به گزارش پایگاه 598 به نقل از فارس، رئیسجمهور، چهرههای دولتی، اصلاحطلبان، آقای هاشمی و فیالجمله «جماعت برجامیان» این روزها یکییکی در حال پس گرفتن وعدههای مهمی هستند که جملگی معرّف روحانی در ایام انتخابات ریاست جمهوری و طی 3 سال گذشته هستند.
وعدهها و شعارهایی که روحانی در اشاره به همانها نامه تبریک نوشت، خبر نادرست عبور از رکود را داد، پای چیزی به نام آفتاب تابان برجام را وسط کشید و علیالدوام نیز تأکید کرد که «قولهایم را فراموش نکردهام...»
مثلاً شخص آقای روحانی به تازگی در خلال یکی از سخنرانیهای خود در سفر استانی به آذربایجان غربی اظهار کرده است: «همه مشکلات اقتصادی بعد از برجام صد در صد حل نشده».
آقای هاشمی نیز اخیراً در یک مصاحبه گفته است: «درباره حصر نباید از دولت توقعی داشته باشید. دولت نمیتواند کاری بکند».
سیدعباس عراقچی هم نفر بعدی است که چندی قبل اعلام کرد «برجام بر اساس شروط رهبری نظام نقض شده است».
اسحاق جهانگیری، نفر دوم کابینه یازدهم نیز در اسفند پارسال، اینگونه آب پاکی را روی دست مردم میریزد که «انتظار ارزانی کالا و اجناس در سال 95 درست نیست».
و پیش از تمام این افراد هم محمود سریعالقلم، مشاور سابق یا فعلی رئیسجمهور روحانی بود که چند ماه قبل گفت: «در اجلاس اخیر داووس سرمایه گذاران خارجی میگفتند که ما منتظر نتیجه انتخابات دوره بعدی ریاست جمهوری ایران هستیم و بعد جدی وارد مذاکره برای سرمایهگذاری میشویم.»
اکنون سؤال مهم اینجاست که این «شیر بی یال و دم و اِشکم» چرا به جای نوشداروی «عذرخواهی» به سمت شوکران «پس گرفتن وعدهها» رانده میشود؟!
آیا به راستی رئیس جمهور، آقای هاشمی و اصلاحطلبان فکر میکنند صرفاً با پس گرفتن وعدهها؛ همه چیز در نزد مردم کأنلمیکن تلقی میشود؟!
و آیا مثلاً صرفاً با تعویض چند استاندار و وزیر و پس گرفتن وعدههای برجامی، دیگر هیچ مطالبهای از سوی گروههای سیاسی و مردم متوجه دولت نخواهد بود؟!
حکماً بر اساس استنکاف و امتناع محرزی که آقای روحانی از مسئله «عذرخواهی» انجام میدهد؛ این احساس در ستاد دولت وجود دارد که با همین حرکات زیگزاگی و ایضاً با پس گرفتن آرام و آرام و تدریجی وعدهها همه چیز حل میشود!
البته از آنجا که ستاد دولت گویا قصد ندارد از ماجراهایی مثل عدم لبیک مردم به فراخوان روحانی برای انصراف یارانهای، خوشقول نبودن و بیملاحظگی آمریکا نسبت به دولت یازدهم و عدم اقبال مردم به برگزاری جشن هستهای درس بگیرد؛ بایستی بیان کرد که امتحان دوباره این مسئله برای دولتیها در انتخابات ریاستجمهوری آینده هم مجّانی است.
با اینهمه اما سخن مشفقانه آن است که هیچیک از این اقدامات و زمینهچینیهای محفلی جای «عذرخواهی از مردم و نظام» را پر نمیکند.
در واقع اگر ستاد دولت، این «عذرخواهی» را پیشه خود نسازد، زودا که بیش از این در گرداب بیدستاوردی برجام، بدعهدیهای آمریکا و بیعملیهای دولتی فرو رود، تا جایی که حتی کاری از دست عذرخواهی هم برنیاید.
در ضرورت عذرخواهی به جای پس گرفتن وعده و وعیدها همین بس که بنا به گفتههای رهبر انقلاب در بحث «عذرخواهی دولت از عملی نشدن وعدهها» و بر اساس تجربیات موجود، این امنتاع از عذرخواهی نهتنها قاطع رحم است و دولت را در عرصه افکار عمومی تنها میگذارد؛ بلکه سبب محاسبه غلط نیز میشود و تصوراتی را از عملکرد دولت در ذهن دولتیها رسوب میدهد که نوعاً صحیح نیستند.
بدیهی است که این تصورات غلط نیز کار را به معارضه با سیاستهای نظام، ادامه خوشبینیهای ستاد دولت به آمریکا، بی برنامگی دولت در ماجرای احتمال شکست رسمی برجام و گول خوردن از بابت یک، دو یا چند دستاوردک دولتی و اقدامک آمریکایی و تصور آنها بعنوان دستاورد میشود. (مثل همین احتمال که شاید آمریکاییها آن 2 میلیارد دلار دزدیده شده را هم پس بدهند. اما این پس دادن پول خودمان به خودمان هرگز نباید و نمیتواند که دستاورد برجام محاسبه شود)
در این قضیه همچنین باید بصورت خائفاً مراقبا متوجه بود که نکند این پرهیز از عذرخواهی به سمت ماجرای «مقصّرتراشی و منازعه داخلی» در قبال بیدستاوردیهای دولت که پیش از این، آنرا هشدار دادهام، میل کند!
به هر حال وقتی آقای روحانی از بیدستاوردی بزرگترین تحفه خویش یعنی برجام سخن میگوید و در عین حال «عذرخواهی» هم نمیکند؛ تحلیل این مسئله نشان میدهد که ستاد دولت اعتقاد دارد چوبی لای چرخ آنها وجود دارد که بیرون از اراده آنهاست.
شاید به همین دلیل است که به تازگی از جانب برخی چهرههای دولتی، از جانب مذاکرهکنندگان و اصلاحطلبان کراراً و مؤکداً میشنویم که «برجام تصمیم نظام بوده است» و «یک عده نمیگذارند دستاوردهای برجام آشکار شود»...
نظیر حرفی که یکی از سمپاتهای دولت، 2 سال قبل و پس از روشن شدن بیدستاوردی توافق موقت ژنو زد و در رسانهای از این نوشت که تفکرات بانفوذ فرادولتی بودهاند که نگذاشتهاند دستاورد توافق موقت ژنو برای مردم آشکار شود.
هیچیک از این افراد نیز هیچگاه حاضر نشدهاند صراحتاً بگویند که منظورشان از آن عده و آن تفکرات بانفوذ چه کسی یا چه کسانی هستند؟!