به گزارش پایگاه 598، تاریخ سیام آذرماه سال گذشته فردی به دادسرای جنایی تهران مراجعه کرد و گفت که برادرش به نام میلاد را در ژاپن به قتل رساندهاند.
به
گزارش اعتماد، او از قاتل يا قاتلاني كه مرتكب اين قتل شده بودند شكايت
كرد و به اين ترتيب پرونده مقدماتي با موضوع قتل عمد و به دستور بازپرس
شعبه هفتم دادسراي جنايي تهران براي رسيدگي در اختيار اداره دهم ويژه قتل
قرار گرفت. برادر مقتول كه شاكي پرونده هم بود اظهاراتش به كارآگاهان گفت:
«برادرم به نام ميلاد شش سال است كه ويزاي اقامت در ژاپن را گرفته و در
آنجا زندگي ميكند. هر ازچندگاهي با ما تماس ميگرفت و ما را در جريان
اوضاع و احوال زندگياش ميگذاشت. تا اينكه ساعت ١١ شب تاريخ ٢٨ آذرماه يكي
از دوستان برادرم با من تماس گرفت و گفت كه برادرت در يك درگيري و ضرب و
جرح مجروح شده و پس از انتقال به بيمارستان فوت كرده است. دوست برادرم به
من گفت كه گزارش كامل قتل برادرم را در اخبار تلويزيونهاي آلمان پخش
كردهاند.»
همزمان با انتقال جسد مقتول به تهران و برابر اعلام پليس
ژاپن به وزارت امور خارجه و پليس بينالملل مشخص شد كه مقتول در درگيري با
اراذل و اوباش موسوم به «ياكوزا» (مجرمان مواد مخدر در ژاپن) و بر اثر
جراحتهاي شديد ناشي از ضربات متعدد شمشير به قتل رسيده است. مشخص شد كه
مقتول به همراه قاتلان در پرونده مواد مخدر دست داشته و با آنهادرگير بوده
است.
پيگيري پرونده از سوي پليس بينالملل در كشور ژاپن چهار عامل قتل
به نامهاي رسول٣١ ساله، حسين ٣٠ ساله، مجيد ٣٢ ساله و وحيد٣١ ساله شناسايي
و تحت تعقيب قضايي- پليسي قرار گرفتند. در نهايتا دو نفر از متهمان به
نامهاي وحيد و مجيد توسط پليس كشور ژاپن دستگير شدند.
دو متهم ديگر
پرونده نيز به نامهاي رسول و حسين پس از گذشت چند ساعت از ارتكاب قتل از
كشور ژاپن خارج شده بودند. رسول به ايران آمده بود و حسين به كشور ايتاليا
متواري شده بود. سومين متهم پرونده در كشور ايتاليا دستگير شد. آخرين متهم
پرونده نيز به نام رسول كه پس از ورود غيرقانوني به ايران زندگي مخفيانهاي
را آغاز كرده بود در آخرين مخفيگاهش در شهرستان تنكابن شناساي و روز
پنجشنبه مورخه ٠٧/٠٥/١٣٩٥ دستگير و به اداره دهم پليس آگاهي تهران بزرگ
منتقل شد.
رسول پس از انتقال به اداره دهم ويژه قتل صراحتا به
مشاركت در قتل ميلاد اعتراف كرد و گفت: «من ١١ سال است كه در كشور ژاپن در
زمينه خريد و فروش موادمخدر فعاليت دارم. تا اينكه من و شريكهايم يك خط
تلفن گوشي همراه به مبلغ ٤ ميليارد از ميلاد (مقتول) خريديم و خريداران
مواد مخدر از طريق آن با ما تماس ميگرفتند. بعد از مدتي متوجه كم شدن
تعداد مشتريهايمان شديم و فهميديم كه مقتول با مشتريهاي ما تماس ميگرفته
و شماره جديدش را به آنها ميداده تا جنسهاي خودش را به آنها بفروشد. روز
جنايت از طريق تعدادي از خريداران مواد، با مقتول قرار ملاقات گذاشتيم و
او همين كه ما را ديد فرار كرد. ما هم با ايجاد تصادف عمدي ماشين ميلاد را
از جاده اصلي خارج كرديم. قبل از اينكه ميلاد موفق به پياده شدن از ماشين
شود من و سه شريكم به سمت ماشين حملهور شديم و او را با شمشير كشتيم و
فرار كرديم.»