به گزارش پایگاه 598 به نقل از بانک ورزش، یکی از نشانههای مدیریت موثر این است که بعد از پایان کار مدیر، آثار حضور او رویت شود و همه یادش بیفتند. مثلا در بارسلونا خاطره حضور خوان لاپورتا تا سالها از ذهن هیچکس پاک نشد؛ چه اینکه ریسکهای موفق او در جذب مربی، کشف و استخدام استعدادهای جدید و نیز تغییر سیستم بنیادین بارسلونا، از جمله پیامدهای مثبت کار لاپورتا بود که اسم این چهره را در تاریخ باشگاه جاودانه کرد. ما اینجا در ایران هم مدیری داریم که سالهاست شغلش را ترک کرده، اما همچنان به بهانههای متعدد میتوان یادش افتاد و تصویرش را در ذهن مجسم کرد. البته مدیر مورد اشاره ما، از جهت سمت و سو و «بار» اثرگذاری کمی با لاپورتا فرق دارد؛ چه اینکه اگر با رویت نشانههای مثبت و سازنده میتوان خاطره کار مدیر اسپانیایی را زنده کرد، اینجا از حجم ویرانیهاست که مدیر ایرانی به یاد میآید و در ذهنها مرور میشود!
از استاد محمد رویانیان حرف میزنیم؛ مدیر گرانقدری که اگر در زمینه تخصصش یعنی حوزه نظامی یک فرد قابل و کارآمد تلقی میشد، برای فوتبال یک مهره اشتباهی بود که آثار تاخیری مدیریتش هنوز جلب توجه میکند. این روزها وقتی به حضور نمایندگان ایران در المپیک ریو نگاه میکنیم و چشممان به احسان حدادی و بهداد سلیمی میافتد، یاد نمایش کمدی عقد قرارداد آنها با پرسپولیس میافتیم که به ابتکار شخص رویانیان انجام شد. جالب است؛ باشگاهی که فقط در رشته فوتبال فعالیت جدی دارد و در همین حیطه هم تا خرخره زیر بار قرض است، یک وزنهبردار و یک دوومیدانیکار در سطح المپیک جذب کرد، مدتی با آنها نمایش داد و آخرش هم معلوم نشد چه بر سر این قراردادها آمد؟ از سوی دیگر وقتی خبر حضور یک بازیکن نوجوان و بااستعداد را در پرسپولیس میشنویم، به جای خوشحالی نگران میشویم که نکند او هم به سرنوشت مسی اردبیلی دچار شود؛ همان پسربچه بینوایی که با رویانیان قرارداد 10ساله با مقرری ماهیانه بست، اما دو هفته بعد فراموش شد و نزدیک بود کارش به جاهای باریک بکشد. این روزها شایعه کردهاند که باشگاه پرسپولیس در حال خرید یک اتوبوس تشریفاتی ویژه مراسمهای خاص است و ما البته با شنیدن این خبر هم یاد رویانیان و پروژه «هواپیمای پرسپولیس» او میافتیم!
بیتردید اما این روزها هیچ بهانهای پررنگتر از مانوئل ژوزه نمیتواند تصویر سردار رویانیان را در اذهان زنده کند. چگونه میتوان فراموش کرد روزهایی را که رویانیان بدون توجه به قرارداد میلیاردی مربی پرتغالی او را بیرون انداخت و خطاب به هوادارانی که دلشوره داشتند گفت: «نگران نباشید؛ دبه کردن را برای اینجور مواقع گذاشتهاند.» حالا صاحب پرتغالی دبه، کارهای اداری شکایتش را مو به مو پیگیری کرده و کارد را به استخوان پرسپولیس رسانده است. تیمی که از بازیکنان کلیدیاش تخفیفهای 50 و 100میلیونی گرفته، باید به همین راحتی چند میلیارد پول مفت و مسلم را تقدیم ژوه کند. حالا شما انصاف بدهید که کدام مدیر در دنیا میتواند با سبکی کار کند که تا چند سال بعد از رفتنش آدم به هر پدیدهای که نگاه میکند، یاد او بیفتد؟!