به گزارش پایگاه 598 به نقل از فارس، فوتبال ايران و مصائب آن؛ سريالي كه هر ساله به شكلهاي مختلف تكرار ميشود؛ يك بار در حوزه تيم ملي، يك بار در حوزه باشگاهداري و بار ديگر در حوزه فدراسيون فوتبال و مسائل پيرموان آن و گويا قرار نيست براي يك روز هم شده از گلوي خانواده فوتبال اعم از مسئولان تا هواداران، آب خوش پايين برود.
دعواي جديد فوتبال ايران اما به حوزه تبليغات محيطي در جريان رقابتهاي ليگ برتر مربوط ميشود، جايي كه ميرفت ليگ برتر را سروساماني دوباره ببخشد اما ناگهان دستهايي از آستين وزارت ورزش درآمد كه اين موضوع را با اختلالاتي مواجه كرد تا اين بار هم حواشي جديدي گريبانگير فوتبال ايران شود.
داستان اين بار از آنجايي آغاز شد كه سازمان ليگ و فدراسيون فوتبال با يك اسپانسر براي تبليغات محيطي فوتبال ايران به توافق رسيد تا از هفته سوم به بعد، اين اسپانسر رسماً كار را در دست گرفته و ليگ برتر و باشگاهها نيز بتوانند روي درآمد آن حساب ويژهاي باز كنند. با اين حال در عمل اتفاقات ديگري رخ داد كه نشأت گرفته از تصميمات پشت پرده بود و ديدار پرسپوليس و صباي قم در حالي آغاز شد كه ورزشگاه آزادي از نماي دور بيشتر شبيه يك كاغذ ديواري بود تا محلي براي انجام يك رقابت فوتبالي!
اين ديدار پنجشنبه شب از منظر تبليغات محيطي حواشي خاصي نيز داشت كه البته پاي اين حاشيهها به رسانهها نيز كشيده شد. به محض آغاز بازي يك نمايي از كاغذ ديواري در دورادور زمين مشخص بود و جالب اينكه براي اولين بار تبليغات اسپانسر سرخابيها كه تمام ورزشگاه را به سيطره خود درآورده بود بر روي ديوار بين دو طبقه نيز نصب شده بود تا به جاي تبليغ، بيشتر شاهد ضد تبليغ در جريان يكي از ديدارهاي ليگ برتر باشيم. اين در حالي بود كه به اندازهاي اين وجود بيش از اندازه اين تبليغات خاص چشمها را اذيت ميكرد كه به واقع در ويترين مغازهها و بيلبوردهاي خياباني نيز از چنين تبليغاتي به اين شكل خبري نيست.
با اين حال در پشت پرده اين موضوع، مسائل ويژه و خاصي وجود دارد كه نشان ميداد كه امروز در فوتبال كشور اوضاع به گونهاي شده كه حرف فدراسيون فوتبال كه متولي فوتبال كشور است براي برگزاري يك مسابقه در سطح ليگ برتر به كرسي نمينشيند.
در اين بين يك سؤال بزرگ به وجود ميآيد مبني بر اينكه فوتبال قدرتش را از دست داده و يا اينكه آنهايي كه از نهادهاي خاص فشار ميآوردند، آيا زورشان به آن اندازه هست كه به واقع ميتوانند حتي در اين حوزه نيز حرف خود را به كرسي بنشانند. عجيب اينكه بعد از دخالت اين نهادهاي خاص در بحث مديريت كلان فدراسيون فوتبال و دخالت در انتخاب دبير و حتي نواب رئيس، پاي اين مراجع به دخالت در انتخاب اسپانسر نيز باز شده و در صورتي كه صحت اين ادعا نيز ثابت شود بايد ياد مثل «هرچه بگندد نمكش ميزنند، واي به روزي كه بگندد نمك، بيفتيم»!
امروز در واقع كار به جايي رسيده كه اگر پاي نهادهاي نظارتي به قرارداد بين اسپانسر سرخابيها و تراكتورسازي باز شود و اگر آنها به واقع اين قرارداد تركمنچاي را بررسي كنند به طور حتم مسائلي رو خواهد شد كه ابتدا پاي مراجع امنيتي را به آن باز كرده و حتي در صورتي كه برخي از اين بيقانونيها رسانهاي شود به طور حتم جاي برخي ديگر در اين فوتبال نخواهد بود.
حالا و با اين وضعيت هواداران و فدراسيون فوتبال در حال قرباني شدن هستند. حتي اگر از اديت شدن چشمها نيز در حين تماشاي مسابقات بگذريم، هوادار عادي فوتبال كه فقط به عشق پيروزي تيم محبوبش به ورزشگاه ميرود از پشت پردهها چندان خبر ندارد و با هر پيامكي كه ميزند پولي را از كف ميدهد كه به ازاي آن شايد هرگز به تيم محبوبش كمك نشود و شايد بيشتر اين پول به جيب مسئولاني برود كه اين دكان را راه انداختهاند تا از بازار مكاره (بخوانيد بي در و پيكر) فوتبال ايران پولي را به جيب زده و ...
از سوي ديگر فدراسيون فوتبال كه يك بار ديگر تأكيد ميكنيم متولي برگزاري رقابتهاي فوتبال است ضرر ميكند چراكه اين قدرت را نخواهد داشت تا براي تبليغات محيطي نيز رأسا و به صورت مستقل به تصميم گيري بپردازد و امروز حتي اگر اسپانسري كه با آن براي ادامه رقابتها قرارداد بسته شده بخواهد عدم حضور در مسابقات هفته چهارم را پيگيري كند اين موضوع نيز براي فدراسيون فوتبال قوز بالا قوز شده و در اين بي پولي بايد جريمه هنگفتي را نيز بپردازد.
اگر اين باب شود كه اسپانسرها سرخود با ارگانهاي بالاتر از فدراسيون فوتبال به لابي بپردازند، هرگز سنگ روي سنگ بند نشده و چه بسا بايد يك بار ديگر شاهد تعليق فوتبال ايران باشيم.
حالا امروز بايد دست به دعا برداريم كه نهادهايي مانند فيفا يا كنفدراسيون فوتبال آسيا به چنين مسأله جزئي آن هم در آستانه رقابتهاي مقدماتي جام جهاني 2018 ورود نكند چراكه در اين صورت شايد قائلهاي به پا شود كه دود آن به كل چشم فوتبال ايران برود.