به گزارش پایگاه 598، محمد مایلیکهن با سابقه طولانی در عرصه بازیگری، مربیگری خود را از اواخر دهه 1360 آغاز کرده و یکی دو سال دیگر سی سالگی حضور در کسوت مربیگری را جشن خواهد گرفت. او کار خود را به عنوان مربی خیرهکننده آغاز کرده و تیم ملی فوتسال را به مقام چهارم جهان رسانده و پس از آن تیمی تاریخساز را در رده ملی شکل داده که بی شک از بهترینهای عمر همه ماست. مایلی البته آنقدر بالای سر این تیم نبود که میوه جسارتش در تغییرات را بچیند، اما همواره از آن دوره تاریخی به عنوان نقطه عطف زندگی مربیگریاش یاد کرده است. نقطه عطفی که البته پس از آن هرگز تکرار نشده است، اگرچه مایلیکهن یکی دوبار دیگر تا مرز مربیگری تیم ملی پیش رفته اما با خلق آتشین، این هدیه را پس فرستاده است.
مایلیکهن در دوران مربیگری، با تیمهای مختلفی کار کرده اما با وجود علاقه قلبی به ملوان هرگز در این تیم به فعالیت نپرداخته بود. او در جنوب (فولاد)، در شمال غرب (شهرداری تبریز)، در مرکز (گهر دورود)، در پایتخت (سایپا، پیکان) و البته در صبای قم فعالیت کرده و حالا در شمال ایران به دنبال یک فصل تازه است، آن هم در شرایطی که ملوان پس از سالها به دسته پایینتر سقوط کرده و مردم در انتظار صعود سریع تیمشان هستند، تیمی که برای صعود با تیمهایی مثل خونه به خونه، راهآهن، نفت مسجد سلیمان، بادران، نساجی، مس کرمان، فجر سپاسی، گلگهر سیرجان و... نبردی سخت و طولانی در پیش خواهد داشت.
مایلی کهن که در دو سه سال گذشته بیشترین فعالیت خود را روی مصاحبههای تند علیه سرمربی تیم ملی متمرکز کرده است، دوباره در چرخه باشگاهی ایران قرار گرفته و البته فرصت بیشتری برای خبرنگاران فراهم است تا نظر او را درباره مسائل مختلف بپرسند اما فراتر از تیترهای جنجالی، حالا او نگاه سنگین و توقع یکسره مردمی را دارد که حضور ملوان در لیگ دسته اول را برنمی تابند. پس این هافبک سابق پرسپولیس باید به روزهایی برگردد که بهترین کرنرهای فوتبال ایران را روی دروازه حریفان میفرستاد؛ زمانی که تمرکز او هنوز معطوف به فوتبال بود... شاید حضور مایلیکهن در ملوان فرصتی دوباره برای این سرمربی باتجربه باشد تا باز هم به جمع مربیان پیروز بازگردد و البته شانسی برای کیروش تا منتقد درجه اول خود را آنقدر مشغول به کار ببیند که فرصت به مصاحبه و نقد و نظر نرسد.
انزلیچیها که حالا با نام این سرمربی کارکشته خو میگیرند، فعلاً منتظر نخستین اقدامات مایلیکهن هستند. ساخت یک تیم جوانتر، کشف چند پدیده و البته بازگشت خون به فوتبال شهری که دهه شصتیها همیشه عادت داشتند آن را پای فینال و قهرمانی ببینند.