به گزارش پایگاه 598 ، حسین دهباشی نویسنده کانال خشت خام در کانال تلگرامی اش نوشت:
یک سال قبل سندی در ویکی لیکس منتشر شد که جناب دکتر عطاالله مهاجرانی درخواستِ مالی و عوایدی داشته اند از محل پولِ سفارتِ عربستان سعودی در لندن. ومگر آنکه فیس بوک یادآوری کند. ورنه وای بر خونی که یک شب از آن بگذرد. و آبِ از روی و ایضا از جوی رفته ای که سالی از آن طی شود. آش سرد خواهد شد و سار از درخت خواهد پرید و باری، متن ذیل همان موقع نوشته شد و نگارنده در پی آن و از سوی دوستان #مصلحت_طلب سخت توصیه شد به صبوری... و راستی! جناب مهاجرانی که قرار بود «بعدا» در این مقوله توضیح بدهند، آخرش گفتند؟ نگفتند؟
آخر نمایندهء اهالی شیرازِ پُر از شعر و ناز باشی در مجلسِ تکرارناشُدنیِ نخست و همنشینِ آدمِـ پاکدستی چون مهدیِ بازرگان و معاونِ رئیسجُمهورِ مغروری چون اکبرهاشمیِرفسجانی باشی و وزیرِ سوگلی دولتِ آدمِـ بُلندنظری چون سیّدمحمّدخاتمی و... آنوقت کاسهء گدایی دست بگیری جلویِ همسایهای که سایهمان را با تیر میزند؟
مُدعی تسلّطِ بر شاهنامهء سراپا غیرت و پهلوانی و میهنپرستی فردوسیِ بُزرگ باشی و... مواجبِ بگیرِ آلِسُعودی بشوی که دو پولِ سیاه تاریخِ قابلِ اعتنا ندارد؟ آنهم برایِ صدهزار دُلار ناقابل که فوقاش بشود سیصدملیون تومان وجهِ خاکبرسرِ رایجِ ملّی؟
مرحبا آقایِ دکترسّیدعطالله مهاجرانی! خفّتی که دولتمردِ ایرانی دستاش را جلویِ شیوخِ عرب دراز کُند از ابتدایِ عصرِ سامانیان در هزارو دویست سالِ پیش تا به امروز بیسابقه است.
و آقایِ دولتِ جمهوریِ اسلامی! بهخُدا که مستمندترینِ این آدمهایِ شریف که صورت خود را با سیلی سُرخ میکُنند هنوز آنقدر غیرت دارد که یارانهء مُختصری که با هزار منّت تحویلاش میدهید که هیچ حتّی زیلویِ مندرسِ زیرپایش را بفروشد و پولِ همهاش را پوند و فُلان کرده و پرت کُند تویِ صورت برخی رجلِ سیاسی شُما که چه مُفت میفروشند خُدا و خر و خرما و وطن و همین مختصر اعتبارِ باقیمانده برای اُمید به اصلاحات را.
و والله که ما راضی هستیمـ از محّلِ درآمد حاصل از لغو تحریمهایی که قرار است آب بیاورید برای این ولایتِ تفدیده... علیالحساب دو ریال آبروداری کُنید برایِ این مردمِـ آبرومند و شریف و مغرور و بداقبال.