« كشور ايران و عراق داراي 1629 كيلومتر مرز مشترك هستند كه در اين مرز
مشترك، ميادين مشترك نفتي و گازي نيز وجود دارد. ازجمله اين ميادين مشترك،
ميدان نفتي آزادگان است. ميدان مشترك آزادگان بزرگترين ميدان نفتي كشف شده
در دهه هاي اخير در ايران و مهمترين اميدِ ايران براي افزايشِ ظرفيت توليد
نفت خام محسوب ميشود.
اين ميدان از نظر حجم ذخاير، يكي از بزرگترين ميادين نفتي جهان است! اين ميدان در خاك عراق با نام «مجنون» شناخته ميشود. ميدان آزادگان در ايران در دو بخش ميدان آزادگان شمالي و ميدان آزادگان جنوبي در حال توسعه است.
* تاريخچه ميدان آزادگان
توسعه ميدان آزادگان در ابتدا در سال 1382 به ژاپنييد و از پروژه توسعه
اين ميدان خارج شد. طبق برنامه پيش بيني شده، توليد نفت در فاز اول توسعه
اين ميدان، بايد به 320 هزار بشكه در روز ميرسيد كه محقق نشد!
در اين شرايط جلسهاي اضطراري در شركت ملي نفت برگزار شد تا تكليف اين پروژه مشخص شود؛ شركتهاي ايراني برنامههاي خود را ارائه دادند كه درنهايت مقرر شد شركت ملي مناطق نفت خيز جنوب توسعه اين ميدان را بر عهده بگيرد.
در سال 1388 توليد 56 هزار بشكهاي نفت از آزادگان در كمتر از يك سال محقق شد آنهم با مبلغ كمتر از 300 ميليارد تومان درحاليكه ژاپني ها براي توليد همين ميزان 2 ميليارد دلار از ايرانيها طلب كرده بودند! با اين موفقيت قرار شد كه فاز دوم و سوم توسعه اين ميدان هم به شركتهاي ايراني واگذار شود.
شركت ملي مناطق نفتخيز جنوب طرح پيشنهادي براي افزايش توليد اين ميدان به 170 هزار بشكه را ارائه كرد كه متأسفانه با اين پيشنهاد موافقت نشد و پس از مدتي در سال 1389 ، ادامه ي توسعه اين ميدان به شركت چيني CNPC در قالب بيع متقابل سپرده شد! طرف چيني نيز با وقت كشيهاي متعدد كار را بهجايي رساند كه در سال 1393 وزارت نفت، پيمانكار اين پروژه را خلع يد كرد. تا به امروز توليد از اين ميدان در همان سطح 63 هزار بشكه باقيمانده است!
بررسي هاي كارشناسي نشان مي دهد بهره برداري و توسعه اين ميدان نفتي، نياز چنداني به فناوري هاي پيشرفته كه خارج از توان شركت هاي داخلي باشد، ندارد. همچنين اين ميدان به دليل ريسك پذيري پايين، يك ميدان موردعلاقه براي شركت هاي نفتي به شمار مي رود.
به گفته سيد محمود مرعشي مجري طرح توسعه ميدان آزادگان جنوبي هم اكنون 19 دكل در اين ميدان مشترك مشغول به كار است. از سال 93 و با خلع يدِ شركت چيني CNPC تاكنون، بالغ بر 270 هزار متر حفاري صورت گرفته است. هدف از توسعه اين ميدان توليد روزانه 320 هزار بشكه نفت خام و افزايش توليد روزانه 280 هزار بشكه نفت خام در فاز دوم است. پيش بيني مي شود، برداشت نفت از ميدان آزادگان جنوبي تا اواخر سال97 به 320 هزار بشكه در روز برسد و اهداف فاز نخست توسعه اين ميدان محقق شود.
* واگذاري دوباره به شركت خارجي!
باوجود موفقيت شركتهاي ايراني، زمزمه واگذاري فاز دوم توسعه اين ميدان مشترك به شركتِ توتال فرانسه وجود دارد. در كنار توتال، با چند شركت ديگر همچون «هيوندايي »، «اينترپوز و وينچي» كره جنوبي و « ماروبني » ژاپن هم مذاكراتي انجام گرفته است.
* خطر واگذاري ميدان بدون مناقصه!
هرچند گفته شده واگذاريها از طريق مناقصه خواهد بود اما به گفته
مسئولان امر احتمال واگذاري ميادين مشترك به شركت هاي خارجي با روش ترك
مناقصه وجود دارد.
* عملكرد توتال در ايران ميدان سيري
ميدان سيري
در اوايل دهه 70 شمسي كه شركتهاي اروپايي ازجمله توتال وارد ايران شدند،
توتال دريكي از قراردادهاي پرسروصدا و ناموفق خود با ايران توسعه ميدانِ
سيري A و E را به عهده گرفت. دولت كارگزاران براي رساندن سقف توليد به بيش
از 4 ميليون بشكه با سرعت غيرمعمولي قراردادها را امضا ميكرد. توتال در
برنامه توسعه اين ميدان به ايران اطمينان داده بود كه با توسعه اين ميدان،
120 هزار بشكه به توليد نفت ايران افزوده خواهد شد.
در همان ايام بيشتر كارشناسان نفتي ايران ازجمله پرفسور علي محمد سعيدي در نامه هاي مختلف به مسئولان وزارت نفت و رئيس جمهور اين رقم را نوعي فريب عنوان و ادعا كردند چنين رقمي به هيچ عنوان محقق نخواهد اما اين نامه ها با بي مهري هاي فراواني مواجه شد.
توتال با زيركي هر چه تمام بدون توجه به توليد صيانتي و به حداكثر رساندن منافع ايران، ضربه مخزني بزرگي را به اين ميدان زد و باعث شد توليد از ميدان مذكور هيچگاه به بيش از 70 هزار بشكه در روز افزايش نيابد! درنتيجه نخستين تجربه همكاري توتال با ايران تبديل به يك شكست بزرگ شد.
*ميدان درود
در دوران دولت اصلاحات وقتي توتال به فكر افزايش توليد درود افتاد پيشنهادهاي جالبي را ارائه كرد كه در اوج تعجب به تائيد وزارت نفت رسيد! فرانسوي ها با دريافت حدود 1100 ميليون دلار بابت اصل سرمايه و جايزه، مي خواستند سطح توليد اين مخزن را از140 هزار به220 هزار بشكه در روز افزايش دهند.
پس از گذشت 2 سال، بطلان اين ادعا آشكار شد ولي به جاي فسخ قرارداد، بر آن سرپوش گذاشته شد! درحاليكه در سال 78 شركت ملي نفت ايران با حفر 4 حلقه چاه جديد و مرمت 12 حلقه چاه، تنها با هزينه حدود50 ميليون دلار موفق شد سطح توليد اين ميدان را تا حدود 200 هزار بشكه در روز افزايش دهد.
پس از رسوا شدن برنامه غيراصولي توتال، آنها پيشنهاد جديدي مبني بر بالا بردن توليد اين ميدان از 220 به 300 هزار بشكه در روز را به شركت ملي نفت ايران ارائه نمودند كه مجدد ا مورد موافقت مسئولان قرار گرفت! كه طي اين اقدام جديد به دليل از دست رفتن حدود يك ميليارد بشكه نفت خام، حداقل 20 ميليارد دلار از ثروت ملي كشور تلف شد!
* پارس جنوبي
مهمترين سوء عملكرد توتال مربوط به مهمترين منبع گازي ايران و بزرگترين ميدان گازي جهان يعني ميدان مشترك پارس جنوبي است. اين شركت در فازهاي 2 و 3 نيز با ايران وارد مذاكره شد و با طرحي كه ارائه داد توانست شركتِ شل را از پارس جنوبي دور كرده و به تنهايي برنده مناقصه اين فازهاي پارس جنوبي شود.
اعلام رسمي اين موضوع از سوي رسانهها با تصويب قانون تحريمي داماتو همزمان بود. به دليل اين قانون شركت توتال در حال كناره گيري از پروژه پارس جنوبي بود كه معاونت امور بين الملل وزارت نفت با رضايت توتال، بخشي از سهام اين پروژه را به شركت هاي پتروناس مالزي و گازپروم روسيه منتقل كرد تا توتال در ايران بماند.
توتال همزمان در ايران و قطر، وظيفه توسعه و بهره برداري بخشي از بزرگترين ميدان گازي جهان را بر عهده داشت كه پس از خروج از ايران، همه توان خود را براي حداكثر كردن منافع و درآمدهاي گازي قطر به كار گرفت! بر اساس آنچه مديران اسبق و متخصصان نفتي ميگويند، شركت توتال در طرح توسعه اوليهاي كه براي توسعه اين ميدان فوق عظيم در اختيار ايران گذاشت، علاوه بر پنهان كردن اطلاعات بسيار مهمي درباره لايههاي گازي مشترك اين ميدان، فازهاي ايراني را برخلاف طرف قطري، نه بر روي مرز آبي ايران و قطر، بلكه در عمق آب هاي ايران تعريف كرد! تا فرصت حداكثري را براي برداشت هرچه بيشتر رقيب قطري در اين ميدان فراهم كند.
دليل اين امر نيز واضح بود: توتال از برداشت همزمان از طرف قطري منافع بيشتري ميبرد؛ به عبارت ساده در ميدان گازي پارس جنوبي چهار لايه گازي وجود دارد، اما 93 سال است كه ايران از بزرگترين لايه گازي اين ميدان برداشتي نداشته است! چراكه طرح شركت توتال براي برداشت كامل نبوده و كسي هم متوجه اين موضوع نشده است! هيچ شك و شبهه اي وجود ندارد كه اين كار شركت توتال فرانسه عمدي بوده است.
تلاش شركت توتال براي حذف ايران از پروژه شركت ساسول در قبل از انقلاب! و نيز تاخيرهاي چند ساله و بي دليل و پر از بهانه اين شركت اروپايي در توسعه 11 پارس جنوبي كه حتي منجر به اخراج اين شركت از ايران شد، از ديگر عملكردهاي فاجعه بار شركت فرانسوي توتال در ايران است.
* اما... دوباره توتال!
اسفندماه سال گذشته درباره ميدان آزادگان، با شركت توتال فرانسه قرارداد محرمانه اي امضا شده است. بر اساس اين قرارداد، اطلاعات فني مربوط به مخزن اين ميدان در اختيار شركت فرانسوي قرار ميگيرد تا اين شركت برنامه و طرح خود را براي توسعه اين ميدان آماده كند و بعد از برگزاري مناقصه! توسعه آن را در اختيار بگيرد.
متخصصان مهندسي مخزن در شركت «متن » به عنوان كارفرماي توسعه آزادگان معتقدند به دليل ساختار مخزن و نوع نفت موجود در اين ميدان، احتمال مهاجرتِ نفت اين ميدان به سمت بخش عراقي آنكه در عراق «مجنون » خوانده ميشود بسيار ناچيز است. به عبارت دقيق تر سپردن توسعه اين ميدان به پيمانكاران ايراني كه پيش ازاين هم از عهده توسعه اوليه اين ميدان به راحتي و با هزينه بسيار پايين برآمده اند نيز ريسك خاصي براي بهره برداري از اين ميدان مشترك ايجاد نمي كند.
اين ميدان به هيچ عنوان از ضريب پيچيدگي بالايي برخوردار نيست و به راحتي قابل توليد است و حفاري چاه هاي آن يكي از سهل ترين عمليات هاي حفاري است كه دوران ريسك خود را نيز پشت سر گذاشته است و نياز به تكنولوژي هاي روز دنيا ندارد.
در مورد تأمين مالي پروژه نيز راه حل ساده اي وجود دارد. در روزهاي
پاياني اسفند 94، پنج هزار ميليارد تومان اوراق مشاركت نفتي از طريق
سازوكار بورس عرضه شد كه اين اوراق در كسري از ثانيه به فروش رفت.
كارگزاران بورس مي گويند براي خريد اين 5 هزار ميليارد تومان اوراق مشاركت
به اندازه 10 هزار ميليارد تومان تقاضا را ثبت كرده اند كه اغلب آن نيز از
سوي شركت هاي حقوقي بوده است.
اين يعني امكان فروش5 هزار ميليارد تومان ديگر از اين اوراق دريكي از بي رونق ترين دوره هاي زماني بازار سرمايه وجود داشته است. در اين وضعيت تأمين مالي 7 ميليارد دلاري توسعه ميدان آزادگان در چند مرحله از طريق همين سازوكار يعني فروش اوراق مشاركت ريالي و با ضمانت شركت ملي نفت به راحتي ميسر خواهد بود.
با اين وضعيت اين سؤال به صورت جدي وجود دارد كه «چرا بايد اين ميدان به يك
شركت خارجي، آنهم شركت بي آبروي توتال واگذار شود؟!» تجربه تاريخي نشان
داده است هرگاه شركت هاي خارجي در آزادگان حضور داشتند هيچ گام مثبتي
برداشته نشده و توليد فعلي اين ميدان نيز مرهون شركتهاي ايراني است كه با
هزينه اي ناچيز، نسبت شركت هاي خارجي، اين خدمت را انجام داده اند. در پاسخ
به اين سوال، شنيده ها حاكي از «توافقات پشت پرده» در حاشيه توافق برجام
است كه به مرور زمان بيش از پيش «ابعاد خسارت بار» آن روشن خواهد شد.