به گزارش پایگاه 598، «محمدجواد اخوان» در روزنامه «جوان» نوشت:
انتشار خبر بازداشت یکی از مدیران بانکی دارای فیشهای نجومی، پرونده این فیشها را وارد مرحله جدیدی کرد. به نظر میرسد در صورت انتشار بخشهای جدیدی از اطلاعات مرتبط با این مدیران در روزهای آینده، بتوان با دقتنظر بیشتری قضاوت کرد. با این حال با اندک دادههای موجود میتوان به ژرفای کمتر مورد توجه قرار گرفته این ماجرا ورود پیدا کرد و آن را فهمید.
از جمله ابعاد پنهان ماجرای فیشهای نجومی رابطه آن با عناصر سیاسی و عرصه سیاست داخلی است. هرچند تعداد قابل توجهی از مدیرانی که حقوقهای نجومی دریافت میکردند از طیف مدیران بنگاههای اقتصادی هستند و نسبت مدیران سیاسی به مدیران اقتصادی در این طیف کمتر است، اما نمیتوان وجود ارتباطات گسترده میان صاحبان فیشهای نجومی را با قدرتمداران سیاسی انکار کرد.
بدون شک برخی از مدیران دارای این دریافتیهای بالا یا مستقیماً منصوب مدیران سیاسی هستند یا آنکه با رایزنی یا فشار برخی سیاستبازان به کرسیهای مدیریت خود دست یافتهاند. کما اینکه به طور مشخص از یک نقش لابی خاص در انتصاب چند مدیرعامل بانک سخن به میان آمده و رئیس سازمان بازرسی کل کشور به طور مشخص از برادر رئیسجمهور به عنوان عامل فشار انتصاب یکی از همین مدیران نام میبرد.
اینکه یک مدیر یا فعال سیاسی چرا برای انتصاب مدیر تعدادی از بنگاههای اقتصادی و به طور مشخص بانک تا این حد اعمال نفوذ کرده و از عنوان و اعتبار خود هزینه میکند چندان موضوع ثقیل و پیچیدهای نیست و با اندکی تأمل در این مسئله میتوان به گمانهزنی پرداخت. طبعاً گمانهزنی در اینباره به نتایجی نگرانکننده میانجامد که البته برای تأیید این نتایج شواهد و قرائنی نیز وجود دارد. تجربه مطالعه پرونده برخی مفاسد اقتصادی در طول سالهای پیش نشان میدهد مکرراً رابطهای دوسویه میان لابیهای فساد اقتصادی و حلقههای سیاسی برقرار شده است. به گونهای که حلقههای آشکار و پنهان قدرت حامی جریانهای ثروت شده و قدرتهای مالی مافیایی در مقاطع حساس به کمک برخی جریانات سیاسی آمده است.
سال گذشته رسانهها از قول وزیر کشور از ورود پولهای کثیف به جریان انتخابات خبر دادند و به دنبال این اظهارات بود که موج دامنهداری در فضای سیاسی و رسانهای کشور در این خصوص به راه افتاد.
هرچند این مسئول دولتی در خصوص مصادیق این پولها و مصارف هزینهکرد آن توضیح چندانی نداد، اما اکنون و پس از گذشت یک سال میتوان در مورد مسیر گردش و هزینهکرد پولهای کثیف در عرصه سیاست حدسهایی زد.
کمتر از یک سال تا انتخابات ریاست جمهوری باقی مانده است و باید در خصوص ورود برخی جریانات مالی به انتخابات پیشرو نگران بود. پیشتر برخی رسانهها خبرهایی از کمک مالی متهم نفتی معروف به برخی ستادهای انتخاباتی پیروز در انتخابات منتشر کرده بودند که البته نمیتوان در مورد صحت یا عدم صحت آن اظهارنظر کرد، اما اکنون که رابطههای پنهان مدیران متهم بانکی با برخی چهرههای سیاسی افشا شده است، باید در خصوص تکرار چنین ارتباطاتی نگران بود.
البته ناگفته پیداست برای اظهارنظر دقیقتر در مورد تعاملات پنهان مافیای قدرت و ثروت و پیامدهای انتخاباتی آن باید منتظر آینده ماند، اما با اندک شواهد موجود میتوان برخی واقعیتها را حدس زد.
اکنون افکار عمومی که یک سال است با اظهار نگرانی از دخالت پولهای کثیف در انتخابات مواجه شده، منتظر است چگونگی برخورد قانونی با این جریان مافیایی را که گوشههایی از آن آشکار شده، مشاهده کند. پرسش مهمی که افکار عمومی از نهادهای ذیربط دارد آن است که آیا لابیهای قدرت و ثروت که عناصر آن در اطرافیان برخی مسئولان اجرایی مشاهده میشود، گرفتار عدالت میشوند یا آنکه همچون برخی ادوار گذشته مشمول خطوط قرمز برخی مسئولان شده و از مصونیتهای فراقانونی بهرهمند میشوند؟