در این میان تکلیف همراهی دلبرانه مدیران سینمایی که پشت افتخارات فیلمی جشنواره ای می نشینند و از عنوان یاد شده مسیری برای آماردهی افتخارات دوران مدیریتی خود می سازند، کاملا مشخص بود. اصلا از همین جا بود که نگاهی دامنه دار از عمق همراهی مدیران وقت فرهنگ و هنر کشور برای فیلمی که ایده یک خطی فیلمنامه اش همراه با حرف و حدیث هایی بوده است را تداعی ساخت.
تازه ترین ساخته اصغر فرهادی که برداشتی از نمایشنامه «مرگ فروشنده» نوشته آرتور میلر می باشد، داستانی همراه با حواشی خواهد داشت، چرا که داستان مرگ میلر اگر چه در نقد سرمایه داری جامعه آمریکا است اما در دورون داستانی از شخصیتی با نام ویلیام لومان بوده که در جهان نیست انگارانه و متوهم و سردگمی همراه با روابطی نامشروع زیست می کند و از این حیث فاصله عمیق مفاهیم به کار رفته در نگره نویسنده آمریکایی این نمایشنامه با جهان اخلاق گرای جامعه ایرانی حتی بدون مشاهده فیلم هم قابل تامل بوده و در واقع سری ناسازگار با فرهنگ زیست جامعه ایرانی دارد.
اما با فهم روایت رخ داده توسط فرهادی در فیلم «فروشنده»، جهان ناهنجار رخ داده در قصه نویسنده ایرانی حتی از داستان آمریکایی آن هم خطرناک تر است، از این رو که داستان و فضا و تزریق مفاهیم نهفته از دل فیلم فرهادی، هشداری جدی را جهت برخورد مدبرانه از سوی متولیان فرهنگی کشور لازم می نماید تا به دور از شیفتگی های معمول درباره آثار جشنواره ای و خارج از سهم خواهی انواع نخل های تصاحب شده در حوزه مدیریتی جهت توجه به ارکان مهم اخلاقی در جامعه ایرانی به اعطای مجوز به این فیلم پُر حرف و حدیث توجه کنند.
اگر چه هنگامی که حجت الله ایوبی، رئیس سازمان سینمایی خود را جزو مسافران کن قرار داد و بعد از تماشای فیلم «فروشنده» و در همان بدو ورود به کشور عنوان داشت که از نظر وی فیلم جدید فرهادی نیاز به هیچ گونه اصلاحی ندارد، هر چند در عین حال مانند همیشه عنوان داشت که مرجع معتبر و قانونی برای نمایش آثار سینمایی، شورای پروانه نمایش می باشد اما همان یک جمله پسندآمیز توسط رئیس در رسای فیلم «فروشنده» در واقع می تواند پیامی غیر مستقیم مبنی بر فراهم سازی مجوز صادره از سوی شورانه پروانه نمایش باشد و باز هم برای دلواپسان وضعیت موجود فرهنگ و هنر، واهمه حکم حکومتی توسط ایوبی را بدون در نظر گرفتن ماهیت نظارتی شورای پروانه نمایش به دنبال داشته باشد.
همان شورای نظارتی که در روزهای اخیر با خروجی اهالی منتقدی چون سید ضیاء الدین دری و محمد حسین لطیفی از آن و انتخاب شورای جدید، وضعیتی ناامن از بابت عدم وجود استقلال رای یافته و بسیاری از افراد قدیم و جدید شورا و هنرمندان این کشور از حضور در آن اظهار نگرانی می کنند و حکم صادره توسط رئیس سازمان سینمایی درباره فیلم مبتذل و ضداخلاقی «ارادتمند؛ نازنین، بهاره، تینا» در واقع نادیده گی ارزش و اعتبار شوراهای پروانه ساخت و نمایش را برملا ساخته و نقش مجوزهای غیرقانونی خارج از نهاد قانونی شوراها را برجسته ساخته است. این نگرانی درباره آثار آینده تولیدی و آماده برای نمایش سینمای ایران و به خصوص فیلمی چون «فروشنده» که به گواه افراد مشاهده گر دارای نشانه هایی از مفاهیم غیراخلاقی و غربگرا چون فمینیسم گرایی و مرد ستیزی بوده است، با توجه به ارادت! رئیس سازمان سینمایی و دوستان همراه از این فیلم بیشتر احساس می شود.
چرا که دلدادگی حجت الله ایوبی به فیلم فرهادی در پیوند با علاقه و تقدس گرایی جشنواره فیلم «کن» پیوند یافته و وی با کمال خرسندی از حضور آثار ایرانی در این جشنواره عنوان کرده بود:« در سال 6 هزار فیلم ساخته می شود و همه آرزو دارند که در کن شرکت کنند.» البته فرانسه نزد آقای رئیس به دلیل حضور چند ساله اش در این کشور فضای غریبه ای نیست و اصلا دور از تصور نبوده است که ایشان برای همکاری در زمینه تولید و عرضه فیلم ملاقات و شام کاری با تهیه کنندگان و سینماگران فرانسوی در کن امسال داشته باشد، اما درباره رویکرد سیاه نمای فیلم «فروشنده» با توجه به دلنگرانی های اهالی متعهد سینمای ایران که کاملا مغایر با شیفتگی رئیس سازمان سینمایی نسبت به مضمون و اشارات به کار رفته درباره فیلم «فروشنده» می باشد، لزوم توجه به اعطای مجوز درباره فیلم جدید فرهادی را به میان آورد. ایوبی درباره فیلم «فروشنده» عنوان کرده بود: « در وهله اول فیلمنامه «فروشنده» نظر من را به خود جلب کرد. البته بقیه بخش های فیلم اعم از بازیگری و ... شاهکار و درخشان است. نگاه متفاوت و متن بسیار قوی به موضوع و سوژهای که شاید فیلمهای زیادی با این محوریت ساخته شده و پرداخت درست آن، «فروشنده» را به اثری قابل تامل و با ارزش تبدیل کرده است.» و علی جنتی درباره این فیلم عنوان داشته بود که «از نظر محتوایی ایرادی ندارد» و حال این دلواپسی از بابت اکران باشکوه فیلمی وجود دارد که به گفته برخی افرادی که به تماشای فیلم در فرانسه نشسته اند، «فروشنده» فرهادی با اشاراتی به مضامین فمینیستی و بحران جنسی در جامعه ایران به دنبال نقد زندگی در ایران به واسطه گشایش آغوش جشنواره های خارجی از جمله کن بوده است و از این رو لازم است تا به دور از شیفتگی های احساسی از ورود بدون ممیزی این فیلم و ساخته هایی چنین مشوش که فرهنگ اصیل ایرانی را با فرهنگ برهنه از اخلاق جامعه غربی اشتباه گرفته اند، جلوگیری شود.
فیلمی که به احتمال زیاد در نیمه دوم تابستان امسال همزمان با اروپا در ایران اکران خواهد شد و از حالا رسانه های سینه چاک چنین فیلم هایی برایش شمارش معکوس را آغاز کرده اند و این وظیفه مسئولان فرهنگ و هنر را بیشتر می کند تا تجربیات اکران های تلخ گذشته تکرار نشود.