به گزارش پایگاه 598، روزنامه«جوان» در یادداشتی از«فریدون حسن» نوشت:
بارها گفتهایم و صدها بار نوشته شده که بسیاری از مسئولان ورزش کشور، مسئولانی هستند برای حضور در عکسهای یادگاری، حضور در مراسم جشن و قهرمانی و مسئولانی که فقط در پیروزیها دیده میشوند. نمونه این قبیل مسئولین را همین امروز میتوان در ژاپن و کنار تیم ملی والیبال دید. حضور بیدلیل چند مسئول عالیرتبه وزارت ورزش در ژاپن برای تماشای بازیهای تیم ملی والیبال با هیچ شاخصی جور درنمیآید؛ اول اینکه در سالی که به فرمان رهبر فرزانه انقلاب اسلامی سال اقتصاد مقاومتی، اقدام و عمل نامیده شد، چرا باید با هزینهای سرسامآور چند مسئول وزارت ورزش قید کار و تلاش در ایران را بزنند و راهی ژاپن شوند، آن هم در شرایطی که حضورشان کوچکترین تأثیری در نتیجهگیری تیم ندارد.
دومین نکته اینکه حالا بسیاری از تیمها و ورزشکاران المپیکی کشور بابت مشکلاتی که بر سر راه آمادگی برای المپیک با آن روبهرو هستند فریاد اعتراض میدهند، اما نه تنها گوش شنوایی وجود ندارد بلکه آقایان با انجام این قبیل سفرهای بیمورد تنها به حاشیهها دامن میزنند و عملاً کاری میکنند که نگاه به آنها منفی و موجب بلند شدن اعتراضها شود. سؤالی که این روزها باید از جناب وزیر ورزش پرسیده شود، این است که نصرالله سجادی و مناف هاشمی و تیم همراهشان بنا به چه ضرورتی از بازی سوم تیم ملی راهی ژاپن و آنجا ماندگار شدند؟
آیا جز این است که این سفر غیرضروری تنها حاشیهها و اعتراضها را بیشتر از قبل میکند؟
آیا نه این است که هر کدام از این مسئولان میتوانستند با حضور در ایران و
سرکشی بیشتر و بهتر به بقیه المپیکیها حداقل بخشی از مشکلات ورزشکاران
ایران در ریو را فقط بشنوند؟ حل و فصل کردنش باشد برای بعد. سؤال دیگر
اینکه اگر هم بنا به رفتن بود، چرا از بازی سوم و آغاز راه تیم ملی برای
المپیکی شدن، آیا نمیشد این سفر پرهزینه بعد از مسجل شدن صعود ملیپوشان
والیبال به المپیک و در روزهای پایانی صورت گیرد؟ جالب اینجاست که اگر این
آقایان برای تزریق روحیه به تیم ملی والیبال هم راهی ژاپن شده باشند در بدو
ورودشان تیم ملی به فرانسه باخت آن هم 3 بر صفر پس حداقل از این بابت
نتوانستهاند برای تیم ملی کاری انجام دهند.
آیا نمیشد این آقایان در ایران بمانند، امور بقیه المپیکیهای ایران را انجام دهند و بعد از اینکه والیبالیها با موفقیت بازگشتند در استقبال از آنها سنگتمام بگذارند و با تقدیر و تشکر از آنها قدردان زحماتشان باشند؟ که البته آن وقت از مزایای سفر به ژاپن محروم میماندند و دیدن سرزمین آفتاب تابان برایشان رؤیای دست نیافتنی میشد. به هر حال اتفاقی که رخ داده جریانی است کاملاً تکراری در ورزش ایران، جریانی که هرچه در جهت جلوگیری از آن گام برمیداری گویا بیشتر به بیراهه میرود، بیشتر خودنمایی میکند، این اتفاق تلخی است. اتفاقی که حداقل این همه اعتراض و سروصدا نمیتواند جلوی آن را بگیرد. آقایان مدیر میروند عکس یادگاری میگیرند و برمیگردند تا تنها حضور داشته باشند، بیخیال از اینکه بقیه چه حال و روزی دارند، چگونه آماده میشوند. فعلاً پیروزی والیبال را عشق است و سفر ژاپن را، پاسخ سؤالات ما و بقیه هم باشد برای بعد، البته اگر مسافرتهای بعدی اجازه پاسخگویی داد!