از آنجا که اهمیت و ضرورت وحدت امت اسلامی برهمگان مبرهن است و امت اسلام امروزه در ضرورت وحدت داشتن به وحدت رسیده است لذا در این نوشتار قصد آن داریم تا راجع به نیمهی دیگر وحدت یعنی مصداق وحدت و مسیر رسیدن به آن سخن بگوییم،
همچنان که میدانید پیامبر خدا (ص) در هجدهم ذی الحجه، سال ۱۰ هجری قمری به امر حق متعال، امیرالمؤمنین علی (ع) را به عنوان خلیفهی بلافصل خود منصوب نمودند. اما باگذشت مدتی کمتر از هفتاد روز شیفتگان قدرت و اسلام آوران دروغین عهدی را که با پیامبر اسلام (ص) در غدیرخم یاد کردند را از یاد بردند و با کودتا علیه خاندان نبوت عدهای را به زور شمشیر و عدهای دیگر را به زور زَر علیه خاندان نبوّت شوراندند و جایگاه خلافت اللهی را غصب نمودند. اینان در کودتای سقیفه و فرزندان معنویشان در کربلا چنان کردند که امام سجاد (ع) دربارهشان فرمود: «به خدا قسم اگر پيامبر خدا آن طور كه به اين مردم درباره ما سفارش كرده راجع به كشتن ما توصيه ميكرد اينان بيشتر از اين به ما ظلم نميكردند و ما را نمىكشتند» (زندگانى حضرت امام حسين (ع)، محمد جواد نجفى، ج ۱)
اما به جهت سفارش خداوند در قرآن کریم و رسول توحید (ص) به وحدت، میخواهیم با دلایل روایی و عقلانی مصداق یا مصادیق وحدت و راه رسیدن به آن را بررسی نماییم.
وحدت در قرآن و روایات
خداوند متعال در قرآن کریم میفرمایند: ﴿وَاعتَصِمُوا بِحَبلِ اللهِ جَمیعاً وُ لا تَفَرَّقُوا﴾ (آل عمران، ۱۰۳) «و همگی به ریسمان خدا چنگ زنید و پراکنده نشوید» مقصود از حبل الهی، واسطه فیضی است که به طور حتم ما را به خدا میرساند. و لذا در جایی دیگر میفرمایند: ﴿وَ مَن یَعتَصِم بِاللهِ فِقِد هُدیَ إلَی صِراطٍ مُستَقِیمٍ﴾ (آل عمران، ۱۰۱) «و هر کس به خدا تمسک جوید، قطعاً به راهی راست هدایت شده است» و در سوره حمد و در نمازهای یومیه از حق متعال مسألت داریم که ﴿اهدِنا الصِّراطَ المُستََقیم﴾ (حمد، ۶) «ما را به راه راست هدایت کن»
شاید سه حدیث ثقلین، امان و سفینه بهترین راهنماهای ما باشند در فهم و شناخت حبل الهی و صراط مستقیم چراکه پیامبر اکرم (ص) در حدیث متواتر " ثقلین " قرآن و عترت را همسنگ هم قرار داده و سفارش به تمسک از آن را کرده و فرموده اند: «همانا در میان شما دو شیء گران بها میگذارم؛ یکی کتاب خدا و دیگری عترتم، که اگر به آن دو تمسک کنید هرگز بعد از من گمراه نمی شوید» (صحیح ترمذی، ج۵، ص۶۲۱)
و در حدیث " امان " نتیجهی مخالفت با اهل بیت را بیان داشته و فرمودند: «ستارگان مأمن برای اهل آسمان اند و اهل بیتم نیز مأمن برای امّتم از اختلاف؛ هرگاه با آنان گروهی از عرب مخالفت نمایند بینشان اختلاف افتاده و جزء حزب شیطان می شوند» (مستدرک حاکم، ج۳، ص۱۴۹)
بی شک وحدت برای نجات است و نه برای نابودی و محور وحدت هم باید نجات بخش باشد لذا در حدیث " سفینه " میبینیم که پیامبر (ص) با صراحت اهل بیت را مایهی نجات و تخلف از آنان را سبب هلاکت بیان داشته و فرمودند: «مَثَل اهل بیتمم همانند کشتی نوح است؛ که هرکس بر آن سوار شود نجات یافته و هر کس از آن تخلف کند هلاک شود» (مستدرک حاکم، ج۲، ص۳۴۳)
حال وحدت بر محور چه کسی باشد؟ بر محور محصول بعثت حضرت رسول (ص)، صراط مستقیم، هادی دین، امیرالمؤمنین علی (ع) یا سقیفه نشینان؟
وحدت حول محور باطل
همچنان از سیرهی چهارده قرآن ناطق و نور واحد استنباط میشود که، هرگاه بین حقّ مهم و وحدت تعارض شد، بیان حق مقدّم بوده و وحدت است که باید فدای حقّ مهم شود بلکه گاهی باید به جهت بیان حق، وحدت باطل را برهم زد و آن موقعی است که وحدت حول محور باطل باشد. همچنان که حضرت رسول (ص) با علم به این که با طرح مسئله ولایت حضرت وصی (ع) افرادی ایجاد اختلاف خواهند نمود و یا در سیره حضرت وصی (ع) می بینیم که با طرد معاویه، طلحه و زبیر اگرچه وحدت اسلامی متلاشی خواهد شد ولی در عین حال دست به این کار اسلامی و انقلابی میزند.
وحدت حول محور صاحب غدیر
لذا برخلاف آنان که وحدت مذاهب را امری نشدنی میدانند و جهانی شدن احکام نورانی اسلام را بعید، نگارنده این سطور بر این باور است که نه تنها دنیای امروز در پذیرش الگویی که آنان را به بالاترین درجات و کمالات انسانی در زندگی دنیا و اخری سوق دهد گریزان نبوده بلکه تمام برنامه های علما و دانشمندان و حکّام کشور ها با نیت رشد و تعالی ملت ها طراحی و اجرا می شود که انسان فطرتاً نیز به دنبال کمال ِکامل خود است و هرچه در این مسیر سِیر میکند عطش آن نیز بشتر می شود.
اما سوال این است این برنامه یا الگو چهکسی باشد و چگونه به دیگران عرضه شود؟
عقل بشر امروز یافته است که یک الگوی زیست انسانی باید جامع الاطراف بوده و در هیچ مرحله از مراحل تعالی انسانی توقف ننماید و احکام آیندهاش متعارض و متناقض با احکام و دستورات امروزش نباشد. و در ضمن بتواند برای همه انسان ها به طور مجزا دستور العمل رشد و کمال داشته باشد.
چراکه بشر امروز به تجربه دریافته است، یک برنامه کلی و مشترک که گستردگی آن تمامی جوامع انسانی را دربرگیرد لازم و ضروری است اما ضروریتر از آن ارائه برنامه اختصاصی برای هر یک از انسان ها و ابناء بشر است. از سویی دیگر آن الگوی زیست انسانی – اسلامی باید مورد پذیرشترین برنامه ها یا افراد در میان ملل گوناگون باشد تا ضمانت اجرا یابد.
حال به گواه اعتراف دانشمدان و مستشرقین و علمای ادیان و مذاهب مختلف جز این است که امیرالمؤمنین علی (ع) امروز پس از دهها قرن مظلومیت و محجوریت، مورد وثوق ترین افراد و الگوها در میان ملل مختلف از ادیان و نژادها و رنگهاست؟
اما این الگوی کامل مکمّل و جامع الاطراف که تمامی ادیان و مذاهب و اشخاص را پوشش میدهد چگونه به بشر امروز معرفی شود؟
بشر در طی قرنها حیات خود زبانهای مشترک مختلفی را برای فهم آرا و نظرات خود جَعل نموده است. اما زبان مشترک انسان امروز زبان عقل و علم، زبان دلیل و برهان است و حال که زبان مشترک و جامع بشر امروز زبان عقل و برهان است و الگویی که در صدد معرفی آن هستیم نیز مظهر اَتَم دلیل و استدلال بل دلیل و عقل و برهان به طفیل وجود او جعل شده و ارزش و اعتبار یافته است آیا راهی بهتر از راه عقل، دلیل، منطق، استدلال و برهان برای معرفی این الگوی انسانی - اسلامی وجود دارد؟ در واقع این استدلال خواهی بشر امروز تهدید نیست بلکه یکی از بهترین فرصت ها برای سنجش عیار الگوها و متمسک شدن به محور وحدت، امیرالمؤمنین علی (ع) است و ما امروز در بهترین برههی زمانی برای تمسک به حقیقت وحدت، تجلّی توحید امیرالمؤمنین علی (ع) قرار داریم.
و لذا نه فقط مردمان اهل سنت را بلکه تمامی بشریت را، دعوت به وحدت حول محور این الگویی اَتَمّ انسانساز مینماییم.
نویسنده: رحمت عزیزی