به گزارش پایگاه 598 به نقل از فارس، همايش ملي اقتصاد مقاومتي دي ماه سال جاري با محورهاي فرهنگي تمدني، اقتصادي، تاريخي، انديشه سياسي و اجتماعي و انديشه امام و رهبري برگزار ميشود. خبرگزاري فارس به همين مناسبت سلسله مطالبي را در دستور انتشار دارد. مطالبي كه برخي از آنها جنبه تاريخي دارد و براي اولين بار منتشر ميشود
كتاب «انديشه تحريم و خودباوري» به تحليل و ارائه اسناد بخش مهمي از تحولات سياسي و فكري تاريخ ايران اشاره دارد. فكر تحريم در مقام «سلب» و انديشه خودباوري در مقام «اثبات و ثبوت» نه تنها مقام تاريخي ممتازي در سده اخير تاريخ سياسي ايران دارد بلكه به عنوان شاخصي مهم در نهضت بيداري اسلامي نيز قابل پژوهش و مطالعه است.
اين مهم نه فقط در سطح «نهضت» بلكه در ظرفيتهاي «نظام سازي» و «تمدني» بيداري اسلامي هم قابل تامل است و براي همين است كه در دهه چهارم از انقلاب اسلامي نيز طرح آن از تاريخ گذشته با زمان حال و آينده پژوهي ما محاوره مينمايد.
محاورهاي كه هر چه عميقتر صورت پذيرد پرسش از جوابهايي را براي زمان حاضر در پي خواهد داشت كه صورت مساله فرداي ما نيز در افق آن قابل بررسي است.
*تحليل تاريخي قيام تحريم تنباكو
بيشك از قويترين حركتهاي اصيل، مردمي و اسلامي كه از لحاظ عملكرد و سير مبارزاتي و تأثير بر ملت و تنفيذ حكم رهبري مرجعيت شيعه، بي شباهت به حركت پانزدهم خرداد در انقلاب اسلامي نيست، واقعه قيام تحريم دخانيات از سوي ميرزاي شيرازي است. اين حركت كه از بطن جامعة روحانيت شيعه شروع شده و دامنهاش به تمامي بلاد ايران رسيده است، از چنان عمق و گستردگي برخوردار بوده است كه به قول اكثر مورخان، نخستين جنبش مردم ايران در تحولات تايخ معاصر به شمار ميرود.
ارزش اين تحول تا بدان حد انكار ناپذير بوده كه غير معترف ترين افراد را نيز وادار به اعتراف كرده است؛ چنان كه احمد كسروي در تاريخ مشروطيت خود مينويسد: « اين را ميتوان نخستين تكان در توده ايران شمرد و اين اگر چه با دست علما بود و...خود پيشامد ارجداري به شمار است و بايد در تاريخ ياد آن بماند». (احمد كسروي، تاريخ مشروطه ايران، تهران، اميركبير، 1363، ج 1) ادوارد براون نيز در كتاب انقلاب ايران خود مي نويسد: «واقعة انحصار تنباكو را بايد مبدأ تاريخ بيداري و آغاز دوره و مرحلة نو ايران در حوادث اجتماعي دانست». (ادوارد براون، انقلاب ايران، ترجمه احمد پژوه، تهران، معرفت، 1338)
ناظم الاسلام در كتاب خود با عنوان تاريخ بيداري ايرانيان مينويسد: «ملت ايران به خود آمده و اندكي رو به بيداري كرد؛ چه، از ارتفاع امتياز رژي، ملت ايران دانست كه ميشود در مقابل سلطنت ايستاد و حقوق خود را مطالبه كرد».(ناظم الاسلام كرماني، تاريخ بيداري ايرانيان، به اهتمام علي اكبر سعيدي سيرجاني، تهران، آگاه، 1362، ج1) مهدي ملك زاده در تاريخ مشروطيت مينويسد: «اين نهضت عمومي كه صرفاً جنبة مذهبي داشت، در تحولاتي كه سپس در ايران، روي داد و به انقلاب مشروطيت منتهي شد، تأثير بسزايي داشت.»(مهدي ملك زاده، تاريخ مشروطيت ايران، تهران، كتابفروشي ابن سينا، 1331، ج1)
با نگاهي عميق تر به موضوع، ميتوان پي برد كه اصولاً لبة تيز حملات حركت تنباكو متوجه «نفوذ اقتصادي بيگانه» و در جهت قطع دست خارجي و ريشه كن ساختن استعمار از بلاد مسلمين بوده و در اين راستا با «ظلم داخلي» درگير شده است؛ و اگر بتوان موضوع را در اين حد ژرف و عميق دانست، بي شك نقش ميرزا حسن شيرازي مجدد قرن، مرجع و مسئول امور ديني شيعه در آن زمان بسيار بالاتر از اين بود كه به تحريم تنباكو خلاصه شود.
*پيرمردي نحيف با انديشههاي ژرف
ميرزا حسن مجتهد شيرازي الاصل و سامرائيالمسكن و نجفيالمدفن را بايد در چهره بنيانگذار حركت اصيل و انقلابي در طول يك قرن اخير شناخت. آن انديشه ژرف توانست در آن برهه زماني خاص، با بسيج ملت و با امكانات اندك و وسايل ارتباطي ضعيف، چنان ضربهاي بر پيكر استعمار وارد آورد كه صداي آن همراه با ناله شكست دشمن، تا قرنها در ميان ملل شرق طنين اندازد و سند افتخاري در تاريخ مبارزات اسلامي ايران و ايراني باشد.
چنانچه اين حادثه را با «اين ديد نو» بررسي كنيم، بايد ريشه تحول را در خانه كوچك و محقر اين ابر مرد آگاه در جوار مرقد «عسكرين» معصوم كه آن روز مركز فقاهت شيعه بوده است، بجوييم. سپس نقش شاگردان بزرگ آن مرحوم، به ويژه دو شيخ بزرگوار، آيت الله نوري- شهيد پايدار تا پاي دار مشروعيت مشروطه – و آيت الله حاج شيخ محمد تقي نجفي- رونق بخش تواناي حوزة كهنسال اصفهان(كه آن روز بزرگترين حوزة ديني و روحاني ايران محسوب مي شد)- را در اين حادثه بررسي كنيم؛ چرا كه به نظر ما، بدنه سراسري «دين باوران ديندار» از طريق اين دو حلقه اتصال، پيوند خود را با «آيت الله مجدد» تأمين ميكرده است.
آن گاه نقش ايالتمداراني چون مرحوم سيدعلي اكبر مجتهد فالاسيري (در فارس) و مرحوم حاج ميرزا جواد آقا مجتهد تبريزي- پير زندهدل روشنضمير آذريزبان - در حركت ضد استعماري آن روز خواهيم رسيد؛ و اگر تأثير اين نقشآفرينان تاريخساز را به درستي بشناسيم، در مييابيم كه ميرزاي شيرازي، خود به خوبي از درد غربت اسلام و جامعه اسلامي آگاه بوده است و ميدانست كه جهل و بيخبري رايج در زمان و سوء استفاده ستمپيشگان و همراهي و همپيماني فرصتطلبان و دينبازان با كافران و انگلوساكسنها، بر روي هم، ملت را چنان ناآگاه و بي خبر نگه داشته است كه كم كم امتيازات و قراردادهاي ايرانشكن بر اين كشور تحميل ميشود و در نهايت كشور را در اختيار دشمن قرار ميدهد.