فقط پرسپولیسی ها بخوانند
هواداران واقعی پرسپولیس لطفاً عجله نکنند. میدانم طرفداران در حال حاضر از دست من خیلی عصبانی هستند ولی حرفهای من را گوش کنند. اگر رامین رضاییان منطقی صحبت نکرد و چیزی را از قلم انداخت، آن وقت هر چیزی که بگویند من قبول میکنم. همه حرفهای آنها را مثل کسی که یک زمانی عاشقم بود، در استادیوم تشویقم میکرد و دوستم داشت، قبول میکنم. خواهش میکنم فقط پرسپولیسیها حرفهای من را بخوانند؛ فقط پرسپولیسیها.
در نیم فصل می توانستم بروم اما ماندم
من صحبتهایم را از آنجایی شروع میکنم که همه هواداران پرسپولیس میگفتند
چرا رامین سر تمرین نمیرود. اول فصل زمانی که میخواستم با باشگاه
پرسپولیس قرارداد ببندم، قراردادم طوری بود که در نیمفصل میتوانستم
بازیکن آزاد شوم. مثل بندی که برای آخر فصل گذاشتم. نیمفصل گذشت و خاطرات
خوبی با پرسپولیس داشتیم. اتفاقات خیلی خوبی افتاد، البته اتفاقات بدی هم
رخ داد که بدترینش مرگ هادی نوروزی بود که به تیم، شوک وارد شد و کمکم
اتفاقاتی رخ داد تا به نیمفصل رسیدیم. من در نیمفصل لیگ گذشته پیشنهاد
اروپایی داشتم ولی نرفتم و در تیم ماندم چون میخواستم در این تیم قهرمان
شویم و به هدفی که داریم برسیم. بعد به عشق هوادارانی که با تعصب و با
شعارهایشان میآمدند، رامین رضاییان را تشویق میکردند و به من روحیه
میدادند، این زمان گذشت و گذشت تا به 4 هفته قبل از پایان فصل رسیدیم.
4 هفته قبل از لیگ با جایگزینم صحبت کردند
مهدی طارمی گواه این قضیه است و میتواند شهادت دهد. طارمی را قسم قرآن
بدهید که اگر دروغ گفت، هر چه خدا میخواهد از او بگیرد. من 4 هفته قبل از
پایان مسابقات، تیمی که در کورس بود، من شنیدم باشگاه و برانکو با بازیکنی
که همپست من بوده صحبت کرده است. اسم بازیکن را هیچ موقع نمیبرم. با او
صحبت کرده بودند که ما تو را برای فصل آینده میخواهیم. بعد آن بازیکن گفته
بود: «پس رامین رضاییان چه میشود؟» به او جواب داده بودند که «به احتمال
زیاد ما رامین را برای سال بعد نمیخواهیم.» این خبر به گوش من رسید و حتی
مهدی طارمی پیش من بود، من را نگاه کرد و اصلاً ماند که به من چه بگوید.
طاهری پشت سرم حرف زد
من از برخورد علیاکبر طاهری، سرپرست باشگاه در فرودگاه و حرفی که پشت سر
من پیش دو بازیکن پرسپولیس یعنی محسن مسلمان و فرشاد احمدزاده زد، متوجه
شدم. من متوجه شدم که شاید باشگاه پرسپولیس، رامین رضاییان را نمیخواهد.
این اتفاق در فوتبال طبیعی است. مربیگری سلیقهای است. من یک سال با برانکو
کار کردم. او یک مربی حرفهای است. مربی که خوب است، حتی اگر چوب بالای
سرت باشد، باید حرفهای عمل کنی و هر چیزی که مربی میگوید، باشگاه وظیفه
دارد که مدیریت و قضیه را جمع کند. چون سرمربی تیم انتخاب میکند.
دیدید بنگر را هم نخواستند
محسن بنگر یک سال هماتاقی من بود. او عاشق پرسپولیس بود و صد برابر من و
مهدی طارمی و امثال ما عاشق پرسپولیس بود. او با آمپول در زمین بازی میکرد
ولی آخر فصل محسن بنگر که اینقدر برای پرسپولیس زحمت کشید و حتی به او
قول دادند که سال بعد بازی میکنی و حتی امکان دارد به عنوان کمکمربی
استفاده شوی، گفتند که تو را نمیخواهیم. این یک چیز طبیعی است. مربیگری
سلیقهای است و مدیریت تصمیم میگیرد چه بازیکنی باشد یا نباشد. این موارد
گذشت و من هم به نظر برانکو احترام می گذارم.
قسم می خورم مرا نمی خواستند
در اول فصل، من پیشنهادهای مالی بهتری داشتم ولی اگر انتخاب من مالی بود،
به پرسپولیس نمیآمدم. من با عشق به پرسپولیس آمدم. به آخر فصل رسیدیم. من
هم میدانستم باشگاه چه نظری روی من دارد. از برخوردها متوجه شده بودم. به
آن نشانی که برای همه بازیکنان آن تیم 30 میلیون تومان واریز کردند، برای
رامین رضاییان واریز نکردند، چون باشگاه من را نمیخواست. قسم میخورم
باشگاه من را نمیخواست. این مسائل گذشت تا اینکه بازیکن موردنظر باشگاه
پرسپولیس با این باشگاه به توافق نرسید و به تیم دیگری رفت.
به ترکاشوند گفتم می خواهم به اروپا بروم
بعد از اینکه هواداران به باشگاه انتقاد کردند، این مساله را مطرح کردند که
چرا رامین سر تمرین نمی رود. وقتی دیدند من در پرسپولیس محبوب هستم و
پرسپولیسیها من را دوست دارند، شروع کردند به تماس گرفتن. گوشی من در آن
مدت به خاطر نبودن من در تهران، تا آن زمان اصلاً با من تماس نگرفته بودند.
من حتی بعد از این موضوع به محمد ترکاشوند، معاون اقتصادی باشگاه پرسپولیس
زنگ زدم و حتی من صدای او را دارم. با او صحبت کردم و گفت: «شرایط اینطور
است. من دنبال پیشنهاد اروپایی هستم و به دلیل سنم میخواهم با پیراهن مقدس
پرسپولیس از ایران بروم و در اروپا بازی کنم.» میدانستند بندی در قرارداد
من وجود دارد. مگر میشود باشگاه بزرگی مثل پرسپولیس از بند قرارداد من
خبر نداشته باشد؟
ترکاشوند مسخره ام کرد
البته باشگاه پرسپولیس نگفت 81 درصد و فکر میکنم اشتباه میکنند. 75 درصد
به من پول دادند و 25 درصد طلبم بود. 25 درصد از قرارداد من اصلاً پولی
نمیشد که باشگاه پرسپولیس نخواهد پرداخت کند ولی آنها خیلی ساده از آن بند
گذشتند. بدون اینکه هیچ اتفاقی بیفتد و حتی زنگی به من بزنند. به ترکاشوند
که گفتم هدفم رفتن به اروپا است، با حالت مسخره و شوخی به من گفت: «الان
همه بازیکنان ما صد پیشنهاد اروپایی دارند!» گفتم «من شوخی نمیکنم و
واقعاً پیشنهاد اروپایی دارم.» به من گفت «اگر واقعاً پیشنهاد اروپایی داری
بیا صحبت میکنم و من و علیاکبر طاهری همینطوری به تو رضایتنامه
میدهیم تا بروی.» حتی دندانپزشکی که دوست صمیمی آنها است، میتواند شهادت
دهد.
قسمت بود ماهینی در پرسپولیس بازی کند
آنها خیلی شیک و خوب با من برخورد کردند ولی این موضوع به جایی رسید که
گفتم «من واقعاً پیشنهاد دارم و میآیم با شما صحبت میکنم.» او هم گفت
«حتماً اگر پیشنهاد اروپایی داشته باشی، ما کمک میکنیم.» من هم اینقدر
نامرد نبودم و با این حال دست نگه داشتم. تا زمانی که دیدم حسین ماهینی
اجازه بازی گرفته و میتواند برای پرسپولیس بازی کند. ماهینی بازیکن بزرگی
است و قبل از من یکی از بازیکنان این تیم بوده است. من خیلی خوشحال بودم که
حسین به این تیم آمد. اصلاً بحث رقیب مطرح نبود. حسین دوست خوب، پسر خوب و
بااخلاقی است. اینها همه قسمت بود.
مگر می شود از بند قراردادم بی خبر باشند؟
ماهینی همپست من بود و مطمئن باشید جای من را در پرسپولیس پر میکند. من
اصلاً عددی نیستم نسبت به بزرگهای پرسپولیس که بخواهد جای خالی من در
پرسپولیس احساس شود. هواداران پرسپولیس و مردم اول حرفهای من را بخوانند و
بعد نظرات خود را بدهند. من این موضوع را دیدم و اتفاقاتی که افتاد را
لمسش کردم. باشگاه پرسپولیس بعد از آن موضوع شروع کرد که ما رامین رضاییان
را میخواهیم. مگر میشود باشگاه پرسپولیس از بند قرارداد من خبر نداشته
باشد؟ بعد اینکه باشگاه پرسپولیس واقعاً در آن زمان هیچ زنگ و تماسی با من
نگرفت. من هم مطمئن بودم حتماً چنین چیزی صحت دارد. هر چند همان زمان هم به
من ثابت شده بود ولی فکر نمیکردم تا این حد باشد. با وجود اینکه برای
آنها ارزش و احترام قائل هستم.
پرسپولیس یکبار نگفت رضاییان را می خواهیم
یک موضوعی به من ثابت شده است. من دست هواداران را میبوسم و خدا شاهد است
که به خاطر آن هواداران، من با تمام وجودم میدویدم و اشک میریختم چون روی
آن پیراهن تعصب داشتم. تعصب به پیراهن این نیست که به هر قیمتی در تیم
باشی. این موضوعات گذشت و همه متوجه شدند که رامین رضاییان میخواهد
قراردادش را فسخ کند. همه در این باره صحبت کردند اما باشگاه پرسپولیس تا
آن زمان هیچ حرفی نزد که ما رامین رضاییان را میخواهیم.
مگر به استقلال رفته ام؟
مگر من به استقلال رفتم؟ مگر پیراهن آبی را پوشیدم؟ بلکه به اروپا رفتم.
جایی که بعد از 16 سال بازیکن ایرانی گرفته است. این تیم خیلی دنبال من و
مهدی طارمی آمد و افتخار میکنم با پیراهن پرسپولیس به این درجه رسیدم. دست
تکتک هواداران پرسپولیس را میبوسم حتی اگر از من ناراحت باشند و بخواهند
چیزهای بدی به من بگویند، من دوستشان دارم. چون هر چه دارم از پیراهن
مقدس پرسپولیس است. شک نکنید اگر پیراهن مقدس پرسپولیس نبود، اصلاً رامین
رضاییان به اروپا و یکی از باشگاههای خوب ترکیه نمیرفت. من 27 سالم است، 7
سال است در لیگ برتر بازی میکنم. ای کاش جای رامین رضاییان بودید و این
مسائل را میدیدید. همیشه از زحمات برانکو و مدیریت باشگاه پرسپولیس تشکر
کردم اما طارمی شاهد است که 4 هفته قبل از پایان فصل، با همپستی من مذاکره
کردند. همان زمان مهدی در اینستاگرام عکسی با من گذاشت و نوشت: «انشاءالله
به زودی در اروپا ببینمت. چون لیاقتش را داری.»
مردم زود قضاوت می کنند
اگر یک روزی باشگاه پرسپولیس مرا هم نمیخواست، همه باید به این تصمیم
احترام میگذاشتند. این اتفاق دیر یا زود ممکن بود بیفتد. به این خاطر که
باشگاهها رو به جلو حرکت میکنند و باید به نظر مربیان احترام گذاشت اما
من وقتی این رفتارها را دیدم، زده شدم. مردم ما همه چیز را نمیدانند و زود
قضاوت میکنند اما من این چیزها را دیدم. پرسپولیس باشگاه بزرگی است و
مسلماً نیازی به من و امثال من ندارد. چون این اسم پرسپولیس است که
میماند. من همیشه به پرسپولیس عرق و تعصب داشتم و برای این تیم زحمت
کشیدم.
مگر خداداد و کریمی خودشان به اروپا نرفتند؟
طرفداران مرا «رامین دنی آلوز» صدا میزدند چون دوستم داشتند. مگر من دوست
ندارم پیشرفت کنم؟ مگر هواداران دوست ندارند پرسپولیس پیشرفت کند؟ باز هم
تأکید میکنم که از برانکو، از مدیریت باشگاه، از لیدرها و از همه و همه
تشکر میکنم. میخواهم هواداران بدانند اشک من برای پرسپولیس، واقعی بود.
از این بود که چرا قهرمان نشدیم یا چرا نتوانستم با گل کردن ضربه پنالتی،
هواداران را خوشحال کنم. برای پیشرفت باید میرفتم. عادل فردوسیپور همیشه
میگوید چرا بازیکنان ایرانی به اروپا نمیروند. بازیکنان بزرگی مانند علی
کریمی، مهدی مهدویکیا، علی دایی و خداداد عزیزی از پرسپولیس به اروپا
رفتند. این بزرگان هر حرفی بزنند، روی حرفشان حرف نمیزنم اما همه آنها
برای پیشرفت از پرسپولیس رفتند و یک روز هم با افتخار برگشتند.
به خاطر پول جدا نشدم
به خدا به خاطر پول به ترکیه نیامدم. شاید در پرسپولیس بیشتر میگرفتم.
عمراً اگر یک روز هم بگویند به خاطر پول به پرسپولیس برگشت. کاش باشگاه من
را سر بلیتها امتحان میکرد. من پرسپولیسیها را دوست دارم. حتی اگر دست
من را رد کنند، به زور دستشان را میگیرم و میبوسم. خودتان را جای من
بگذارید. خیلیها میگویند رامین نامردی کرده است اما من یک سال زحمت
کشیدم. این هواداران همانهایی هستن که به من میگفتند به اروپا برو. قسم
میخورم به خاطر پول نیامدم. از قطر پیشنهاد داشتم و میتوانستم به این
کشور بروم. مثل خیلی از بازیکنان نیستم که بگویم پیشنهاد دارم. اگر پیشنهاد
داریم، نشان دهیم و همین طوری نگوییم به خاطر عشق به پیراهن ماندیم. حضور
در اروپا آرزوی هر فوتبالیست ایرانی است. هر کسی بگوید نه، دروغ گفته است.
می خواستم با پیراهن پرسپولیس قرارداد ببندم
من هواداران پرسپولیس را راحت به دست نیاوردم که راحت از دست بدهم. حتی
موقع عقد قرارداد با باشگاه ریزهاسپور ترکیه میخواستم با پیراهن پرسپولیس
بروم که اجازه ندادند. در نهایت این کار را بیرون از باشگاه انجام دادم تا
نشان دهم این باشگاه و هوادارانش را خیلی دوست دارم. خودتان را جای من
بگذارید، هر تصمیمی بگیرید، من میپذیرم. لیاقت من کارت قرمز نیست. حرفهای
من را بخوانید و بعد هر چه گفتید، قبول میکنم.
فوتبالم نابود شود اگر دروغ بگویم
پست دفاع راست یکی از سختترین پستها در اروپا است. آرزویم بود بعد از
مهدوی مهدویکیا بتوانم در اروپا در این پست بازی کنم. اگر به قطر میرفتم،
هواداران حق داشتند هر چه میخواهند بگویند. به امام رضا (ع) قسم؛ فوتبالم
نابود شود اگر دروغ بگویم. من صادقانه حرف زدم. ما در اردوی تیم ملی بودیم
که خبر موثق رسید در پست من بازیکن میخواهند. حتی مهدی طارمی به حدی
ناراحت شد که در اینستاگرام برای من پست گذاشت.