کد خبر: ۳۸۲۹۴۳
زمان انتشار: ۱۰:۴۰     ۱۰ تير ۱۳۹۵
در گفتگوی پایگاه ۵۹۸ با یدالله جوانی مطرح شد:
حقوق بشرو دموکراسی در نزد امریکایی ها ابزاری بیشتر نیست، یعنی امریکایی ها وقتی بحث حقوق انسان، حیوانات و یا بحث امنیت و صلح و ثبات را در دنیا مطرح می کنند، همه این ها در دنیا برای امریکایی ها جنبه ابزاری دارد، آن جایی که برای آن ها مفید باشد به آن پایبند هستند و اگر مفید نباشد به راحتی پا روی اصول اخلاقی می گذارند و لذا بحث مبارزه با تروریست را مطرح می کنند و لی به راحتی از تروریست ها در جایی که لازم باشد حمایت می کنند و برای توجیه افکار عمومی تروریست را به خوب و بد تقسیم می کنند.
به گزارش سرویس بین الملل پایگاه 598، آمریکا  همواره به دنبال زور گویی ، طرح منافع و قدرت بوده است و اینکه از حقو بشر سخن بگوید  خود را حامی آن بداند و از طرفی کشورهای دیگر مانند ایران را متهم به نقض آن کند، جای بسی تأمل دارد. در همین ارتباط خبرنگار پایگاه 598 با دکتر «یدالله جوانی»، مشاور سیاسی نماینده ولی فقیه در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی  به گفتگو نشسته ایم که در ادامه می خوانید.

*علت این که آمریکاییها حقوق بشر را روی ترازوی ثروت و قدرت وزن می کننند چیست؟ چرا برای کشته شدن هزاران نفر انسان بی گناه در هر نقطهای که مطابق اهداف ثروت و قدرت آمریکایی باشد، مخالفتی با آن نمی کنند ولی اگر اعدام یک قاچاقچی یا متجاوز به عنف و جاسوس بر خلاف اهداف آمریکایی باشد، با هوچی گری، سازمان های بین الملی را برای صدرور قطعنامه علیه آن کشور ترغیب می کند؟
 
این موضوع ریشه در ذات نظام سرمایه داری دارد و نباید توقع داشته باشیم که دولت کشوری پرچم دار نظام سرمایه داری باشد و این رفتار ها را نداشته باشد عمدتا دولت ایالات متحده نماینده سیستم سرمایه داری درآن جا است و این سیستم همه چیز بر مبنای منافع تعریف می شود.

آمریکایی ها در دنیا وقتی که بحث منافع خودشان را مطرح می کنند، منافع را تابع قدرت می بینند و از هر ابزاری هم برای افزایش قدرت خودشان استفاده می کنند. دولت آمریکا نماینده یک نظام سرمایه داری است و در این نظام اصالت با سود معنا می یابد.

اساسا آمریکایی ها منافع ملی خود را تابع قدرت شان تعریف می کنند و برای رسیدن به قدرت هر ابزاری را مشروع می دانند و در واقع قدرت را امر مقدسی می دانند و می گویند آمریکا باید قدرت برتر دنیا باشد و به این منظور استفاده از هر ابزاری هم توجیح می شود.

با این نگاه حقوق بشرو دموکراسی در نزد امریکایی ها ابزاری بیشتر نیست، یعنی امریکایی ها وقتی بحث حقوق انسان، حیوانات و یا بحث امنیت و صلح و ثبات را در دنیا مطرح می کنند، همه این ها در دنیا برای امریکایی ها جنبه ابزاری دارد، آن جایی که برای آن ها مفید باشد به آن پایبند هستند و اگر مفید نباشد به راحتی پا روی اصول اخلاقی می گذارند و لذا بحث مبارزه با تروریست را مطرح می کنند و لی به راحتی از تروریست ها در جایی که لازم باشد حمایت می کنند و برای توجیه افکار عمومی تروریست را به خوب و بد تقسیم می کنند.

در بحث حقوق بشر اگر جایی دفاع از حقوق بشر برای آن ها منفعت داشته باشد این شعار را می دهند و حتی کسانی را به نقض حقوق بشر متهم می می کنند.

اما در جاهایی که حقوق بشر در راستای منافع آن ها باشد امریکایی ها هیچ مداخله ای نمی کنند و حتی سکوت می کنند و یا جایی که پای مال شدن حقوق بشر منافع آن ها را تامین بکند، خود امریکایی ها اقدام می کنند مانند لشکر کشی به افغانستان و عراق و در این دو کشور صدها هزار نفر بی گناه کشته شدند و صدها هزار نفر معلول شدند، زیر ساخت های این کشور نابود شد و کاری بود که مستقیما خود امریکایی ها کردند ولی امریکایی ها این کارشان را به راحتی توجیه می کنند.

امروزه عربستان به راحتی دارد در یمن کودک کشی می کند، جنایت می کند اما چون منافع امریکایی ها اقتضا می کند که در یمن یک جریان مستقل در قدرت نباشد نتها این حرکت عربستان و وهابیت و آل سعود را امریکایی ها محکوم نمی کنند بلکه به یک نوع همراهی هم می کنند.

وقتی جنایات آل سعود ها برجسته می شود و سازمان ملل دولت آل سعود را در فهرست ناقضان حقوق بشر خود قرار می دهد می بینیم که آل سعود سازمان ملل را به قطع کمک ها تهدید می کند هر چند سازمان ملل خود تحت نفوذ امریکاست و به راحتی اسم عربستان را  از فهرست سیاه خارج می شود چرا؟ چون در این جا اولویت آنها پول است، لذا حقوق بشر یک جنبه ابزاری برای امریکایی ها بیشتر ندارد.

*چرا دولت مردان ما موارد نقض حقوق بشردر امریکا را مورد توجه قرار نمی دهند آیا نباید جمهوری اسلامی برای دفاع از مظلومین که در امریکا حقوق شان تضیع می شود اقدام و تحرکی داشته باشد؟

خب این یکی از اشکالاتی است که در دستگاه دیپلماسی ما در سال های گذشته بوده و در این دوره دولت جدید هم وجود دارد . مقام معظم رهبری خواسته شان این است از دولت مردان، دستگاه دیپلماسی و از گروه ها و جریان های سیاسی مدعی حقوق بشر این است که این حقوق را از  دیگرانی که نقض حقوق بشر می کنند و در راس آن امریکا ها هستند، مطالبه کنند و در این راه ازابزارهایی چون افکار عمومی استفاده کنید.

امروزه ما قربانی تروریست هستیم و در صحنه عمل هم بیشترین مبارزه با تروریست را جمهوری اسلامی دارد ولی بیشترین شعارها را در دنیا امریکایی ها سر می دهند، در حالیکه خود امریکایی ها پشت سر تروریست ها  قرار دارند، این اشکال در دستگاه دیپلماسی ما وجود دارد که در این عرصه آن تحرکی را که شایسته این موضوع است ندارد.

می بایستی مسئولین دیپلماسی ما در این زمینه تحرکات بیشتری را داشته باشند و وقت بیشتری را بگذارند حتی  دراین خصوص سرمایه گذاریهای بیشتری را داشته باشند و اتاق های فکری وجود داشته باشد که به بهترین وجه بتوانند این مسائل را در عرصه بین الملی دنبال و از حقوق محرومان و مستضعفین دفاع کنند و با کسانی که به راحتی نقض حقوق بشر می کنند برخورد بشود و تحت فشار افکار عمومی قرار بگیرد.

*ایران از جمله کشورهایی است که قریب به 17هزار شهید ترور دارد. در بسیاری از این ترورها دست پنهان دولت امریکا و حمایت های امریکایی آشکار شده است به مانند ترور دانشمندان هسته ای که مسئولان امریکایی در صحبت های خود به طور غیر مستقیم و تلویحی آن را راهکاری برای مقابله با هسته ای شدن ایران می دانستند. حال با این تفاسیر چرا این کشور باز هم در زمینه حقوق بشر ادعا دارد؟ تحلیل شما از این مسئله چیست؟

خب همان طور که عرض کردم امریکایی ها از آن استفاده ابزاری می کنند یعنی سعی می کنند با بازی با الفاظ و فریب افکار عمومی خودشان را مدافع حقوق بشر، صلح و ثبات و امنیت جهانی معرفی کنند، در حالی که این ها یک بازی بیشتر نیست و آن چه که در پشت صحنه هویدا و آشکار است حفظ منافع نظام سرمایه داری است.

نظام سرمایه داری با استفاده از ابزار رسانه ای اش موفق شده درهر حال تمام افعال خوب و زیبا را مصادره کند و با استفاده ابزاری از این مفاهیم مخالفین خودش را سرکوب و دولت های مستقل را تحت فشار قرار دهد. سرکردگان تروریسم دولتی در دنیا امریکایی ها و صهیونیست ها هستند در حالیکه خود بیشترین ترور ها را سامان دهی و انجام می دهند. این جا است که باید دستگاه دیپلماسی ما فعالیت بیشتری را داشته باشد و رسانه های مستقل در جهان به آن واکنش نشان دهند.

مشکل امروز ما در داخل کشور این است که بعضی ها به دنبال بزک کردن امریکایی ها هستند و در حالیکه ملت های مسلمان دیگر تحت تاثیر انقلاب اسلامی بیدار شدند  و دارند روز به روز از امریکایی ها فاصله می گیرند یک عده ای در داخل کشور ما در تکاپوی این هستند که امریکا را بزک و خوب معرفی کنند. در واقع به دنبال این هستند که  وانمود کنند ما باید نگاه درست تری را نسبت به امریکا داشته باشیم در حالی که نگاه درست به امریکا همان است که امام فرمودند «امریکا شیطان بزرگی است» و مقام معظم رهبری امریکا را «طاغوت عظیم  و شیطان اکبر» نامیدند.

*هدف از اینکه پرونده حقوق بشر در ایران توسط امریکایی ها علیرغم نقص حقوق بشر در امریکا همیشه محل بحث بوده ، چیست؟ برای اقدام فعالانه، دولت و دستگاه دیپلماسی بایستی چه اقداماتی انجام دهد؟

امریکایی ها اصل را گذاشته اند بر فشار بر جمهوری اسلامی ایران چون آن ها می گویند جمهوری اسلامی را نباید آرام و بدون دردسر گذاشت و باید همیشه تحت فشار باشد. چنانچه اخیرا خانم سوزان رایز مشاورامنیت ملی کاخ سفید با صراحت عنوان کرده که ایران فکر نکند که ما آن را آرام و بدون درد سر می گذاریم، معنی آن این است که امریکا اساس را بر فشار گذاشته است. 

آمریکایی ها برای این که بتوانند بر جمهوری اسلامی ایران اعمال فشار کرده و و توطئه هایی را تدارک و پیاده سازی کنند که  درواقع تنها برای محدود سازی و سنگ اندازی بر سر راه حرکت ملت ایران است، نیاز به بهانه دارند و یک سری موارد را بهانه می کنند تا از طریق آن بهانه ها بتوانند آن فشار ها را بر ما وارد کنند.

فشارهایی است که بر ملت ایران وارد می شود، به خاطر این است که ملت ایران با انقلاب اسلامی به یک هویت مستقلی دست یافته و بر اساس این هویت مستقل راه خودش را به پیش گرفته و در حال حرکت مستقل به سمت قله های آرمانی است که با انقلاب اسلامی ترسیم شده است.

امریکایی ها چون نمی خواهند این حرکت تداوم پیدا بکند ، می خواهند فشار بیارند و سنگ اندازی کنند و برای این که توجیه بکنند فشارها و سنگ اندازی هایشان را، بهانه می خواهند که یکی از بهانه هایشان از اول انقلاب تا به امروز موضوع حقوق بشر بوده یعنی اساسا حقوق بشر یک موضوع بهانه ای است برای امریکایی ها تا بتوانند از رهگذر این موضوع بهانه ای فشارهای خودشان را توجیه بکنند.

این در حالی است که با وجود آنکه عربستان یکی از سرکردگان نقض حقوق زنان است اما اساسا پرونده ای به آن صورت ندارد و تحریمی علیه آن کشور وجود ندارد درحالی که در جمهوری اسلامی حقوق شهروندان رعایت می شود و گردش اطلاعات، آزادی ها و گردش قدرت وجود دارد؛ از طرفی وجود  احزاب، گروه ها و جریان های سیاسی و حضور جناح های مختلف سیاسی در قدرت و چرخش آن ها به صورت متناوب، نشان می دهد که درایران مردم از حقوق خودشان به طور کامل برخوردار هستند . اما می بینیم که جمهوری اسلامی متهم به نقض حقوق بشر می شود.

اما در عربستان، کویت، اردن و امارات نه تنها نقض حقوق بشر مطرح نیست و محکوم نمی شوند بلکه قراردادهای آن چنانی و فروش تجهیزات و جنگ افزار ها دارند، دلیش هم فقط یک مسئله بیشتر نیست و آن این که مسئله حقوق بشر برای امریکایی ها جنبه ابزاری دارد و چون جمهوری اسلامی در چهار چوب امریکا قرار ندارد  و بر ریل گذاری امریکا حرکت نمی کند و یک هویت مستقل دینی را دارد باید برایش مزاحمت ایجاد شود. یکی از بهانه های  ایجاد مزاحمت در کشور هم بحث حقوق بشر است. این موضوع پرونده ای مفتوح از نظر امریکایی ها خواهد بود، خوب حالا لازمه اش این است که ما متقابلا بتوانیم سیمای جمهوری اسلامی، برخورداری ملت از حقوق شهروندی را در دنیا خوب منعکس بکنیم.

امریکایی ها از یک جریانات خاص و افراد خاصی در ایران حمایت می کنند که دنبال سیاه نمایی وضعیت ایران هستند. ما باید واقعیت جامعه خودمان را بیان و آن را معرفی کنیم و از آن طرف جنایت هایی را که در خود کشور های غربی و اروپایی و امریکا دارد صورت می گیرد می بایست برجسته شود.

جالب است بر اساس برخی گزارش ها امریکایی ها 5درصد جمعیت جهان را دارند ولی 25درصد زندانیان جهان در امریکا هستند و جالبتر آنکه بر اساس گزارش ها 70میلیون امریکایی زندان را تجربه کردند . این نشان می دهد که جامعه امریکا یک جامعه نرمال نیست و جنایت های زیادی در آن جامعه رخ می دهد و نظام سرمایه داری ی سلامت لازم را ندارد و نمی تواند تامین کننده مصالح و منافع ملت خود هم باشد این جا هست که باید  مدعی شد و ا پرچم دفاع از حقوق بشر را از دست امریکا که صلاحیت ندارد خارج کرد.

مشکل ما امروز این است که نهادها و مجامع بین الملی از جمله سازمان ملل و نهادها ی وابسته در زمینه حقوق بشر عمدتا تحت تله امریکا هستند و امریکا هم با حقوق بشر برخورد ابزاری می کند.

*در باز خوانی جنایات امریکایی ها که در تضاد کامل با حقوق  بشر  قرار دارد، می توانیم به چه موارد دیگری در این خصوص اشاره داشته باشیم؟

مصداق های نقض حقوق بشر برای امریکایی ها بسیار زیاد است. اساسا  دخالت های امریکایی ها در طول ده ها سال گذشته درکشور های مختلف حکومت هایی که این ها براندازی کردند، حکومت های مستقلی را که این ها بر اثر کودتا ساقط کردند، کشورهایی که به ناحق اشغال کردند و ملت هایی را که آواره کردند. افغانستان و عراق نمونه های آن است.

زندان گوانتانمو، حمایت های بی قید و شرط از رژیم کودک کش اسرائیل غاصب، حمایت از دولت های مستبد و شکنجه گر و سرکوب گر از جمله عربستان با جنگی که در یمن به راه انداخته، حمایت از جریان های تروریستی، این ها همه سر فصل هایی از نقض حقوق بشر از سوی امریکایی هاست. وقتی که امریکایی ها به راحتی هواپیماهای بدون سرنشینش همین الان در افغانستان و پاکستان مراسم های عروسی مردم را به خاک و خون می کشد و در یک جمله راحت می گوید بله اشتباه شد این واقعا ناقض حقوق بشر است و با چه استدلال و توجیه در پاکستان و افغانستان این گونه رفتار می کنند، این ها همه نقض حقوق بشر است.

بنابراین امریکایی ها سردمدار نقض حقوق بشر هستند و فهرست بلند و بالایی هم از موارد نقض حقوق بشر هایی امریکایی ها وجود دارد.

نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها