واژگونی پروژه‌های آمریکایی

به گزارش پایگاه 598، «حسام‌الدین برومند» در روزنامه «حمایت» نوشت:

"آمریکا در منطقه غرب آسیا زمین گیر شده است"؛ این نکته کلیدی و راهبردی است که رهبر حکیم انقلاب  در دیدار اخیرشان با ائمه جماعات استان تهران مطرح فرمودند و این واقعیت و موقعیت شیطان بزرگ که  در واقع نشان دهنده مخمصه  ای است که در آن گرفتار شده را از برکات "اسلام انقلابی" و "انقلاب اسلامی" برشمردند. از همین روی؛ این یادداشت می کوشد کند وکاوی پیرامون این مساله انجام بدهد که چرا اهداف آمریکا در منطقه به بار ننشسته و پروژه هایی که پی در پی به صحنه آورده کارساز نبوده و امروز جناب کدخدا با همه آن  اولدورم بولدورمی که داشته در منطقه زمین گیر شده است؟

یکم-آمریکایی ها پس از حادثه خود ساخته 11 سپتامبر و قشون کشی و جنگ افروزی در افغانستان و عراق درسال های 2001 و 2003 به بهانه ادعای توخالی مبارزه با تروریسم ،پروژه خاورمیانه بزرگ را در سال 2003 به صحنه آوردند و هدف آنها این بود که به اصطلاح تروریسم را ریشه کن کنند و در پوشش این مساله موضوع دموکراتیزه کردن کشورهای منطقه غرب آسیا را دنبال کردند تا بنای خاورمیانه با مختصات آمریکایی را از نو بسازند. اما تحلیل آریانا هافینگتون درباره این موضوع با عنوان سردبیر ارشد نشریه هافینگتون( در میزگردی در سی ان ان با اجرای فرید زکریا) خواندنی است  که با اشاره به تهاجم آمریکا به عراق در سال 2003 می‌گوید: "آمریکا با اقداماتی که  در منطقه صورت داده، خودش بخشی از علت قدرت گرفتن ایران درمنطقه است."

دوم-شکست پروژه "خاورمیانه بزرگ" باعث شد تا این بار آمریکایی‌ها پروژه "خاورمیانه جدید" را به عنوان آلترناتیو آن به میدان بیاورند . از همین رو؛ در ژوئن 2006 کاندولیزا رایس، وزیرخارجه آمریکا در تل آویو اصطلاح خاورمیانه جدید را به رخ کشید تا جایی که رایس در بحبوحه جنگ 33روزه در سال 2006، این جنگ را درد زایمان خاورمیانه جدید دانست.

آمریکایی ها با نیابت دادن به صهیونیست ها برای توسعه دموکراسی آمریکایی  در منطقه آنهم از طریق جنگ و کشتار و توپ و تانک و بمب‌افکن!  باز هم نتوانستند خاورمیانه با مختصات اسراییلی- آمریکایی را عملیاتی نمایند. دو سال بعد و در جنگ 22 روزه در سال 2008 مشخص شد که طرح "خاورمیانه جدید" هم محقق نشده و این شکست به شکست قبلی پیوست شد.

سوم- با تحولات منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا در بستر بیداری اسلامی (دسامبر 2010) همواره بحث مدل حکومت‌ها با توجه به قیام ها و انقلاب‌های ملت های منطقه مورد توجه ویژه تحلیلگران و رسانه ها قرار گرفت و این بدان معنا بود که به قول  برژینسکی، مشاور سابق امنیت ملی آمریکا (در مصاحبه با بلومبرگ ) خاورمیانه کاملا ضد آمریکایی شده است.

بنابراین پروژه اسلام هراسی در سطحی سازمان یافته و گسترده از سوی آمریکا و رژیم صهیونیستی طراحی شد  تا انتقام از بیداری اسلامی باشد و اینجاست که در پی منحرف کردن قیام ملتها، پیدایش پدیده ای شوم به نام داعش بروز و ظهور می یابد.

اما پروژه اسلام هراسی و خلق داعش ، نتوانست جبهه مقاومت را تضعیف نماید و بهترین دلیل برای این ادعا این است که علی رغم اراده آمریکا و رژیم صهیونیستی  برای سرنگونی دولت اسد در راستای تضعیف محور مقاومت، این اراده و وعده های مکرر بعدی آن طی شش سال گذشته  محقق نشد.

چهارم-به موازات پروژه اسلام هراسی و فراهم کردن بستر جولان برای تروریست های تکفیری، آمریکایی ها همواره پروژه «اسلام سکولار و خط سازش»را نیز دنبال کردند.

واقعیت های امروز منطقه غرب آسیا حاکی از آن است که مدل اسلام سکولار جایگاهی ندارد  و حتی کشوری مثل ترکیه که این مدل را تعقیب می کرد دستخوش کودتایی شد که  اردوغان مجبور شد اظهار نظر کند که آمریکا و عربستان از پشت به ما خنجر زدند. این در حالی است که تنها کشور منطقه که از امنیت کامل برخوردار است ونه امکان کودتا با هدایت غربی ها در آن هست و نه داعشی ها و تروریستها می‌توانند امنیت آن را برهم بزنند؛ ایران اسلامی است که اسلام انقلابی و سیاسی جانمایه اوست.

پنجم-و بالاخره باید گفت با  مدل اسلام انقلابی و انقلاب اسلامی ، پروژه مهار ایران اسلامی از سوی آمریکایی ها به شکست انجامیده است.

همچنانکه جرج فریدمن –مدیرکل آژانس اطلاعات و مراقبت راهبردی آمریکا- در کتاب خود با عنوان "دهه آینده"  تاکید می کند که :"اولویت دولت آمریکا درخاورمیانه  جلوگیری از پیشروی ایران است" ولی درنهایت به آمریکا توصیه می کند به اتحاد با ایران روی بیاورد. این توصیه از سوی چنین شخصی به آمریکا، غیر از این است که پروژه مهار ایران اسلامی به نتیجه نرسیده ؟ پاسخ روشن است و برای همین است  که اد رویس ، رییس کمیته روابط خارجی مجلس نمایندگان  آمریکا می گوید: مشکل آمریکا، انقلاب ایران است که امتداد جهانی یافته و منافع واشنگتن را تهدید می کند.

نکات دیگر ی را می شد به این یادداشت  اضافه کرد ولی اشاره به همین شکست پروژه های آمریکایی   (1-طرح خاورمیانه بزرگ، 2-طرح خاورمیانه جدید،3- اسلام هراسی و خلق داعش،4- اسلام سکولار و خط سازش،5- مهار ایران اسلامی) به وضوح نشان می دهد که شیطان بزرگ در منطقه غرب آسیا زمین گیر شده است.