به گزارش پایگاه 598، مرحله مقدماتی را آنقدر خوب پیش میبرد که چند ایرانی حاضر در سالن و
حتی برخی رقبایش که پایشان به فینال نرسیده، مطمئن میشوند که الهه
میتواند در فینال اتفاق خوبی رقم بزند و از پس رقبایش بر بیاید. همین
انگیزه است که به محض پایان مرحله مقدماتی، مسوولان ایرانی حاضر در سالن و
خبرنگاران را به سالنی که فینال برگزار میشود، میکشاند تا شاید شاهد
نخستین مدال بانوان در المپیک باشند اما یک اشتباه همه رشتهها را پنبه
میکند. الهه احمدی بر خلاف مرحله مقدماتی، در یک لحظه از خودش فاصله
میگیرد و همین یک لحظه کافی است تا او را از آرزویش دور کند و اشک را به
چشمانش بیاورد. الهه احمدی که میرفت تاریخ ساز شود در فاصله سه قدمی مدال
ماند و با همان نتیجه المپیک لندن با ریو خداحافظی کرد. این واقعیت آنقدر
برای او سخت بوده که نمیتواند اشکهایش را کنترل کند با این حال با همان
اخلاق خوب همیشگی میایستد و در حالی که اشک میریزد، دقایقی از حال و
هوایش میگوید و فرصتی که از دست رفته است.
نتیجه چیزی که تصور میشد، از آب در نیامد اما به هر حال فکر میکنم همه
میدانند که الهه احمدی زحمتش را کشیده و ششمی در المپیک، نتیجه بدی نیست.
واقعا ممنونم که عنوان ششمی را برای من و برای ورزش کشور یک برتری
میدانند در حالیکه این نتیجه برای من یک شکست سنگین است. من نتوانستم
عنوان ششمی لندن را بالاتر ببرم و این از نظر من یعنی شکست. الان حسرت
میخورم چون میدانم که میتوانستم این کار را انجام دهم و نتیجه بهتری
بگیرم.
شرایطت در مرحله مقدماتی و فینال، کاملا متفاوت شد. چه اتفاقی افتاد؟
دقیقا نمیتوانم الان بگویم چه اتفاقی افتاد. فشار زیادی را احساس
میکردم که من و هم تیمی هایم باید طلسم مدال نگرفتن بانوان را بشکنیم و
همین موضوع باعث شد که هم من و هم خانم خدمتی با استرس در این مسابقه حاضر
شویم. حالا نمیدانم این فشار باعث شد که در فینال خودم نباشم یا اینکه
قدرت حریفانم مانعم شد. نمیدانم شاید باید تلاش بیشتری میکردم.
این اشکها به خاطر این است که فکر میکنی همه توانت را در فینال ندیده ای؟
آنطور که در این لحظه تمام سلول هایم به من میگویند، من هر چه در توان
داشتهام را گذاشتم و هیچ فرصتی را برای آمادگی بیشتر از دست نداده ام. با
این حال نتوانستم روی سکو قرار بگیرم. دوست دارم مردم این را بدانند که من
دو سال سختی کشیدم. شاید بگویید که همه سختی میکشند اما من فکر میکنم
چیزی که تحمل کردم، فراتر از سختی یک ورزشکار بود. من واقعا در این مدت رنج
کشیدم. دور از فرزندم ماندم برای اینکه بتوانم روی سکو باشم. خیلی تلاش
کردم که جواب محبتهای همه کسانی که به من لطف داشتند را بدهم اما نشد.
امیدوارم این افراد به بزرگی خودشان مرا ببخشند.
در این دو سال چه چیزی بیشتر از همه اذیتت کرد؟
سختیهای ما که زیادند و در این مدت به همه گفتیم اما متاسفانه خیلی
اتفاق خاصی نیفتاد. اینها را نمیگویم که شکست الانم را به گردن کسی
بیندازم. من میگویم در لحظهای که نباید اشتباه میکردم، اشتباه کردهام
اما اگر از مشکلات میگویم، برای این است که همه بدانند شرایط ما با
رقبایمان خیلی متفاوت است. من نمیخواهم بگویم با همه متفاوت هستم. خیلی از
تیراندازانی که در مرحله مقدماتی با من روی خط ایستادند، مادر هستند.
یکسری هم بارها تجربه حضور در المپیک را دارند و عدهای هم نخستین حضورشان
را تجربه میکنند. پس اینها نمیتواند بهانه شود، چون همه این مسائل را
دارند اما بحث من این است که ما رنج کشیدیم. من با رنج تمرین کردم، نه به
خاطر مادر بودنم. من از سختی کار ورزش حرف نمیزنم. از کمبودها میگویم و
مشکلاتی که نمیگذاشت من با خیال راحت تمرین کنم. با تمام این مشکلات، همه
ما خیلی خوب تمرین کرده بودیم و به خاطر همین تمرین زیاد است که تا این
مرحله خود را بالا کشیدهایم.
همین موضوع باعث نشد که کمی نسبت به موفقیت تان مطمئن شوید؟
من و نجمه، هر دو مدال جهانی داریم اما این باعث نشده بود اشباع شویم یا
فکر کنیم از همه برتریم. ما میدانستیم که کارمان خیلی سخت است و به همین
خاطر اجازه ندادیم هیچ فرصتی از دست برود اما نمایشی که ما ارائه کردیم، در
مقایسه با توان حریفان 40 درصد بود. 100 درصد من، 40 درصد حریفانم بود چون
آنها مشکلات من و هم تیمی هایم را ندارند. اینها را گفتم تا شرایط را
بدانید اما حرف اول و آخر امروزم این است که من به اشتباه خودم باختم چون
با وجود این همه مشکل، باز هم میتوانستم روی سکو بروم اما خیلی بی موقع
اشتباهی را مرتکب شدم که نباید انجام میدادم.