سرویس سیاسی پایگاه 598- حجت الاسلام قاسم روانبخش/ يكي از ويژگيهاي مهم كفار و اهل كتاب كه قرآن كريم بر آن تاكيد ميكند و بارها درباره آن هشدار ميدهد، پيمان شكني آنهاست. قرآن ميفرمايد: آنها بر عهد خود پايبند نيستند. يا در جاي ديگري ميفرمايد: .... و اهل كتاب جز اندكي از آنها چون پيمانشان را شكستند، لعنتشان كرديم و دلهايشان سخت گردانيديم؛ كلمات را از معناي خود منحرف ميسازند و از آن پند كه به ايشان داده شده بود بهره خويش فراموش كردهاند و همواره از كارهاي خائنانهشان آگاه ميشوي.(مائده، 13) در آيه ديگري نيز آنان را به دليل نقض پيمان و كفرشان و كشتار انبياي الهي نكوهش كرده، ميفرمايد: آنها ايمان ندارند.(نساء، 154)
تاريخ هم نشان ميدهد كه يهوديان به پيامبر خود يعني حضرت موسي(ع) نيز وفادار نماندند و در فرصتي كوتاهي كه ايشان به كوه طور رفت به سامري پيوستند و گوساله پرست شدند. در دوران صدر اسلام نيز يهوديان بني قينقاع، بني النضير و بني قريظه تمام معاهدههاي خود را با پيامبر اسلام صلي ا... عليه و آله نقض كردند و هر كدام از آنها پس از نقض پيمان جنگ جديدي بر ضد مسلمانان ساز كرد؛ در اين راستا، جنگ احزاب جنگي بود كه پس از پيمان شكنيهاي يهود و پيوند خوردن آنها با مشركان مكه به وجود آمد.
ولي در نقطه مقابل، اسلام همواره با «اوفوا بالعقود» بر وفاي به عهد تاكيد كرده، حتي پيمان با كفار و مشركين را پاس ميدارد؛ چنان كه پيامبر صلي ا... عليه و آله تا دروازه ورودي مكه يعني منطقه حديبيه با جمع كثيري از مسلمانان براي اداي عمره آمده بودند و با پيماني كه با مشركان منعقد و به صلح منتهي گرديد به مدينه برگشتند و سال بعد براي مراسم عمره به مكه آمدند. امير المومنين(ع) نيز هر چند در جنگ صفين با مذاكره و مصالحه با معاويه مخالف بودند ولي پس از بسته شدن اين پيمان به آن پايبند ماندند.
حضرت امام حسن(ع) هم هر چند ياران خود را به مقابله با معاويه فراخواندند و چندين جنگ با معاويه داشتند ولي هنگامي كه به دليل سستي جبهه خودي مجبور به مصالحه شدند تا آخر بر پيمان خود باقي ماندند. امام راحل(ره) نيز كه شعار جنگ جنگ تا رفع فتنه ميدادند و عزمشان بر ادامه جنگ تا پيروزي بود، هنگامي كه به سبب سستي برخي خواص و يا خيانت برخي ديگر ناچار به پذيرش قطعنامه گرديدند و سركشيدن جام زهر را به صلاح دانستند، تا آخر بر آن پايبند ماندند. اكنون هم كه مقام معظم رهبري روند مذاكرات و برجام را پذيرفتهاند، باز هم وضع بر همين منوال است؛ ايشان بارها فرموده بودند به اين مذاكرات خوشبين نيستند و بر رويكرد مقاومت و پايداري تاكيد ميورزيدند ولي در برابر اصرار مسؤولان دولت يازدهم مذاكره با 1+ 5 را پذيرفتند و با رهنمودهاي حكيمانه خود همواره به تيم مذاكره كننده ياري ميرساندند تا اينكه مذاكرات به نتيجهاي به نام برجام منتهي شد و به تصويب مجلس شوراي اسلامي رسيد.
معظم له با پذيرش مصوبه مجلس به عنوان نمايندگان ملت، براي محكم كردن اين قرارداد بينالمللي شروطي را ابلاغ كردند ولي متاسفانه دولت ايران بدون توجه به آن شرايط مهم – از جمله تدريجي و متناظر بودن اقدامات دو طرف– برجام را اجرايي كرد. و طرف مقابل بيش از 5 ماه است كه از اجراي كامل وظايف خود سر باز زده و تعهداتش را اجرايي نكرده است؛ تحريمهاي بانكي و تحريم دلار سر جاي خودش باقي است، تحريمهاي بيمه كشتيراني لغو نشده، امكان دسترسي به پولهاي ايران در بانكهاي خارجي فراهم نشده است. و دريك كلمه به تصريح رئيس كل بانك مركزي برجام دستاوردي تقريبا هيچ داشته است!
اكنون كه بر همگان روشن شده است هشدار قرآن مبني بر پيمان شكني كفار به ويژه اهل كتاب، حق بوده و هشدارهاي مقام معظم رهبري مبناي قرآني داشته است، برخي ميخواهند همانند ماجراي صفين تقصير را به گردن رهبري بيندازند و از شكستن پيمان سخن بگويند ولي معظم له در مواضع اخيرشان فرمودند ما اين پيمان را نقض نميكنيم ولي اگر طرف مقابل يعني نامزدهاي رياست جمهوري امريكا كه امروز تهديد به پاره كردن برجام ميكنند تهديد خود را عملي سازند ما برجام را آتش خواهيم زد.
نكته پاياني كه لازم است به آن بپردازيم اين است كه در 6 ماه گذشته امريكا بارها اقدام به نقض پيمان برجام كرده است و شروط مجلس و شوراي عالي امنيت ملي و رهبر معظم انقلاب براي پذيرش برجام زير پا گذاشته شده؛ بنابراين آيا وقت آن نرسيده است كه مقام ولايت اين معاهده را بشكنند؟
بي ترديد اكنون كه امريكا و اروپا به تعهداتشان پايبند نبودهاند عملا پيمان نقض شده تلقي ميشود و طبق شروط مجلس و مقام معظم رهبري اعتباري ندارد ليكن الان زمان به هم زدن برجام نيست؛ زيرا بر فرض كه رهبري دستور بدهند برجام پايان يافته اعلام شود، كدام دولت ميخواهد كشور را به قبل از برجام برگرداند؟ مقابله به مثل در نقض برجام به دولتي انقلابي نياز دارد كه شرائط پنج گانه انقلابي بودن مدنظر حضرت آقا را دارا باشد.
چنان كه دستور رهبري بر شكستن تعليق داوطلبانه در دولت اصلاحات انجام نپذيرفت و با طرح دو فوريتي مجلس اصول گراي هفتم و دولت نهم شكسته شد و ايران را به مرحله غناي 20 درصدي رساند. اكنون نيز كشور به دولتي انقلابي نياز شديد دارد تا هم رشد علمي متوقف شده را دوباره به ريل خودش برگرداند و هم در عرصه هستهاي پاسخ دندانشكني به پيمان شكنان بدهد و هم با اقدامات عملي، اقتصاد مقاومتي را محقق سازد. در چنين شرائطي است كه ممكن است مقام معظم رهبري طي حكمي به عمر برجام پايان دهند.