سرویس سیاسی بی باک؛ سید مختار موسوی: آیا تابحال بطور جدی به منظور امتثال و تمکین ، به توصیه های خداوند سبحان
و رسول مکرم اسلام و ائمه اطهار ، سلام الله علیهما اجمعین ، در قرآن مجید
و کتب روایی در باب عبرت آموزی و تجربه اندوزی از تاریخ امم گذشته و
سرنوشت نیاکان خود توجه کرده ایم ؟
آیا تا بحال عزم خود را جزم نموده ایم که ، به آیات و روایات رسیده ، در
خصوص چگونگی سیر و سفر در تاریخ و بررسی اوضاع واحوال هم کیشان خود در
ادوار گذشته ، به منظور جلوگیری از تکرار شکست ها و ناکامی ها و عقب نشینی
ها و ضرر و زیانهایی که آنها تجربه کرده بودند ؛ و جلوگیری از دیگر حوادث
تلخ و ناگواری که در روزگاری های دور و نزدیک ، گذشتگان ما را آزار داده ،
جامه عمل بپوشانیم ؟
آیا تا بحال به این فکر بوده ایم که می توان ، تمام اقوال و گفتارهایی که
در تعریف از تاریخ و فواید تاریخ خوانی و فلسفه تاریخ نگاری بیان شده ،
عینیت بخشید و آنچه تا به امروز فقط بلقوه و قول مطلق بوده ، را به بالفعل و
عمل مطلق تبدیل نمود ؟
آیا فکر می کنید که تاریخ و گذشته یک قوم یا سرنوشت یک ملت ، فقط برای
آیندگان آن قوم یا ملت ( دوستداران و همراهان و همفکران و خیرخواهان و
آینده سازان ) قابل بهره برداری و عبرت آموزی است؟ و یا اینکه دشمنان هم از
چنین عناصری استفاده می کنند؟
آیا قبول دارید که ، اگر دستگاه های مربوطه هر کدام در حیطه وظایف قانونی خود ، برای اصلاح
قانونِ انتخابات ، اعم از قانون انتخابات ریاست جمهوری ، مجلس شورای اسلامی
، مجلس خبرگان رهبری ، شوراهای اسلامی شهر و روستا ، قیام می نمودند ؛ و حداقل این فرمایش حضرت
امام را که فرموده اند: «اهمیّت حفظ جمهوری اسلامی از نماز هم بیشتر است »
و یا اینکه فرموده اند: « اصل اسلام است» نصب العین قرار می دادند ، و زمینه
افتادن انقلاب اسلامی بدست نا اهلان و نامحرمان ، از طریق مجرای قانونی
و قیافه ای ظاهرالصلاح و یا با زدن یک نقاب خط امامی را برای همیشه می بستند ،
و برای تعیین صلاحیتها ، فقط به سوابق مندرج در سجل کیفری افراد اکتفاء نمی
کردند ؛ هرگز شاهد بروز حوادث قبل و بعد از انتخابات 22 خرداد 88 نبودیم؟
نگارنده معتقد است اگر ، آن طوری که می بایست و شایسته بود ، از تاریخ
اسلام ، خصوصاً تاریخ سیاسی شیعه درس می گرفتیم و یا حداقل به این زودی
حوادث رخدادی در سالهای 58 و 59 و دهة 60 وسالهای 76 تا 84 را فراموش نمی
کردیم ؛ یا به درستی از تاریخ وحوادث ثبت شده در دوره ریاست جمهوری مقام
معظم رهبری ، خصوصاً حوادث و حواشی چگونه نخست وزیر شدن میر حسین موسوی
و اینکه ایشان از طرف چه کسانی یا چه حزبی و یا چه گروهی ؛ و به چه طریقی به
حضرت امام و رئیس جمهور وقت تحمیل شدند و در طول هشت سال دوران نخست وزیری
اش، چه خون دلهائی که به حضرت امام و مقام معظم رهبری نداد ؛ به خوبی
استفاده می کردیم و در تعیین صلاحیت او عجله نمی کردیم . هرگز فرصت و موقعیت
برای اجرای سناریوی انگلیسی وآمریکایی وصهیونیستی فتنه 88 بایجاد نمی شد
!؟ و متعاقباً شرایط امروزمان نیز بسیار متفاوت بود ؟!
مضافاً اگر تاریخچه دولت کارگزاران را نیز به درستی مورد تجزیه وتحلیل
قرار می دادیم و پس از آن ؛ فتنه ها و آشوبها و شبهه پراکنی های 8 سال
حاکمیت دولت به اصطلاح اصلاحات را مورد بازبینی قرار می دادیم ، وحداقل نیم
نگاهی هم به معلمین و مشاورین و معاونین و حامیان خاتمی می انداختیم ، یا به
آنچه نیروهای به اصطلاح روشنفکر و اندیشه ساز مدعی اصلاح طلبی ( اهالی اتاق
فکر خاتمی ) و مطبوعات وابسته به آنان ، در 16سال گذشته بر علیه اسلام و
ملت مسلمان ایران و دیگر مسلمانان جهان و در چهارسال دوره اول ریاست جمهوری
دکتر احمدی نژاد و فعالیت دولت اصولگرای او ، انجام داده و بی رحمانه به اصول
و مبانی جمهوری اسلامی و ارزشهای اسلامی و شئونات اخلاقی و انسانی حمله نموده
اند ، که هنوز هم با شدت وحدت بیشتری ادامه دارد ؛ دلسوزانه و حکیمانه
و مدبّرانه همراه با بصیرت توأم با تأمل و تعمق نگاه می کردیم و مورد تحلیل
و تفسیر سیاسی و فقهی و حقوقی قرار می دادیم ؛ و یا حداقل به حوادث سه ماه قبل
از انتخابات و نطق های انتخاباتی کاندیداهای منتسب به اصلاحات ( موسوی و
کروبی ) توجه می نمودیم و عملکرد ستادهای انتخاباتی آنها را زیر نظر می
گرفتیم ، و به مواضع آمپریالیسم و صهیونیسم جهانی و سگ پیر استعمار در دفاع از
آنها و میلیون میلیون دلاری که به حسابهای دلالهای آنان واریز شده بود ،
توجه و التفات کامل می شد؛ و یا در مجموع ، به هنگام تعیین صلاحیت این دو
نفر ، مُرّ قانون و روح احکام اسلامی را اجرا می کردیم ، و به تذکرات
دلسوزان انقلاب اسلامی توجه می شد و نظر آنها را جویا می شدیم و مصلحت
انقلاب اسلامی را در نظر می گرفتیم ، و واقعاً به فکر حفظ جمهوری اسلامی
بودیم و باملت فهیم و شریف ایران اسلامی صادقانه درد دل می کردیم و خطرات
احتمالی را ؛ مستنداً و مستدل اًبه آنها تذکر می دادیم ، و سرانجام به دستور
قانون و شرع مقدس ، با رد صلاحیت این دو نفر عملاً قانونمند بودن و متشرع بودن
و انقلابی بودن خود را نشان می دادیم ؛ حوادث پس از 22 خرداد هرگز اتفاق
نمی افتاد ؛ و دشمنان جدید امروز برای تسخیر مجلس نهم ویا انتخابات ریاست
جمهوری یازدهم برای ما و انقلاب اسلامی خط و نشان نمی کشیدند . و وضعیت خیلی
بهتر از حالا بود .
ولی صد حیف که سهل انگاری و تسامح و تساهل بعضی از مسئولین و غفلت بعضی
دیگر ، چنین شرایط طلایی را برای دشمنان رقم زد تا پس از 30 سال خودی نشان
دهند .
مضافاً اگر به درستی ، وظیفه قانونی و شرعی خود را در امر پاسداری از
انقلاب
اسلامی و حفاظت از اصول و مبانی جمهوری اسلامی ، انجام می دادیم و کسانی
که
آشوبهای خیابانی پس از 22 خرداد را مدیریت و رهبری کرده اند ، و یا شخصیت
هائی که این حرکات غیرقانونی و ضد انقلابی را تأییدن موده و یا در برابر
آنها
سکوت اختیار کرده بودند ، را محاکمه و به سزای اعمال ننگین شان می رساندیم
، یا حداقل به مردم معرفی میکردیم ، امروز اینقدر جسور و گستاخ نمی شدند
که ،
برای ورود به مجلس شورای اسلامی ، با ابزار قدرت و ثروتی که در اختیار
دارند ، از نیروهای ناب ولایی سبقت بگیرند و به ریش خانواده شهدا و عاشقان
ولایت بخندند.
حفظ جمهوری اسلامی و پاسداری از ماحصل خون شهداء و عمل به روح احکام شرعی و
قانونی ، زهی مهمتر و اولی تر از این حرفهاست که بخواهیم ، به خاطر رعایت
حال بعضی از مسئولین، حقایق را کتمان کنیم و یا آن را طور دیگری بیان
نماییم .
شرایطی که سران فتنه و حامیان آنها و گروهک مدعی اصلاح طلبی و ساکتین فتنه
و خواص مردود و جریان انحرافی، برای نظام مقدس جمهوری اسلامی و انقلاب اسلامی
و ولایت فقیه و اسلام ناب محمدی و ملت شریف مسلمان و ولایتمدار ایران اسلامی
و حتی سایر مسلمانان جهان بوجود آورده اند ، فراتر از این حرفهاست که بخواهیم ؛
در امور مهم و حساس و حیاتی ، مثل انتخابات مجلس ، مصلحت اندیشی کنیم و به
منظور حفظ و نگهداری ؛ یا به امید اصلاح و برگشت چند نفر فریب خورده ؛ مصالح
عالیه نظام اسلامی و امت اسلامی را نادیده بگیریم و کلیت نظام را در کام مرگ
و یا در شرف نیستی قرار دهیم.
متأسفانه شرایط بوجود آمده قبل از انتخابات و حوادث رخدادی پس از 22 خرداد ،
حکایت از عدم استفاده صحیح از فرصت ها و ظرفیت های موجود و بی توجهی
مسئولان دست اندرکار به هشدار های دلسوزان و
علاقمندان نظام ولایی و نادیده گرفتن احساس خطر سربازان جان بر کف کوی
ولایت و عدم عبرت آموزی از حوادث و رخدادهای مشابه در روزگارهای نه چندان
دور دارد.
مگر ما باید چند بار از یک سوراخ گزیده شویم ؟
بی تردید ، دشمن از غفلت و تسامح و تساهل ما نهایت استفاده را می برد ، وقتی
دیدند ما از آنچه در اطرافمان بر علیه نظام مقدس جمهوری اسلامی رخ داده
و می دهد ، غافلیم و برای مهار آن هم ، علاقمندی نشان نمی دهیم ، از آنچه ما
باید برای ریشه کنی فتنه ها و خنثی سازی توطئه ها بهره می جستیم ، دشمن بطور
بهینه بر علیه خودمان استفاده کرد.
آری دشمنان داخلی و خارجی از حوادث ثبت شده در تاریخ اسلام ، و تاریخ انقلاب
اسلامی وشرایط موجود ، به نفع خودشان استفاده نمودند وآنچه نیاکانشان در
تاریخ اسلام وتاریخ صدرانقلاب اسلامی بر علیه اسلام ومسلمین وعلیه انقلاب
اسلامی وملت انقلابی ایران اسلامی ، فتنه انگیزی و توطئه چینی و شبهه پراکنی
نموده بودند را ؛ تکرار کردند که نتیجه آن را همه دیده و شنیده ایم.
آمریکا و اسرائیل و انگلیس و نیروهای سرسپرده داخلی آنها ، برای پی بردن به
اوضاع و احوال سیاسی کشور ما و اجرای نقشه ها ی شوم خود ، نیازی به تربیت و
جذب جاسوس آن چنانی نداشتند ، کافی بود به اخبار و اطلاعات مندرج در روزنامه
های زنجیره ای که صرفاًٌ به منظور انتقال اخبار به دشمن انتشار می شد، توجه
می کردند .
یکی از سریعترین و مطمئن ترین و مدرن ترین روش جمع آوری اخبار و اطلاعات از
دشمن در دنیا روش آشکار است . و بهترین منابع خبری کسب اطلاعات آشکار ،
مطبوعات و رسانه ها و کتب تاریخی هستند ، در نظام سیاسی مدرن و جهان
مدرنیته امروزی ، اکثریت کشورهای پیشرفته و توسعه یافته و یا اکثریت احزاب
و مکاتب سیاسی فعال در جهان ، راز و رمز بقاء و ماندگاری و ادامه حیات
سیاسی خود و برقراری امنیت درون مرزی و یرون مرزی را ؛ در هر چه بهتر جمع
آوری نمودن اخبار و اطلاعات از کشورهای همسایه و دشمنان احتمالی می دانند
که ، در سیاست مدرنیته به این اقدام ؛ آنالیز نمودن رقیب یا دشمن می گویند .
آمریکای جنایتکار وقتی با چراغ سبزهای پی در پی دولت اصلاحات و آن نامه ننگین
رئیس دولت اصلاحات مواجه شد ، و سپس به کمک اسلام ستیزی و ولایت ستیزی بسیار
آشکار اندیشه سازان اصلاح طلب ، به قصد و غرض آنها پی برد ، و پس از آن با
جنگ علنی رسانه ها و روزنامه های وابسته به اصلاح طلبان ، با ولایت فقیه
و دولت ولائی و امت ولایت مدار و سکوت و تسامح و تساهل مسئولین امنیتی و انتظامی
و قضائی جمهوری اسلامی ایران در برابر آنها روبرو گردید ، درمرحله اول، توهم
هرج و مرج خواهی و بی قانونی در ایران ؛ او را برای یکسری اقدامات و دست درازی
به ایران ، تطمیع و ترغیب نمود و سپس وسوسه انجام انقلاب مخملی ، به کمک
همین نیروهای به اصطلاح اصلاح طلب ، آرام و قرار را از او گرفت .
لذا آمریکا پس از اینکه اطلاعات لازم و مورد نیاز خود را اینگونه جمع آوری
نمود ، ضمن ائتلاف با اپوزیسیون برون مرزی و هدایت نیروهای ضدانقلاب داخلی و
دعوت جمیع افراد و احزاب و گروههائی که با نظام مقدس جمهوری اسلامی و یا
قانون اساسی و یا ولایت مطلقه فقیه و یا نظارت استصوابی شورای نگهبان و دیگر
نهادهای قانونی جمهوری اسلامی ایران مشکل دارند به همکاری ؛ پروژه براندازی
نرم وانقلاب مخملی رادر ایران عملیاتی نمود.
در حقیقت واقع ، نطفه فتنه 88 برعلیه اسلام و انقلاب اسلامی و تلاش برای حذف
ولایت وفقیه و انهدام شورای نگهبان و مضافاً تلاش برای سکولار کردن ایران
امام خمینی (ره) در همان دوم خرداد 1376 منعقد گردیده است.
زمانیکه خاتمی در دولت به اصطلاح اصلاحات ، با طرح شعار توسعه سیاسی و جامعه
مدنی و گفتگوی تمدنها ، عملاً بمدت هشت سال مطبوعات و محافل سیاسی وابسته
به خود را ، نه تنها از دفاع و ترویج و تبلیغ مباحث دینی و اعتقادی منع نمود ،
بلکه آنها را تشویق و ترغیب به صف آرائی در مقابل اصول ومبانی جمهوری
اسلامی ایران کرد .
زمانیکه عیسی سحر خیز یکی از آشوبگران و اغتشاشگران امروز و مدیر مطبوعات
وزارت ارشاد آقای خاتمی آنروز که در ماجرای فتنه 88 بازداشت شد ، به دستور
آقای خاتمی مبادرت به گشایش آن همه روزنامه زنجیره ای نمود .
و اما سخن آخرکه مخاطبان آن ، مسئولین محترم نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران
و جبهه متحد اصولگرایان و جبهه پایداری انقلاب اسلامی هستند :
آیا در حال حاضر چیزی مهمتر از حفظ نظام جمهوری اسلامی و اسلامیت نظام و در رأس همه ، اصل مترقی ولایت مطلقه فقیه وجود دارد ؟
براستی ، ما که در باب حقوق بشر و در مقابل منشورات و کنوانسیون بین
المللی حقوق بشر ، خود را مستقل می دانیم وتره هم برای حقوق بشر آمریکایی
خورد نمی کنیم ؛ که درستش هم همین است ؛ و آنها را نیز متهم به نظام برده
داری با حاکمیت قانون داروینی می نماییم . ما که در باب حقوق زن ، با اتکاء
و دلگرمی از حقوقی که شریعت اسلام ناب محمدی برای زن وضع نموده است ، خود
را مستقل می دانیم و غرب و خصوصاً آمریکا را متهم به نقض حقوق زن می کنیم ،
و می گوئیم : آن چه غرب بویژه آمریکا از زن در نظام حقوقی و اجتماعی خود
به تصویر کشیده و به جهانیان معرفی نموده ، زن را فقط وسیله ای برای اطفا
شهوت مردان دانسته و از آن زن ، به عنوان یک کالای تزئینی و یک شیئ جنسی
یاد کرده است . ما که در باب حقوق جزا و حقوق خانواده، خود را مستقل و بی
نیاز از دخالت دیگر نظامهای حقوقی دنیا و نهاد های بین المللی می دانیم ؛
و معتقد به قانون حیات بخش قصاص و قانون دیات و حدود قانون ارث و قانون طلاق
که از مصدر شریعت اسلام و کانون وحی صادر و نازل شده هستیم. ما که مدعی حرکت
به سمت و سوی اسلام هستیم و اصل چهارم قانون اساسی هم می فرماید : همه چیز
ما باید اسلامی باشد و حضرت امام خمینی به صراحت فرموده اند : اهمیت حفظ
جمهوری اسلامی از نماز هم بیشتر است چرا و چرا و چرا ؟
باید در تعیین صلاحیت کاندیداهای مجلس و ریاست جمهوری و خبرگان رهبری و
انتخاب مسئولین رده های پایین و بالا و صدور مجوز برای ثبت نام احزاب و
صدور مجوز برای متقاضیان نشریات و تألیفات ، روح قوانین اسلامی و انقلابی
را مراعات نکنیم ؟
وقتی می دانیم اگر کسی که زمینه بندگی شیطان و بردگی آمریکا و حمایت از
اسرائیل در او وجود دارد ، وارد مجلس شورای اسلامی شود ، و یا بعنوان ریاست
جمهوری انتخاب شود ، ممکن است زمینه سوق دادن دولت و دولت مردان را ، به سمت
سوی علائق و دلبستگی های خود و سرانجام الزام و اجبار آنها ، به عبور از خط
قرمزهای جمهوری اسلامی و عدول از سوگند هایی که خورده اند را ، فراهم کند
و در نهایت بر علیه نظام مقدس جمهوری اسلامی کودتا نماید، چرا باید
صلاحیت آنها را تأیید کنیم ؟
آیا همین که سوابق مؤثر کیفری در سجل کیفری کاندیداتورها ی انتخاباتی ، در
قوه قضائیه و وزارت اطلاعات و نیروی انتظامی وجود نداشت ، چنین فردی صلاحیت
نمایندگی مجلس شورای اسلامی و نمایندگی مجلس خبرگان رهبری و یا از همه مهمتر
صلاحیت ریاست جمهوری را دارد ؟
اگر قرار است که آئین حکومت داری را از مولای متقیان علی (ع) الگوبرداری
کنیم ، وقتی در شناسنامه حکومتی مولا جنگ جمل و نهروان و صفین وجود دارد ،
وقتی در تاریخ حکومت 5 ساله مولا ، واقعه عقیل و میله آهنی سرخ شده در آتش
مثال ستاره درخشان می درخشد ، پس این چه تردیدی است ، که ما در برخورد با
گروههای ضدانقلاب و کج اندیش در خود راه داده ایم ؟
چرا باید سران فتنه و حامیان ویژه آنان ، و ساکتین فتنه و خواص مردود ، و
گروههای انحرافی و منافقین جدید و قدیم و دیگر افراد ضدانقلاب ، اینقدر احساس
امنیت و آزادی کنند که هر روز یک بیانیه صادر می نمایند و یا نامه سرگشاده
به امام امت بنویسند ؛ و با رادیو تلویزیون های بیگانه تماس برقرار می کنند
و مصاحبه انجام می دهند و علناً در سیمای جمهوری اسلامی ایران بر علیه
مقدسات ملت حرف می زنند و ملت را برای تقابل با ولایت فقیه و نظام ولایی به
خیابانها فرا می خوانند ؟
چرا فرح کریمی که از فراریون عضو گروهک منافقین است و در محارب و مفسد فی
الارض بودن او جای هیچ شک و تردیدی وجود ندارد ، زمانی که به دعوت خاتمی و
موسوی برای کمک به اصلاح طلبان در انتخابات ریاست جمهوری نهم وارد ایران شد،
دستگیر نشد تا نتواند در فرصت بوجود آمده کارگاههای آموزشی براندازی و
فساد و فحشاء و روسپی گری برای ایرانیان مقیم خارج راه اندازی نماید و قبل
از انتخابات دهم آنها را راهی ایران نماید ؟
و صدها چرای دیگر که می دانم نوشتن آنها جز اطاله کلام نتیجه ای در بر نخواهد داشت ؟
آخر تا کی باید در خواب غفلت باشیم ، آیا وقت بیداری نرسیده، آیا وقت آن
نرسیده که از این همه حوادث عبرت بگیریم و برای حفظ انقلاب اسلامی و
پاسداری از اصول و ارزش های آن و حفاظت جانانه از اصل مترقی و ضددیکتاتوی و
مصونیت زای ولایت مطلقه فقیه چاره ای بیندیشیم ؟
امروز هم که جریان انحرافی پا جای پای سران فتنه و منافقین قدیم گذاشته ،
و با وارونه به تن نمودن لباس اسلام و ولایتمداری ، در تلاش است که تمام
ناکامی های دشمنان 33 ساله انقلاب اسلامی را یک شبه جبران نماید و به قول
خودشان ، گامی برای تسخیر 150 کرسی مجلس نهم برداشته است ؛ نباید این تهدید
را ، سرسری شمرد و آنگونه که به سران فتنه قبل از 22 خرداد 88 نگاه شد ، به
اینها نگاه شود.
به امید اینکه مسئولین محترم شورای نگهبان و بزرگان جبهه اصولگرایی هیچ
مصلحتی را بر مصلحت اسلام و انقلاب اسلامی و ولایت فقیه و قانون اساسی ترجیح
ندهند و خصوصاً جبهه متحد اصولگرایی که باید در لیستی که تا بحال به مردم
معرفی نموده اند ، تجد نظر نماید . چون افرادی در این لیست گنجانده شده است
؛ که برای سران فتنه و حامیان آنها دل سوزانده اند و خود از ساکتین درجه یک
فتنه می باشند . و این را ملت با بصیرت و اندیشمند هوشمند ایران اسلامی
بخوبی میداند . پس افرادی را به عنوان اصلح در اصولگرایی معرفی کنید که ملت
از شما بپذیرد .