به گزارش پایگاه 598 به نقل از فارس، براي اينكه افق ولادت معصومه عترت را خوب ببينيم، چند ورق دفتر تاريخ را به عقب بر ميگردانيم؛ در عصر ظلمت هارونى كه عرصه بر اهل بيت(ع) تنگ بود و دنيا براى «آل الله» حصار در حصار به شمار مىآمد، بارقه اميدى خانه كاظم آل محمد(ع) را روشن ساخت و مولودى همچون گل بر شاخه درخت امامت و ولايت روييد.
اول ذيقعده سال 173 بود كه اين «عطيه الهى» در دامان موسى بن جعفر(ع) قرار گرفت و رضاى آل محمد را همتايى پديد آمد كه بنا بود به مشيت الهى، اين برادر و خواهر، روزى و روزگارى كشور ما ايران را در آينده منور سازند و عزت و كرامت بخشند، دوران سخت حاكميت عباسيان، امام كاظم(ع) را مزاحم سلطه فسادگستر و فاجرپرور بنى عباس مىديدند، از اين رو آن «عبد صالح» را به بند مىكشيدند و از حبسى به حبسى مىبردند، در اين ميان، مولود اين خاندان و عصمت اهل بيت، فراق پدر را تجربه مىكرد و در عين حال، از چشمه عطوفت و عنايت برادرش حضرت رضا(ع) برخوردار مىشد و اين برادر، در حق خواهرش پدرى مىكرد و خواهر را از زلال معرفت علم و عرفان سيراب مينمود؛ لذا ميبينيم نتوانست فراق برادر تحمل كند و به زودي به ايران هجرت كرد.
بنا بود اين دختر نجيب و پاك و معصوم، گوهرى باشد نمونه پاكى و الگو در عفاف، و سرمشق در حيا و احياگر خاطره كوثر رسول و تداعى كننده آن طيبه بتول و ... چنين شد كه حيات و وفاتش، سفر و حضورش، عبادت و سلوكش، مرقد و مزارش، «جلوهگاه نور» و «بارگاه عفت» شد و «فاطمه معصومه»، آينهاى شد در رواق فرهنگ شيعه كه نجابت و عفت و حيا و ولايت در بلور آن مىدرخشد، گذشت و گذشت، تا آنكه ايوان طلاى او، قبله اهل دعا و توسل شد. ايوان آينهاش، تجلىگاه طلوع خورشيد عصمت و گنبد زرين مرقدش، سقف معبد اهل دل و گلدستههاى برافراشته و آسمانساى او، دستهايى برآمده از خاك تا افلاك، به رمز نيايش در پيشگاه رفيع خالق هستى، يادآور نياز و نيايش متهجدان، هر مجموعه، به محور و مركزى تكيه دارد تا كانون تجمع خصال باشد.
*خواهر و برادر تني كه مايه بركت ايران هستند
شهر قم را اگر مجموعهاى از فرهنگ و عقيده و آداب و سنن و جامعهاى براى حضور افراد بومى و غير بومى و قوميتهاى مختلف و گروهها و گرايشهاى گوناگون به حساب آوريم، كانون آن «حرم» است، اگر مردم قم، علماى مهاجر، طلاب حوزه (چه ايرانى چه خارجى)، مراكز علمى و فرهنگى، مجموعههاى پژوهشى و تبليغى، محورى داشته باشند، بىشك آن محور، شخصيت معنوى «حضرت معصومه» است.
از روزگارى كه كريمه اهل بيت و دختر موسى بن جعفر(ع) كرامت دودمان رسالت را به قم آورد، قم هم كريم و عزيز شد، قم، تنها مدفن يك «امامزاده» نيست، بلكه مطلع انوارى است از بارگاه مشعشع اين «فاطمه ثانى» كه بر جهان مىتابد و كران تا كران عالم را از فروغ اهل بيت، روشن مىسازد، قم، عطف به مشهد است و فاطمه معصومه، عطف به امام رضا(ع)، لذا گفتهاند هر كس او را زيارت كند، بهشت پاداش اوست؛ در زيارتش شفاعت در قيامت خواسته شده است؛ او شفيعه محشر است؛ چنان كه در دنيا شفاعت نمايد، علما را به علم و عرفان رهنمون كند؛ مراجع تقليد در پناهش علم جويند و دانش آل محمد به جهان گسترانند و مردمان را هدايت كنند و سرانجام با جسمي خسته در پناهش آرام گيرند و از تنعم حرم بهشت آسايش بهره جويند.
اين روايت را خوانده و شنيدهايد كه امام صادق(ع) به آن گروه كه از «رى» به ديدارش شرفياب شده بودند، ضمن آنكه آنان را «برادران قمى» خود خواند، فرمود: خداوند حرمى دارد كه آن «مكه» است، پيامبر(ص) هم حرمى دارد و آن «مدينه» است، اميرالمؤمنين(ع) نيز حرمى دارد كه «كوفه» است، ما ـ ائمه ديگر ـ هم حرمى داريم و آن «شهر قم» است، به زودى دخترى از فرزندانم به نام «فاطمه» در آنجا به خاك سپرده مىشود، هر كس قبر او را زيارت كند، بهشت بر او واجب مىشود.
و حضرت(ع)، اين سخن را در زمانى فرمود كه هنوز امام كاظم(ع)، پدر حضرت فاطمه معصومه به دنيا نيامده بود، چنين ستايشى، مقام والاى اين پاره تن اهل بيت را كه به يادگار در ديار ماست، نشان مىدهد.
حضرت فاطمه معصومه(س) دختر امام موسي بن جعفر الكاظم(ع) و خواهر امام علي بن موسي الرضا(ع) و عمه امام محمدتقي الجواد(ع) است، مادر امام رضا(ع) و حضرت فاطمه معصومه(س) نجمه خاتون است، اين بانو فقط اين دو فرزند بزرگوار را داشته است و هر نفر آنها با حضور خود در سرزمين اهل بيت(ايران) سبب پيشرفت، تعالي معنوي و فرهنگي شدهاند.
*حكمت برتري حضرت معصومه(س)
حكمت و سرّ برتري حضرت معصومه به ساير امامزادگان را بايد با ادراك شهودي و باطني تفسير كرد، حيات انسانيت با علم است و علم حياتي مرگناپذير است، علم هميشه زنده است و مايه حيات جوامع انساني است از اين رو شهرهايي كه مدفن و مزار اهل بيت(ع) در آن قرار گرفت، چون شمع هميشه روشن، مركزيت علمي را مختص خود كردهاند، در حالي كه قبرستانهاي فراواني در دنيا وجود دارد كه هرگز بوي علم از آنها به مشام نميرسد، بلكه بوي ويراني و اندوه از آنها مشام انسان را از حيات نااميد ميكند، اما مزار اهل بيت(ع)، مركز نشر علوم شده است، تفاوت قبر آنها با ديگران در اين است چنان كه در زيارت جامعه ميخوانيم «قبوركم في القبور» قبرهاي شما در ميان قبرهاست، اما با اين تفاوت كه از آنها زندگي، رضايت و معنويت به جامعه الهام ميشود.
اين ويژگي از پيوند علم با اين خاندان حكايت دارد. برتري حضرت معصومه(س) از اين قرابت و پيوند حكايت دارد كه مدفنش مركز نشر علوم شده و علم از كوفه و نجف و مدينه غروب كرده و در شهر مقدس قم سر برآورده است. اين مركزيت علمي در اخبار اهل بيت(ع) نيز منعكس شده است؛ حكمت آن بعدها روشن شده و روند تاريخ علمي به خوبي نشان ميدهد كه پس از رحلت حضرت معصومه(س) در قم اين شهر مركز ثقل علمي شد بي حكمت نيست كه بزرگترين فلاسفه و حكماي جهان افرادي چون ملاصدراي شيرازي بهترين آثار علمي خود را در مجاورت و با استعانت از اين بانوي بزرگ مينويسد، حال و هواي شهر قم مملو از رويش علمي است و اين فرصت بينظير در هيچ نقطه جهان با اين امنيت ميسر نبوده است، چون معصومه بانوي علم و فضايل است.
برخورداري حضرت معصومه(س) از برجستگي علمي و نيز با حضورش در قم، روح بزرگ علمي از مدينه به ايران مهاجرت كرد و در شهر قم جلوه كرد، چنان كه نقل شده جمعي از شيعيان به مدينه آمدند تا به محضر امام كاظم(ع) برسند و جواب سؤالات خود را بگيرند، حضرت حضور نداشت، مراجعه كنندگان كه سؤال علمي داشتند، ميخواستند از در خانه حضرت با يأس، نااميدي و اندوه برگردند، اما حضرت معصومه(س) كه هنوز به سن بلوغ نرسيده بودند، تمام سؤالهاي آنان را پاسخ داد، شيعيان، مدينه را ترك و در بيرون شهر با امام روبرو شدند و پاسخهاي حضرت معصومه(س) را به آن حضرت نشان دادند و امام با ديدن دستخط و پاسخهاي دخترش اظهار شعف و شادي كرد و فرمود «فداها ابوها» پدرش فداي چنين دختري باد.
محدث قمي درباره دختران موسي بن جعفر مينويسد: «برحسب آنچه به ما رسيده، افضل آنها سيده جليله معظمه، فاطمه بنت امام موسي(ع) معروف به حضرت معصومه است»، محمدتقي شوشتري رجالي بزرگ معاصر، درباره فضيلت بانوي گرامي او را نه تنها در بين دختران، بلكه پسران حضرت غير از امام رضا(ع) بينظير ميداند و مينويسد: «در ميان فرزندان امام كاظم(ع) با آن همه كثرتشان، بعد از امام رضا(ع) كسي به شأن و جلالت حضرت معصومه(س) نتواند برسد».
از اين رو بيگمان حضرت فاطمه معصومه(س) از جهت شخصيت فردي و كمالات روحي در بين فرزندان موسي بن جعفر(ع) بعد از علي بن موسي الرضا(ع) در والاترين رتبه معنوي و عرشي قرار گرفته است؛ شيخ مفيد و ديگران فرزندان دختر امام كاظم(ع) حداقل 18 فرزند و حداكثر 36 فرزند بر شمردهاند، فاطمه معصومه(س) در بين اين فرزندان سرآمد بوده است، اين سرآمدي به دو جهت بوده است، معنويت و علم كه عرفان و اجتهاد از برخاسته است كه ايران به آن دو سرافراز گشته است.
*تنها امامزادهاي كه زيارتنامه از امام معصوم(ع) دارد
توجه و علاقه عمومي و اقبال مردم به زيارت آن حضرت كه از توجه ائمه(ع) به آن حضرت برآمده به نحوي كه رواياتي از امام صادق(ع) و ساير ائمه(ع) درباره فضايل و امتيازات شهر قم وارد شده كه رويكرد آنها به اهميت وجود مرقد حضرت معصومه(س) در شهر قم است، تأكيد ائمه به زيارت و پاداش بزرگ زيارت آن حضرت(س) همه از اين جهت است كه جايگاه علمي و معنوي آن حضرت براي ديگران روشن شود، اين روايات در بين مردم توسط علما رواج يافته و توجهات عمومي را به اين شهر معطوف داشته است.
1-حدثني علي بن الحسين بن موسى بن بابويه عن علي بن إبراهيم بن هاشم عن أبيه عن سعد بن سعد عن أبي الحسن الرضا ع قال سألته عن زيارة فاطمة بنت موسى(ع) قال: «من زارها فله الجنة»
2-حدثني أبي و أخي و الجماعة عن أحمد بن إدريس و غيره عن العمركي بن علي البوفكي عمن ذكره عن ابن الرضا ع قال : «من زار قبر عمتي بقم فله الجنة»
امام رضا(ع) كه در ايران حضور داشت، بر اساس برخي روايات در قم حضور يافته و قبر خواهر كريمهاش را زيارت و نحوه زيارت و آثار و بركات آن را به مردم تبيين فرموده، نظير روايتي كه سعد قمي از امام نقل كرده كه هر كس او را (معصومه) با شناخت و معرفت زيارت كند، پاداش معنوي آن معادل بهشت است، زيارتنامهاي كه حضرت معصومه(س) دارد مأثور است، چون امام رضا(ع) آن را به مردم تعليم و آموزش داد كه شايد بيشتر امامزادگان چنين متن زيارتي معتبر نداشته باشند، از اين روي شهر قم همواره امتيازات و ويژگي خاص داشته و دارد و تمام امتيازات معنوي و فرهنگي كه در اين شهر وجود دارد مرهون وجود اين بانوي بسيار كريم است.