در دل طبیعت شمال بوده سبب
ساز آن شده است که نوعی تنوع بصری مطلوب برای مخاطب فراهم شود. مخاطب خسته
از تماشای داستانهای آپارتمانی اغلب کدر و رنگ و رو رفته وقتی به تماشای
«ناردون» می آید و با قابهای چشمنوازی مواجه می شود که ثمره فیلمبرداری در
لاهیجان است حتی اگر با داستان ارتباط لازم را برقرار نکند باز هم تا
پایان همراه فیلم می شود.
«ناردون» شاید جزو معدود کمدی های سالیان اخیر ما باشد که تماشای آن
برای خانواده ها به خصوص خانواده هایی که به همراه فرزندان خود به سینما می
روند نمی تواند برخورنده باشد. حسن پور ورای آن که سعی کرده شوخیهای
اروتیک را به حداقل برساند در سیر روایی خود هم کوشیده بر مضامینی مانند
احترام به والدین و زیبایی پدیده هایی مانند عشق آدمیان به یکدیگر و البته
پرهیز از دورویی تأکید کند.
خوبی طرح این مضامین هم آن است که اغلب را در خلال روابط منطقی در درام
قرار داده و نه به مانند برخی آثار به طریق شفاهی و گل درشت. به عنوان مثال
اهمیت والدین در زندگی فرزندان حتی وقتی فرزندان از آب و گل هم درآمده اند
بارها و بارها در سینما و تلویزیون گوشزد شده اما حسن پور کوشیده این
مسأله را از کانال مصور کردن اوضاع روحی یک جوان بعد از مرگ پدر و
درگیریهایی که وی برای پیدا کردن جایی برای دفن پدر پیدا می کند، نمایش
دهد.
در کنار آن ماجراهای عاشقانه ای که از دیرباز میان این پسر و دختر یکی از
آشنایان وجود داشته نیز در «ناردون» تصویرساز نوعی عشق سنت گرایانه شده که
هرچند این روزها در دوروبرمان کمتر نظیرش را دیده ایم اما به هر حال ریشه
های شرقی مخاطبان ایرانی تماشای چنین عاشقانه هایی را جذاب می کند.
بازیهای بازیگران «ناردون» بیشتر منطقی است تا اغراق زده. در تمام طول
فیلم شاید نمایشگر برخی تیپها باشیم؛ مانند تیپی که لیلا اوتادی ایفا می
کند اما هیچ جای فیلم اغراق در بازیگری که برآمده از سینمای خرده پیرنگ
آپارتمانی است دیده نمی شود. حسن پور با اشراف کامل بر گرفتن بازیهای
تکنیکی از بازیگرانش کوشیده آنها را در حال و هوای داستان و بسان آدمیانی
روستایی تصویر کند و نه چهره هایی که بناست روستایی بودن را فریاد بزنند.
این بازیهای دور از اغراق، می تواند عاملی دیگر باشد برای سرگرم شدن مخاطبان.
فریدون حسن پور اگر کمی بیشتر می توانست سناریویی که مبنای کارش شده را
قوام دهد و داستان اصلی که زیربنای خلق درام شده را گسترش بیشتری دهد قطعا
«ناردون» در ردیف کمدی های جریان ساز سینمای ایران جا می گرفت. این اتفاق
البته می تواند در مورد آثار آینده این کارگردان رخ دهد؛ اگر حسن پور کمدی
سازی را ادامه دهد.