توافقي دولتي كه قرار بود 2 تحفه «رفع تمام تحريمها» و «ارتقاي سطح معيشت يا همان ارزاني» را به ارمغان بياورد و از صبح فرداي انعقاد آن، همانطور كه علياكبر هاشمي و علياكبر صالحي تأكيد كرده بودند؛ تجارتمان يكدفعه چند برابر شود و رنگ جهان پيرامون تغيير كند!
اما نه تنها هيچيك از اين توافقات رخ ندادهاند بلكه بدعهدي آمريكا و نقض عهدهاي مكرر كاخ سفيد نيز به اين تراژدي افزوده شده و پاياني قابل پيشبيني را در پرونده آن نوشته است.
***
آغاز: «بيدستاوردي برجام» اگرچه شايد براي ستاد برجام و هواخواهان دولتي و اصلاحطلب توافق روحاني با كشورهاي 1+5 پر از تلخي است و آنها هيچگاه به اين گزينه فكر نكرده و چارهاي هم براي آن نيانديشيده بودند اما اين بيفكري نبايد چاره حل مشكل را تغيير دهد.
در واقع، اين نه تقصير مردم است و نه تقصير نظام كه دولت يازدهم از زور علاقه و اشتياق، نخستين دستور كار خود را تعامل با جهان (يا همان انعقاد توافق نهايي با آمريكا به منظور رفع سوء تفاهمات!) قرار داد[1] و باز هم تقصير كسي نيست اگر اين اشتياق و خوشبيني شهره عالم شد و دوست و دشمن آنرا فهميدند...
چه اينكه حميدرضا آصفي، سخنگوي اسبق وزارت خارجه كشورمان، زماني قبل از انعقاد برجام در مصاحبهاي كه با ويژهنامه نوروزي روزنامه اصلاحطلب مردمسالاري داشت، با اشاره به روند مذاكرات و توافقات دولت روحاني گفته بود:
«ابتدا با يك مقدار شتابزدگي عمل كرديم و علايمي كه از تهران در سطوح مختلف ارسال شد، طرف مقابل را به اين نتيجه رساند كه ما واقعاً نياز به توافق داريم و به نوعي ناخواسته اين پيام به طرف مقابل ارسال شد كه ما براي رسيدن به توافق عجله داريم.»
به هر روي، حالا دولتيها و اصلاحطلبان به مقطعي رسيدهاند كه راهحلي براي آن ندارند و عليالقاعده آنطور كه بايد رسم يك دولت اسلامي باشد و آنطور كه در سفارشات مقام معظم رهبري به تمام دولتها آمده است؛ دولت بايد از مردم و نظام «عذرخواهي» كند...
*امتناع ستاد دولت از رويارويي با واقعيتها
در اين ميان البته دولت هنوز هم گويا قصد ندارد واقعيتها را باور كند...
و براي همين اعلام ميكند كه در مقابل كشورهاي بزرگ جهان و كدخداي آنها يعني آمريكا به دنبال «پيگيري ايميلي» است و يا مثلاً عباس عراقچي، عضو ارشد تيم مذاكره كننده دولت از اعتقاد عجيب ستاد برجام به دو مقوله «نقض» و «نقض فاحش» خبر ميدهد.[2]
آنها همچنين از مسئله «دستاوردتراشي» و «انكار وعدهها» هم غافل نشدهاند و مثلاً بيان ميكنند كه دولت هيچ وعده خاصي از بابت برجام به مردم نداده است، مگر همه چيز پول است؟! اگر برجام نبود جنگ ميشد و برجام از اول هم قرار نبود همه تحريمها را لغو كند![3]
با تمام اين حرفها اما آنها كه از مردم ميخواستند براي تحقق برجام به خيابانها بيايند و جشن بگيرند؛ بهتر و بيشتر از هركسي ميدانند كه اين كارها اصلاً جايگزين مناسبي براي «نوشداروي عذرخواهي» نيست و شعارهاي دوران پيشابرجام و قولهايي كه در اين زمينه داده شد با پاككن محو نميشوند... براي همين در حال امتحان تؤامان يك روش ديگر هستند.
*مقص�'رتراشي به جاي عذرخواهي/صورتك لبخند روي بيدستاوردي برجام
آن روش ديگر نيز مقص�'رتراشي براي بيدستاوردي برجام است.
شايد براي اينكه بتوانند برجام را از فرجام شكست رسمي و خود را از «عذرخواهي در سال آخر عمر دولت» برهانند و هر طور شده صورتك لبخند را به برجام بچسبانند.
و در اين ميان گويا اصلاحطلبان بيش از دولتيها عطش دارند و براي اين كار احساس تكليف كردهاند.
مرتضي الويري، فعال اصلاحطلب و شهردار سابق تهران اخيراً در بخشي از گفتوگوي خود با خبرگزاري دولتي ايرنا گفته است:
«در داخل كشور افرادي كه منافع خودشان را از دست دادند يا تحليلهاي آنها تقابل با غرب به جاي تعامل است، شب و روز تلاش ميكنند تا برجام از مسير خود منحرف شود.
جريان داخلي كه نان يا حقطلبي خود را در تقابل و رويارويي خودشان با جامعه جهاني ميبينند، در عمل عليه منافع ملي قدم برميدارند. هنر آقاي روحاني يا چالش بزرگ ايشان اين است كه از اين كودك نوپا (برجام!) در مقابل اين تهاجم داخلي و خارجي حمايت كند.»[4]
رسول منتجبنيا، ديگر فعال اصلاحطلب نيز در بخشي از گفتگوي خود با شماره 189 نشريه تجارت فردا با اذعان به اينكه از بابت برجام هنوز گشايشي صورت نگرفته، اظهار ميكند:
«اين موضوع (برجام) مخالفان بسيار جدي در داخل كشور دارد كه همين موجب شده كه كار با كندي انجام شود.»
او همچنين در پاسخ به اين سوال كه «مهمترين دليل اين افراد براي اينكه برجام به فرجام نرسد، چيست؟» ميگويد: به هر حال منافع بسياري به موازات اجراي برجام آسيب ميبيند. از سوي ديگر در داخل افراد و جرياناتي وجود دارند كه با اين كار مخالف بوده و تلاش دارند تا مانع تحقق برجام شوند و در اين راستا تلاش گستردهاي را شروع كردند.
از كپي بودن صحبتهاي الويري و منتجبنيا كه بگذريم اما گويا ستاد برجام به هيچ وجه من الوجوه قصد ندارد به بيدستاوردي برجام و نقض عهدهاي آمريكا اشارهاي داشته باشد!
صادق زيباكلام، نفر بعدي از اردوگاه اصلاحطلبان است كه او هم چندي قبل در مصاحبه با شماره 179 نشريه تجارت فردا اظهار كرده بود:
«من نميخواهم به معناي 100 درصد بگويم (برجام) عقيم شده است اما به هر حال به دلايل مورد اشاره نميتوان انتظار داشت كه سرمايهگذاري در كشور ما به آن اندازه مورد انتظار باشد. با اين حال، ميخواهم بگويم مخالفان دولت روحاني كه ميگويند برجام هيچ فايدهاي نداشته، چرا نميآيند، بگويند علت دستاورد نداشتن برجام چه بوده است؟! تنها يقه دولت آقاي روحاني را ميگيرند كه چرا برجام اثري نداشته اما نميگويند آن بخش از اعمال قانون كه ديگر دست آقاي روحاني نيست. آنچه دست آقاي روحاني نيست را بايد در بخشهاي ديگر درست كرد.»
«علي مطهري» هم گويا به تازگي به جرگه اين افراد پيوسته است.
هماوست كه به تازگي طي اظهاراتي گفته بود:«دخالت نهادهاي حكومتي و نظامي دست دولت را در انجام برخي از كارها براي ايجاد تحول اقتصادي بسته كه بايد تعيين تكليف شود.»[5]
«مرتضي حاجي» ديگر فعال اصلاحطلب نيز از قافله عقب نمانده و مدتي قبل در گفتوگو با روزنامه اعتماد اظهار كرده بود: «بايد در نظر گرفت كه امكانات دولت براي تحقق شعارهايش محدود بوده است»!
و البته حاجي هم توضيح نداده بود كه دولت اگر ميدانسته كه امكاناتش محدود است پس چرا آنهمه شعار داد و اگر هم نميدانست...
مجدداً از محتواي يكسان اظهارات چهرههاي اصلاحطلب و نزديكان دولت كه بگذريم؛ اما اين نكته هم گويي در صحبتهاي افراد بالا مغفول مانده كه براستي كدام نهاد در ايران است كه در زمينه اجرا و بودجه از دولت قويتر محسوب ميشود؟!
و از سوي ديگر آنقدر بودجه و امكانات هم دارد كه ميتواند جلوي دستاوردهاي برجام را بگيرد و نگذارد مردم آنها را لمس كنند!
اين حرف پذيرفتني نيست مگر آنكه جماعت برجاميان قصد داشته باشند مقص�'رتراشي كنند و به هر نحوي از انحاء كه شده؛ بيدستاوردي برجام را در داخل ايران به گردن شخص يا اشخاصي بياندازند و آنها را مقص�'ر جلوه دهند...
اين در حالي است كه افكار عمومي هنوز بيدستاوردي مذاكرات و توافق موقت ژنو را در سال 92 از خاطر نبردهاند.
توافقي بيدستاورد، كه علي خر�'م، ديپلمات سابق و از چهرههاي نزديك به دولت، چند ماه پس از آن طي يادداشتي نوشته بود:
«ظرف 10 ماه آثار موفقيتهاي سياستهاي خارجي در اقتصاد، صنعت و اوضاع اجتماعي پديد آمد و اگرچه با "اعمال نفوذ برخي تفكرات" دامنه اين موفقيتها نتوانست وسعت يابد»!
و البته خر�'م نيز منظور مشخص خود از آن «برخي تفكرات بانفوذ» را بيان نكرده بود...
*جهانگيري و سيف هم وارد ميشوند/تقصير «آن عده» و «دستهاي پنهان» است
اما كتمان بدعهديهاي آمريكا و ناتواني برجام از ايجاد تحول اقتصادي فقط در دستور كار اصلاحطلبان نيست و مقاماتي از دولت هم هستند كه نامشان در اين فهرست به چشم ميخورد.
اسحاق جهانگيري، معاون اول رئيسجمهور روحاني، اواخر سال گذشته طي اظهاراتي گفته بود:
«دولت مصمم است گامهاي بلندي را بدارد، اما عدهاي براي اينكه نگذارند شيريني لغو تحريمها به كام مردم برسد، كارشكنيهايي ميكنند اما ما تمام تلاش خود را در اين راستا انجام ميدهيم.»[6]
و پس از اسحاق جهانگيري هم نوبت رئيس كل بانك مركزي بود.
وليالله سيف كه صحبتهاي او در آمريكا مبني بر اينكه «دستاورد برجام تقريباً هيچ بود» شهره عام و خاص است؛ در صحبتهاي خود در نشست شوراي مديران ارشد بانك مركزي تأكيد كرد:
«دستهاي پنهان مانع بروز عيني دستاوردهاي برجام ميشود»[7]
و در ادامه نامشخص بودن منظور دقيق اصلاحطلبان؛ گويا در صحبتهاي دولتيها هم معلوم نيست كه آن عده و آن دستهاي پنهان چه كساني هستند كه حتي معاون اول رئيس جمهور ايران هم جرأت نام بردن از آنها را ندارد؟!
*چه كساني به آمريكا و برجام خوشبين بودند؟!/مقص�'رتراشي به مردم هم ميرسد
بدون هيچ تعارفي بايد گفت كه ربط دادن بيدستاوردي برجام به يك يا چند شخص در داخل ايران نسخهاي است كه حتي نويسنده رمان پينوكيو هم حاضر به قبول آن نبود.
يعني اساساً پذيرفتني نيست كه جرياني در ايران وجود داشته باشد كه بتواند طوري جلوي موفقيتهاي دولت را بگيرد كه مردم هيچ ذرهاي از آنرا لمس نكنند يا متوجه نشوند.
و بماند كه همين مردم نيز در زمينه عدم برگزاري جشن هستهاي از سوي صادق زيباكلام مذمت شدند.
او در فروردين 94 و پس از توافق هستهاي لوزان طي يادداشتي اظهار كرده بود: «ﻣﺮﺩﻣﯽ ﮐﻪ ��'ﺮﺍﯼ ﯾﮏ ��'ﺎﺯﯼ ��"ﻮﺗ��'ﺎﻝ ﺁﻥ��"ﻮﻧﻪ ﺷﺎﺩﻣﺎﻧﯽ ﻣﯽﮐﻨﻨﺪ، ��'ﺮﺍﯼ ﺍﯾﻦ ﭘﯿﺮﻭﺯﯼ ﻭ ﻣﻮ��"ﻘﯿﺖ ﻫﯿﭻ ﻭﺍﮐﻨﺸﯽ ﻧﺸﺎﻥ ﻧﺪﺍﺩﻧﺪ. ﺍﯾﻦ ��'ﯽﺗ��"ﺎﻭﺗﯽ ﯾﻘﯿﻨﺎً ��'ﻪﻭﺍﺳﻄﻪ ﻫﻤﺎﻥ ﻋﺪﻡ ﺁ��"ﺎﻫﯽ ﺍﺯ ﺍ��'ﻌﺎﺩ ﻫﺰﯾﻨﻪﻫﺎﯼ ﻫﺴﺘﻪﺍﯼ ��'ﺮﺍﯼ ﮐﺸﻮﺭ ﻣﯽ��'ﺎﺷﺪ.»[8]
مردمي كه «محمد قوچاني» از نويسندگان اصلاحطلب نيز زماني درباره آنها در سرمقاله نشريه صدا نوشت: «اردوغان ميداند كه متكاي اقتدارگرايي او همان مردمي هستند كه نيوكولو ماكياولي آن را به نيكي توصيف كرده است: در باب آدميان بر روي هم ميتوان گفت كه ناسپاساند و زبانباز و فريبكار و ترسو و سودجو و سرسپردهي تواَند تا زماني كه سودي به ايشان رسد و آنگاه كه خطري در ميان نباشد... به زبان آمادهاند جان و مال و فرزند خود را فداي تو كنند. اما آن روزي كه خطري در ميان باشد روي از تو برميتابند. شهرياري را كه تنها به نوبههاي ايشان دل خوش كرده و انديشهاي در كار خويش نكرده باشد سرنوشتي جز نابودي نيست.»!
طرفه آنكه به قول فريدون مشيري: صحبت از پژمردن يك برگ نيست... واي جنگل را بيابان ميكنند.
يعني اينكه از نظر ستاد برجام، غير از آمريكا؛ عالم و آدم مقص�'ر بيدستاوردي برجاماند و بايد كه آنها را يكي يكي به انگشت ملامت نكوهش كرد و سد�'هاي سوءتفاهم آمريكا را هم فيالجمله برداشت.
و در اين ميان سهم خوشبينيهاي ستاد برجام به توافق با آمريكا، گره زدن ناصيه امور به توافق نهايي و معطل گذاشتن ظرفيتهاي كشور براي روزي كه در باغ سبز برجام باز ميشود؛ نيز مقولاتي هستند كه تاريخ در فرجام محتوم برجام، آنها را براي مردم باز خواهد گفت.
سعيد ليلاز، فعال سياسي و اقتصادي اصلاحطلب به تازگي چندين مرتبه اعلام كرده است: پذيرفتني نيست مردم بگويند دستاوردهاي برجام را لمس نميكنند...!
***
1_ http://www.irna.ir/fa/News/82179674/
2_ http://fna.ir/O4UP9R
3_ http://fna.ir/DTV7W6
4_ http://www.irna.ir/fa/News/82194047/
5_ http://sharghdaily.com/News/100772
6_ http://www3.irna.ir/fa/News/81875437/
7_ http://www.cbi.ir/showitem/14261.aspx
8_ http://www.khabaronline.ir/detail/407078/Politics/parties
9_ http://www.farsnews.com/13950509000536