کد خبر: ۳۷۷۶۵
زمان انتشار: ۱۷:۵۴     ۱۴ بهمن ۱۳۹۰
سلسله نشست‌های جبهه پایداری انقلاب اسلامی فارس در مسجد النبی صلی الله و علیه و آله شیراز به ایستگاه نهم رسید.

به گزارش رجانیوز، سخنگوی جبهه پایداری انقلاب اسلامی که مسئولیت این جبهه در استان فارس را نیز بر عهده دارد، در این نشست به فلسفه غيبت امام عصر در شب آغاز ولايت ايشان اشاره كرد و به سؤال‌هايي در مورد احتمال انتخاب مجدد آقاي هاشمي براي رياست مجمع تشخيص مصلحت، برآورد از ميزان مشاركت مردم در انتخابات، علت اصرار بر موضوع ساكتين فتنه و تعريف "عضو جبهه پايداري" پاسخ داد. متن كامل سخنراني و پرسش و پاسخ با دكتر كامران باقري لنكراني در ادامه آمده است: 

سالروز آغاز امامت حضرت حجت (عج) را به همه شما تبريك عرض مي كنم. خداوند ان‌شاء الله ما را از فتنه آخر الزمان نجات دهد و چشمان ما را باز کند. از کلمات بزرگان است که این فتنه، فتنه‎ای است که بخشي از کسانی که آن را دنبال می کنند، وجهه مذهبی هم دارند. این‌طور نیست که کسانی که به آن دامن می زنند، همه‌شان شکل و شمایل غیر مذهبی داشته باشند.

فتنه در آخر الزمان از کسانی که شکل و شمایل مذهبی دارند و کسانی که انسان گمان نمی‌کند که اينها فتنه آفرین هستند، آغاز می‌شود. وظیفه‌ي ما است که در این عصر و دوره که در غیبت مولای‎مان هستیم به این قضیه توجه کنیم. داستان امتحانی است که امتحان آسانی نیست. این گونه نیست که یک‌ طرف همیشه خیلی واضح و روشن، نیروی کافر و مستکبری مثل امريكا و اسرائیل باشد و طرف مقابل هم مظلومینی مثل مجاهدین حزب الها لبنان؛ داستان در این دوره پیچیده‌تر است و به همین دلیل، در دوره غیبت، باید توجه‌مان خیلی عمیق تر باشد. باید به درجه‌ای از بصیرت برسیم که آمادگی‌مان را برای ظهور مولای‌مان اثبات کنیم. اصلاً درکلام بزرگان این است که حضرت به این خاطر غائب شده‌اند که شیعیان و مردم جهان، آمادگی پذیرش ظهور را نداشته‌اند، یکی از دلايلی که آمادگی پذیرش ظهور را نداشتند، این بود که خیلی راحت سرشان کلاه می‌رفت. خیلی راحت نسبت به اصول و مبانی دچار انحراف و کج اندیشی می‌شدند. جایی هم که می‌فهمیدند اصل چیست، به دلايل مختلف در دفاع از حق و مبانی آن کم می‌گذاشتند.

 اين، يک اتفاق تلخی است که همه ائمه معصومین علیهم السلام غیر از امام عصر(عج) به شهادت رسیدند و در  شهادت ائمه علیهم السلام هم کسانی نقش داشتند که ظاهر آنها ظاهر مومنانه‌ای بوده است. اینها موجب شد که غیبتی به‌وجود بیاید و دراین غیبت، شیعیان به درجه‌ای از بصیرت برسند که آمادگی ظهور را پیدا کنند و به آسانی نشود، سرآنها کلاه گذاشت و به آسانی نشود با انواع و اقسام بازی‌ها و شعبده‌ها آنها را سرگرم کرد. امیرالمومنین علیه السلام، این کلام نورانی را در خطاب به کسی فرمودند که درجنگ جمل از حضرت پرسیدند اين چه وضعی است كه یک طرف شما امیرالمومنین علیه السلام، یک طرف هم همسر پیامبر و بزرگانی از اسلام كه در جنگ احد که همه فرار کردند، شما و این آقا (زبیر) بودید که از پیامبر حمایت کردید؛ ما نمی‌توانیم تصمیم بگیریم. حضرت فرمودند که شما حق را بشناس و اهل حق را از این طریق شناسایی کن. خودت را در چارچوب شخصیت‌ها اسیر نکن. آنچه که از روایات و آیات قرآن کریم استفاده می‌شود، این است که یکی از امتحانات سخت این است که یک عده‌ ای گمراه می شوند، به این دلیل که نگاه می‌کنند که فامیل‌های ما، هم قبیله‌ای‌ها و هم حزبی‌های ما چه گفته‌اند، یا گمراه می‌شوند به‌خاطر اینکه می‌گویند بزرگان ما این را گفتند و این را برای خودشان حجت تلقی می‌کنند.

یکی از فتنه‌های بزرگ آخر الزمان این است که انسان‌ها اسیر شخصیت‌ها می‌شوند، انسان‌ها اسیر می‌شوند و به جای اینکه نگاه کنند که راه درست وغلط چیست، نگاه می‌کنند که این آقایی که تا دیروز سمت‌های مهمی در نظام داشته و یا مورد توجه بوده و امام در تعریف از او صحبت‌هایی فرموده اند، اكنون در مقابل نظام ایستاده است، ما چه کنیم؟ تردید در دل‌‎ها به وجود می‌آید. مهم‌ترین امتحانات این است که انسان برای یک چنین صحنه‌هایی فرمایش امیر المومنین علیه السلام را فراموش نکند. یادش نرود که به حق، به خاطر شخصیت‌ها اعتقاد پیدا نکرده‌ایم. اگر این‌چنین بود که اصلاً دینی به‌ وجود نمی‌آمد، دین آمد که ابهت شخصیت های پوشالی را بشکند و باورها را قاعده‌مند کند.

در اصول اعتقادی ما، از احدی پذیرفته نیست بگوید که چون بزرگ ما این را گفته است، ما این حرف را قبول داریم. اين مبنا را از انسان قبول نمی‌کنند، چون اعتقادات را انسان خودش باید بفهمد و باور کند، البته نشانه‌ها و حجت‌هايي برای ما قرار داده‌اند، اما اگر خارج از این صحبت‌ها کسی بخواهد برای خود شاقول قرار دهد، دچار انحراف می‌شود.

 ما درعصر غیبت هستیم، درعصر غیبت ما را راهنمایی کرده‌اند و گفته‌اند که در این عصر که مستقیماً به آن حضرت دسترسی ندارید، هرچند که مثل خورشید از پس ابرها از فیوضات‌شان بهره‌مند هستیم و هر وقت که مشکلی پیدا می‌کنیم، یک کلمه می‌گوییم " المستغاث بک یا مولای صاحب الزمان (عج)" می‌بینیم که درهای فیوضات الهی به روی ما باز می‌شود. گفته‌اند که درعصر غیبت هرچند که وجود مبارکشان فیاض است اما حجت برای ما قرار داده است. فرموده‌اند که ولی فقیه راه ارتباط من با شماست، پرچم را دست ولی فقیه داده‌اند. خودمان را اگر با ولی فقیه تنظیم کنیم، اشتباه نمی کنیم. حالا هر پرچم که غیر از پرچم ولی فقیه بخواهد بلند شود، می‌شود دعوت به خود. هر مسیری غیر از مسیر رهبری در این فراز و نشیب‌ها بخواهد یارگیری کند، اینها همه می‌شود پرچم باطل.

در عصر غیبت، مبادا کیش شخصیت کسانی که یک روزهایی هم زحماتی کشیده‌اند، ما را کور کند و از پرچم اصلی باز بمانیم. اینکه در روایات هست که هر پرچمی غیر از پرچم حضرت باطل است، معنی‌اش همین است. اینهایی که دربرابر ولایت فقیه و نایب برحق حضرت، پرچمی بلند و ادعایی را مطرح می‎کنند و یا می‎خواهند این پرچم را تضعیف کنند، اینها همه باطل است. حتی اگر عمامه به سرهم باشد، وقتی جلوی ولی فقیه بایستد، هیچ ارزشی ندارد.

این روزها یک عده‌ای تلاش می‌کنند که در این صحنه‌ای که دشمن همه توانش را بسیج کرده است که به یک شکلی در دل مردم نا امیدی و یأس ایجاد کند، تحریم‌ها را سنگین کرده، قیمت ارز را در بازار بالا می‌برد و یک عده‌ای هم در داخل، دل‌ها را خالی می‌کنند، اینها با منافقین صدراسلام چه فرقی دارند، با آنهایی که در مدینه بین سپاه حضرت پخش می‌کردند که شما چیزی نمی‌شوید، عزت می‌خواهید مال قریش است. خداوند جواب‌شان را داده است، "وَ لِلَّهِ الْعِزَّةُ وَ لِرَسُولِهِ وَ لِلْمُؤْمِنينَ" (منافقون 8) عزت این جاست، آنهایی که می‌روند جیره خوار بیگانگان می‌شوند آنهایی که خوشحالی‌شان این است که یک بیانیه در شیراز بدهند و بیانیه‌شان را رادیو امريكا بخواند، آنها ذلیل شده‌اند؛ این که عزت نیست که رادیو امريكا از آدم تعریف کند. عزت این است که پیروی از خدا و رسول و همراهی با مومنین کنیم؛ هر کسی هم که می‌خواهد، باشد.

گذشته‌ها برای انسان نسبت به آینده، صیانت فراهم نمی‌کند. یک زمانی با بسیجی‌ها سال 1386 خدمت مقام معظم رهبری روحی فداه بودیم، فرمودند که یک عده‌ای یک روزی با ملائکه هم پرواز بودند، امروز با شیاطین هم پروازند. گذشته علاوه بر آنکه برای آینده صیانت ایجاد نمی‌کند، اتفاقاً تکلیف سخت‌تری درست می‌کند. چون کسانی که خوب بوده‌اند، سخت است که خوب بمانند. اگر سقوط کردند، مجازات‌شان هم سخت‌تر است. اینها نکاتی است که در ایام غیبت و انتظار برای‌مان معنادار است، انتظار، به این شکل نورانی می‌شود. اگر هر کسی خودش را در قید و بند شخصیت‌ها قرارداد و به جای اینکه ببیند حرف حق چیست و پرچم حقي که رهبری انقلاب برافراشته اند، به‌سوي کدام طرف است، برای خودش کیش شخصیت دیگران را قرار داد این حتماً در باطل رفته است. عده‌ای که گمراه‌ند در پی شخصیت‌ها می روند، بدون اینکه نسبت این شخصیت‎ها را با رهبری متوجه باشند، اینها دیگر عذاب مضاعف دنیوی و اخروی دارند.

خداوند در سوره کهف فرموده اینها کسانی هستند که خیال می‌کنند دارند کار خوب مي‌كنند ولی بدترین کارها را می‌کنند، چون نسبتی بین کارهای‌شان و ولایت الهی برقرار نیست، سرخود شده‌ یا خود پسند شده‌اند و دنبال دیگرانی رفته‌اند که با ولایت الهیه ارتباطي ندارند. همه حرف این است که در تمام صحنه‌های اجتماعی نسبت‌مان را با ولایت فقیه حفظ کنیم. هرجا در این نسبت گسستی ایجاد شد، حتماً شکست می‌خوریم. هرکس هم که باشیم؛ هرجایی که به نسبت درست حرکت کردیم، حتماً پیروز می‌شویم ولو اینکه مشکلاتی هم برای ما ایجاد شود.

این عرایض بنده معنی‌اش این نیست که ادعا می‌کنیم که هر اتفاقی که دراین مملکت می‌افتد، درست است و همه مسئولان دارنـد وظایف‌شان را به درستی انجام می‌دهند. معنی‌اش هم این نیست که بگوییم اگر کسی اشتباهی و خطایي کرد، ولو اینکه مسئولیتی در نظام داشت، ما حق انتقاد نداریم. منظورمان این است که کلیت و چهارچوب نظام و این میراث مقدسی را که میراث حضرت امام و شهداست، با چیزی عوض نکنیم. اگر کسی وظیفه‌اش را درست انجام نداد، باید به او تذکر بدهند. بگویند آقای مسئول؛ آيا این داستان ارز را شما نمی‌توانستید بهتر مدیریت کنید، نمی‌توانستید همین کارها را که آخر هفته پیش کردید، یک هفته قبل‌تر مي‌كرديد. انتقاد سرجای خودش است که مثلاً به مجلس محترم گفته شود که اول سال آقا فرمودند جهاد اقتصادی، دولت و مجلس امسال آرایش جهادی به خود بگیرند، دشمن امسال می خواهد در جبهه اقتصادی ضربه بزند، به مجلس و دولت انتقاد است که چرا کارتان را درست نكرديد. اما معنی این انتقادات این نیست که آن چهارچوب را ویران کنیم.

یک عده‌ای خیال می‌کنند هر اتفاقی که در این مملکت می‌افتد، مسئولش رهبری است. اتفاقاً دو گروه به این باور غلط دامن می‌زنند، یک گروه آدم‌های ضد انقلاب و یک گروه هم مسئولان ناکارآمد چه در دولت و چه در مجلس. مسئولین ناکارآمدی که وظایف‌شان را درست انجام نمی دهند، می آیند قضیه را این‎جوری توجیه کنند. در حالي‌كه به هیچ عنوان چنین چیزی نیست، هرکس در حد مسئولیت خود باید پاسخگو باشد، آنچه که رهبری برعهده مبارک‎شان هست، این است که جهت گیری های کلی را حفظ و هدایت کنند، جايی که می بینید نظام دارد از خط خود خارج می شود، امريكا فتنه ای می کند یا کسی کاری می‌کند که کیان نظام به خطر می افتد، آنجا وارد صحنه می شوند و نمی گذارند چنین اتفاقی بیفتد؛ مراقبت مي‌کنند که جهت گیری کلی حفظ شود.

معنی وجود رهبری در نظام مقدس جمهوری اسلامی این نیست که یک بخشداری اگر در جایی ظلمی کرد، مسئولش رهبری است نه؛ آن بخشدار باید خود پاسخ‌گو باشد و مسئولیتش هم با قوه مجریه است که با آن برخورد کند. این شبهات را باید پاسخ دهیم. عده ای راه افتاده اند و دراین ایام که وارد فضايی می شویم که وارد رویارويی مسلمین جهان با محوریت ایران اسلامی با جهان متکبر غرب و امريكا شده ایم، یک عده به جای اینکه مسلمین را تقویت کنند و بگویند "حسبنا الهص و نعم الوکیل" بگویند ما از اعتقادات خود کوتاه نمی آيیم، شروع کرده اند که دل مسلمین را خالی کنند که چه نشسته اید که قرار است چطور شود، در حالي‌كه قرار نیست طوری شود و اگر قرار است طوری هم بشود، امتحانی برای ایام غیبت است. مگر نمی گويیم که می خواهیم حضرت بیایند و از ایشان دفاع کنیم، آيا ما می خواهیم مثل کوفی ها باشیم و امام حسین را تحویل دهیم؟ ما ادعا داریم که اگر حضرت حجت تشریف بیاورند، می خواهیم فدايی ایشان باشیم، خیلی حرف ها را می زنیم اما تا وقتی حرف است که برای‌مان هزینه ندارد. سید الشهداء فرمودند که این مردم دین لقلقه زبان‌شان است، آن موقعی که باید برای دین یک عده ای هزینه دهند، دین‌داران واقعی بسیار کم هستند. بیشتر مردم دنبال دنیا هستند، غیبت به این خاطر به‌وجود آمد که این دنیا طلبی جای خودش را به امام محوری بدهد. حالا هم داریم که مسیری می رویم که به گفته خيلي ها وقایعی دارد در عالم رخ می دهد که ما را امیدوار می کند. ما در اين مسیر هستیم که ان‌شاء اله این سرنوشت محتوم یک روزی رخ می‌دهد و ما هم نمی‌دانیم که چه روزي است و فرموده اند که هر کس را كه وقت تعیین کرد، تکذیب کنید. ولی باید آماده باشیم و آمادگی هم به این است که نشان دهیم سرباز خوبی برای نائبش هستیم. این مثل پادگان آموزشی می ماند منتها از این مانورهايی که تیرش مشقی نیست، تیر واقعی است. باید نشان دهیم که آماده ایم یا نه. در این میدان همه ما در امتحان‌های مختلف هستیم، یک امتحان این است که كسي كه در مسند مسئولیت است و باید در این مسئولیت به مسئولیتش بدون حاشیه ها بپردازد. ما تشکر می کنیم از مسئولین خدمت گزار، از کسانی که بدون حاشیه خدمت‌گزاری را برای خود هدف قرارداده اند؛ این صحنه بدی است برای کسانی که خدمت‌گزاری را به حاشیه ها آلوده می کنند.

مردم هم در امتحان هستند تفکیک بین اصول و فروع، همراهی با رهبری در دفاع از مبانی، انتقاد سازنده و منصفانه از امتحان هاي مردم است. انتخابات مجلس یا راهپیمائی 22 بهمن هم نزديك است، این مردم نشان داده اند که با حضورهای پررنگ و پرشور خودشان هیچ‌وقت مبانی را فراموش نمی کنند.

مردم در نه دی 88 حضور عاشورايی داشتند در حالی‌که دشمنان خوشحال بودند و یک عده ای از مسئولین هم در دل‌شان تردید ایجاد شده بود، یک عده ای هم دنبال ایجاد پروژه های بدل می رفتند و در جورچین دشمن بازی می کردند. در حالی‌که دشمن می خواست فتنه آفرینی کند، اینها هم مدعی می شوند که بله یک كسي کشته شده درحالی‌که معلوم می شد که زنده است و اینها در ختم آدم زنده شرکت کرده اند. شایعاتي درست می کردند که هیچ‌کس در مورد دوستش هم نمی گوید چه برسد به یک انقلاب مقدس که میراث امام و شهداست؛ اینها سعی کردند آبروی نظام را ببرند.

مردم حماسه عاشورايی 9 دی را درست کردند. ما مطمئن هستیم حالا که رهبرمان "هل من ناصر" مجدد گفته و فرموده است که در صحنه باشید و حضورتان دراین انتخابات 12 اسفند پر رنگ‌تر باشد، مردم رهبری را تنها نمی گذارند و به صحنه می آیند. حالا یک عده ای این وسط دوباره کارهايی می کنند که باید اصلاح شود. سعی می کنند بگویند که اگر مردم به صحنه آمدند و به ما رأی دادند، درست است اگر به ما رای ندارند، کارشان غلط است. من چون خودم داوطلب نمایندگی مجلس نیستم، خیلی راحت می توانم این حرف را به شما بزنم اصل حضور در این صحنه رکن اول است. مردم هرچه که انتخاب کنند، حتماً سعی می کنند با موازین انتخاب کنند، کسی نباید اظهار کند که مردم فقط اگر به من رأی بدهند، خوب هستند. مردم مشورت می کنند و بزرگان اهل بصیرت هم بايد اگر کسی از آن‌ها مشورت خواست، نظر مشورتی بدهند.

مثلاً ما در جبهه پایداری بحث کردیم و به این نتیجه رسیدیم که در شیراز خوب است که لیستی را که معرفی می کنیم، در رأس آن يك روحانی باشد که بتواند نشان دهد که حرف‌هايی که یک عده می زنند که شیرازی‌ها نسبتی با انقلاب ندارند از اساس غلط است؛ چشم کورشان ندید که مثلاً در سال 88 که همه کشور یک‌بار راهپیمایی 9 دی داشت، شیرازی‌ها هم 8 دی زودتر از جاهای دیگر به میدان آمدند و هم 9 دی آمدند. در 22 بهمن هم در شيراز زودتر از بقیه شهرها آزادسازی اتفاق افتاد. شیرازی‌ها الحمداله در دفاع از انقلاب اسلامی پیشتاز هستند و کارنامه درخشانی دارند. اصلاً همين‌که رهبر معظم انقلاب فرمودند که شیراز سومین حرم اهل بیت در ایران است، برای ما تکلیف ایجاد می کند که نشان دهیم که در شیراز شعارهای دینی و مذهبی و روحانیت جایگاه ویژه دارد. به همین خاطر بحث کردیم و اعلام هم می کنیم خدمت مردم عزیزمان البته هر چه مردم انتخاب کنند، همان درست است منتها ما نظرمان این است که ما شیرازی‌ها به خاطر اینکه نشان دهیم که پیوندمان با اسلام و روحانیت عمیق است، کاندیداي اول‌مان در شیراز روحانی است؛ حالا هر کس هرچه صلاح دانست، همان را انتخاب کند. ما پیشنهاد می دهیم و امیدواریم انشاءالهی دراین 12 اسفند هم مثل حماسه عاشورائی 9 دی که داشتیم و 22 بهمن که ان‌شاءالها دو هفته دیگر حماسه پرشور پیروزی انقلاب است، حماسه ای دیگر رقم بخورد.

افتخار این دفعه چند فایده دارد؛ اول اینکه با این ترتیب ما موفق خواهیم شد که درمجلس آینده یک مسیری برای بهبود امور داخلی خودمان فراهم کنیم. ما همه از این مشکلات اقتصادی موجود نگران هستیم، خوشحال نیستم که آمارمی دهند که شیراز، گران‌ترین شهر کشور شده است. این خیلی ناراحت کننده است و موجب می شود که ما گلایه کنیم از مسئولین وقت که کارهايی کردند که نتیجه اش این شد، یا مثلاً آمار می دهند که نرخ بیکاری در استان فارس در شیراز ، از بقیه نقاط کشور بالاتر است، اینها مار ار ناراحت می کند ولی مایوس نمی شویم و گمان هم نمی کنیم که غیر از مردم حزب اللهی مومن کسی دیگری می تواند این مسائل را حل کند. ما 12 اسفند حضور پیدا می کنیم که اولا فایده اش این باشد که نماینده ای به مجلس بفرستیم که بتواند این مشکلات را مؤمنانه حل کند.

ثانياً؛ حضور در این صحنه یک پیام روشنی براي دشمنان انقلاب دارد که این انقلاب پشتوانه مردمی دارد. گمان نکنند که با هجمه های آنها این انقلاب از میدان خارج می شود. سوم اينكه؛ حضور ما الهام بخش است. الان در جهان اسلام یک خیزش بزرگ اتفاق افتاده و نگاه آنها به جمهوری اسلامی است و حضور مقتدرانه مردم همه اینها را امیدوارتر می کند.

در این شب عید ولايت حضرت حجت از خداوند می خواهیم که ظهور مولای‌مان رانزدیک‌تر و نزدیک‎تر بفرماید. از خداوند متعال با تضرع و ابتهال می خواهیم که سایه مقام معظم رهبری را بر سر ما مستدام بدار. به همه ما توفیق بده که برای این رهبر عزیزمان همراهان و مطیع های خوبی باشیم که آماده ظهور شویم. اللهم عجل لولیک الفرج و العافیه والنصر وجعلنا من خیر اعوانه وانصاره و المستشهدین بین یدیه.

پرسش و پاسخ:

نظرتان در خصوص اختلاف‌هاي جبهه پایداری و جبهه متحد و ساکتین فتنه چیست؟

ما باید قبول کنیم که برای دفاع از انقلاب اسلامی لازم نیست که همه یک‌جور فکر کنیم. وجود سلايق مختلف می تواند سازنده باشد و در فضای اجتماعی ایجاد انگیزه کند. یک تلقی وجود دارد که بعضی‌ها فکر می کنند که همه باید مثل هم فکر کنند، این حرف مبنای درستی ندارد. رهبر معظم انقلاب روحی فداه هم در جمع مردم قم که سخنرانی کردند، فرمودند که انتخابات آینده بايد یک انتخابات رقابتی باشد اما این‌جاست که در صحنه رقابت نباید رقابت تبدیل به تنازع، دعوا و رفتارهای غیر اخلاقی شود. مثلاً در شیراز ما چهار نماینده داریم الان کاندیدهایی که تائید صلاحیت شده‎اند نزدیک 70 نفر هستند. ما باید بین اين کاندیداها انتخاب کنیم، همه هم که به مجلس نمی روند، آن که تائيد صلاحیت شد، قاعدتاً یعنی شرایط عمومی انتخاب شدن را داشته و دیگر بر عهده مردم است که بگردند و بین اینها اصلح را انتخاب کنند؛ پس دراین صحنه رقابت اشکالی ندارد. اشکال جايي پیش می آید که این رقابت، تبدیل به دعوا و تنازع شود.

نکته دوم این است که در جبهه پایداری بنای ما این است که تا می توانیم با همه اصول‌گرایان از جمله جبهه متحد همراهی داشته باشیم و یک مبنا را پیش ببریم. بالاخره همه ما اعتقاد داریم که حفظ اقتدار رهبری معظم انقلاب وظیفه اصلی ماست. همه ما اعتقاد داریم که جریان فتنه از بزنگاه‌هايی بود که خیلی ها در آن شکست خوردند. در خصوص ساکتین فتنه هم باید بگویم که یک وقتی هست که یک نفر کاري را به موقع انجام نمی دهد، مثلاً نماز صبح نباید قضا شود و باید اول وقت هم خوانده شود ولی خداوند متعال به انسان‌ها لطف کرده و فرموده اگر هم نتوانستی سر وقت بخوانی، به‌رغم اینکه خوب نیست، اما قضای آن از شما قبول می شود. اما در صحنه عمل اجتماعی به این شکل نیست، حضرت سید الشهدا قیام کرده اند حالا شب عید است ولی نمی دانم چرا شب عید هم صحبت سید الشهدا پیش می آید و اشک هم در چشم حلقه می زند، حضرت آمده اند از کربلا و "هل من ناصر" گفته اند. یک عده ای نیامدند و بعداً پشیمان شدند. جناب سلیمان بن صرد فرمانده اینها بود و چهار هزار نفرشان هم شهید شدند، نه اینکه فقط پشیمان شدند، قیام هم کردند و شهید هم دادند، تاریخ چه می گوید؟ می گوید کار اینها هیچ فایده ای در برابر عظمت شهدای کربلا ندارد. پس حضور نيافتن در صحنه دفاع از دین در موقع مناسب بعضی وقت‌ها قضا پذیر نیست. چرا ما این‌قدر در مورد فتنه 88 حرف می زنیم؛ چون اول اينکه اعتقاد داریم فتنه گرها هنوز هستند و تلاش می کنند. یک عده ای همین الان سیگنال‌هايی به غرب داده و گفتند كه در ایران دارد قحطی می شود، دارد کارتان به نتیجه می رسد، يا یک عده ای گفتند که در ایران اختلاف‌ها وحشتناک است، اینها همان منافقین هستند. یک عده ای سعی کردند قداست ولایت فقیه را به بهانه روشنفکری زیر سوال ببرند ما فراموش نمی کنیم و ریشه های اینها را هم در فتنه 88 می بینیم.

دوم اینکه صحنه، صحنه ای بود که اینها می خواستند اساس انقلاب را بزنند، اگر قصه قصه انتخابات بود که حضرت آقا فرمودند بیایند صندوق‌ها را بشمرید. شمردند و دیدند رأی آقای رئیس جمهور از آقای بازنده باز هم بیشتر شد. معلوم بود که حرکت این‌ها برای از بین بردن نظام است، مردم خودشان فتنه را جمع کردند ولی جنس سکوت ساکتین از جنس سکوت کربلا بود. تازه کسی هم از ساکتین نیامدند بگویند، آقا اشتباه کردیم ببخشید و سعی کنند که جبران کنند. بعضی‌ها کماکان فتنه آفرینی ها را هم ادامه می دهند. در این صحنه عمل اجتماعی حتی اگر مثل جناب سلیمان ابن صرد بعداً به میدان آمده بودند و به شهادت می رسیدند، باز هم مثل حضور عاشورايی در فتنه 88 نبود.

در کل ما در سراسر کشور در حال تعامل هستیم فکر می کنیم در خیلی از حوزه ها مثل همین شیراز خودمان کاندیداهای مشترک داشته باشیم. ما یک اصلی داریم كه هر کس گفت من اصول‌گرا هستم قبول می کنیم اما وقتی می خواهیم انتخاب کنیم، می گويیم عمل اصول‌گرایانه ات کجاست؟

به نظر شما با این همه گراني و تورم وضعیت مشارکت مردم چگونه خواهد بود؟

ما خواهیم دید که 12 اسفند مردم به‌رغم همه این تلخی ها و تلاش دشمنان جهت ایجاد تلخی پاسخ دندان‌شکنی خواهند داد و مجلسی را فراهم خواهند کرد که ان‌شاء الهد این نوع مشکلات رادر کشور نداشته باشیم.

با توجه به اینکه مدت ریاست آقای هاشمی رفسنجانی بر مجمع تشخیص مصلحت در اسفند ماه به پایان می رسد، به نظر شما با این همه فتنه‌گری ایشان و خانواده وی، صلاحیت ریاست مجدد بر این مجمع را دارند یا خیر؟

سوالات سخت می پرسید! ما نکته ای را که می توانیم اشاره کنیم، این است که در انقلاب اسلامی یک پرچم بیشتر نداریم و آن رهبری معظم انقلاب است و ما خودمان را با ایشان تنظیم می کنیم. تشخیص ایشان بر همه تشخیص های ما ارجح است. خدمت حضرت آیت الهف مصباح هفته گذشته بودیم که می فرمودند که ما هرچه قدر خدا را شکر کنیم، نمی توانیم شکرگذار نعمت وجود این رهبر عزیزمان باشیم. یک تعبیری داشتند که من اولین بار بود که می شنیدم، خیلی حرف بزرگی است. دقت بفرمايید. می فرمودند در تاریخ اسلام هیچ شخصیتی مثل ایشان مورد همجه قرار نگرفته است. در این بیست و دو سه سال گذشته نسبت به این وجود نازنین چقدر سایت درست کردند، چقدر خبر تولید کردند، چقدر فحاشی کردند. بعد فرمودند نگاه کنید علی رغم اینکه هیچ شخصیتی مثل ایشان در تاریخ اسلام مورد هجمه قرار نگرفته است، الان چقدر محبوب دل‌ها است. همه می فهمند که این بزرگوار چه نیت پاکی دارد، چه مسیر پاکی را رقم می زند و چقدر هوشمندانه و با تدبیر و با اخلاص دست ما را می گیرد و کمک‌مان می کند که این مسیر را برویم. یادتان هست خطبه نماز جمعه 29 خرداد 88 را فرمودند من جان ناقابلی دارم، آبروی ناچیزی دارم که اینها را هم آقا تو به ما عطا کردی ولی از همه اینها گذشته ام، خوب همچنین وجود نازنینی را داریم که ایشان برای ما حجت است. به‌رغم اینکه عاشق ایشان هستیم، مقلد ایشان هستیم. این حرف را از سر عاطفه نمی زنیم، از سر اعتقاد می زنیم. بالاخره این پیام روشن حضرت صاحب(عج) به ما بوده است که در عصر غیبت، راه ولایت فقیه است و حضرت امام (ره) این را برای ما رمز گشایی کردند. براي حمایت از ولایت فقیه پشتوانه عقلی و نقلی داریم و به همین دلیل ایشان را با هیچ کسی معاوضه نمی کنیم. امر ایشان را به همه مسائل ترجیح می دهیم.

عده ای در این امتحانات رفوزه شدند، به روی خودشان هم نیاوردند که رفوزه شده اند، فرقی نمی کند رفوزگی از این بدتر که انسان در صحنه ای قرار بگیرد که به جای اینکه از انقلاب دفاع بکند، از منافقین دفاع بکند. رفوزگی از این بدتر که انسان در صحنه ای قرار بگیرد که به جای اینکه دفاعش از حق باشد، از خانواده اش باشد؟ رفوزگی از این بدتر كه در صحنه ای، ویژه خوارها پشت سر انسان مخفی شوند؟ اينكه بالاخره چه اتفاقی می افتد، ما نمی دانیم ولی می دانیم که خداوند متعال کشتی این انقلاب را به دست ناخدای با کفایتی سپرده و ما به آن ناخدا اعتماد داریم.

شب گذشته برنامه 20:30 در حق جبهه پایداری اجحاف كرد و با توجه به سابقه تخریب‌های قبلی در سايت ها معلوم است كه جبهه پایداری مظلوم است. من هم همیشه طرف‌دار مظلوم بوده ام، بنابراين چطور می توانم به عضویت جبهه پایداری در بیایم؟

ما در جبهه پایداری دنبال عضو گیری نیستیم. جبهه پايداري یک جبهه گفتمانی است، یعنی حرف‌هايی را می زنیم واگر شما این حرفها را قبول دارید، عضو این جبهه هستید. البته یک پایگاه اطلاع رسانی داریم که دوستان می توانند از طریق آن پایگاه از نظرات، با خبر شوند؛ آدرس سایت paydarifars.com هست و یک دفتری هم ظرف هفته آینده در شیراز راه اندازی مي کنیم. اما مهم‌تر از این دفتر و ارتباط مستقیم، ترویج گفتمان است. اگر همه ما متعهد به این معنا شویم که هر کس در هر جا كه هست، تلاش کند که این اصول و مبانی را دنبال و ترویج کند، آن امر به معروف و نهی از منکری که فرمودند اساس اسلام است و مومنین را الگوی سایر امت‌ها می کند، تحقق پیدا می کند.

ان‌شاء الها خداوند متعال امشب را که عید گران‌قدری برای ما هست، برای مسلمین جهان عید حقیقی قرار دهد و ان‌شاء الهت ما پای آرمان‌های اسلام و نظام و رهبری بمانیم و خداوند توفیق شهادت در این مسير را به ما عنایت بفرماید.

نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:۲
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
ارسال نظرات
لنکرانی
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۲۲:۰۹ - ۱۴ بهمن ۱۳۹۰
۰
۰
بسمه‌تعالی
جناب آقای مجید آخوندی
معاون محترم معاونت سیاسی سازمان صداوسیما

با سلام و احترام؛

در بخشی از برنامه سیاسی صراط (تولید واحد مرکزی خبر) که در تاریخ ۱۱/۱۱/۱۳۹۰ در بخش‌های مختلف خبری پخش شد، به فعالیت گروه هسته‌ای دوره دوم (مهر ۸۲ تا مرداد ۸۴) اشاره گردید، بخشی که در آن، متأسفانه چند ثانیه‌ای از مصاحبه مسئولین به صورت گزینشی انتخاب شده بود. تأسف‌بارتر آنکه در این برنامه، حرف‌های بی‌اساس و بدون منبع دقیقی از دو وزیرخارجه وقت اروپا نقل‌قول گردید که ظاهراً هدف برنامه‌ساز، چيزی جز تجلیل از مقامات غربی و اهانت به مسئولین کشور نبود.

در رابطه با برنامه مخرب، سراسر اهانت‌آمیز و خلاف واقع «صراط»، نکاتی را ذیلاً متذکر می‌شود:

۱. کلیه سیاست‌ها و اقدامات گروه هسته‌ای، از جمله دعوت از سه وزیرخارجه وقت اروپا و مذاکرات سعدآباد که منتهی به بیانیه تهران گردید، در چهارچوب مصوبات سران نظام بوده و از قطعات افتخارآمیز تاریخ سیاسی کشور است. در این رابطه، ضرورت دارد توجه شما را به بیانات مقام معظم رهبری مدظله در دیدار کارگزاران نظام (۱۱/۸/۱۳۸۲) دقیقاً ۱۲ روز بعد از مذاکرات سعدآباد جلب نمایم:

«کاری که مسئولین کردند، کار درستی بود. با تدبیر و بدون پذیرش تسلیم و قبول حرف زور انجام شد تا توطئه‌ای که از طرف آمریکایی‌ها و صهیونیست‌ها علیه جمهوری اسلامی طراحی شده بود، شکسته شود. البته این آغاز قضیه است و کار تمام نشده است. اگر ادامه این کار به همین روالی که تاکنون طراحی شده، ادامه پیدا کند، هیچ ایرادی ندارد...

آنچه که تاکنون مسئولان محترم ـ چه آقای دکتر روحانی و چه آقای رئیس‌جمهور و مسئولان دیگر ـ حقیقتاً زحمت کشیدند این است که با دقت و ملاحظه جوانب، کار کرده‌اند و حواس‌شان جمع است که کاری برخلاف مبانی و اصول انجام نگیرد؛ بنده هم مطلع هستم و هرجا احساس کنم که برخلاف ضوابط، اهداف و عزت ملی و جهت‌گیری نظام اسلامی کاری انجام می‌گیرد، مطمئناً نخواهم گذاشت و جلوش را می‌گیرم. البته تاکنون چنین مسئله‌ای پیش نیامده و به فضل الهی امیدوارم بعد از این هم بتوانند با همه جهات، این کار را پیش ببرند.»

۲. در کلیه موارد، تصمیمات هسته‌ای به صورت جمعی و با هماهنگی با بالاترین مقامات نظام اتخاذ گردیده است. در این زمینه، بیانات مقام معظم رهبری دامت بركاته در نماز جمعه مورخ ۲۹/۷/۸۴ یعنی دو ماه بعد از پایان مسئولیت دکتر حسن روحانی، کاملاً گویا است:
«کاری که در کشور در این زمینه ـ چه در چالش بین‌المللی مربوط به کار هسته‌ای، چه در خود کار هسته‌ای، دارد انجام می‌گیرد، کاری است که با حکمت و مشورت دارد انجام می‌گیرد؛ این را ملت ایران بدانند، گاهی اظهار نگرانی می‌شود که مبادا کار غیرمدبّرانه‌ای انجام بگیرد؛ مبادا تصمیمات فردی گرفته بشود؛ نه، قضیه این جور نیست. خوشبختانه مسئولان کشور در این مسئله هم‌رأی و هم‌فکرند؛ کار با مشورت،
” کلیه سیاست‌ها و اقدامات گروه هسته‌ای، از جمله دعوت از سه وزیرخارجه وقت اروپا و مذاکرات سعدآباد که منتهی به بیانیه تهران گردید، در چهارچوب مصوبات سران نظام بوده و از قطعات افتخارآمیز تاریخ سیاسی کشور است. “
با تدبیر ـ از اول و در این دو سال و اندی هم همین جور بوده است ـ و با فکر جمعی انجام گرفته است و پیشرفت کرده‌ایم. بعد از این هم همین جور خواهد بود. افرادی مردم را نترسانند که ممکن است کار بی‌مشورت باشد، عجولانه باشد، (نه خیر؛ کار دارد درست با حکمت و همه‌جانبه، با توجه به جوانب گوناگون، پیش‌ می‌رود.»

۳. همچنین در این برنامه، کلام مقام معظم رهبری مدظله‌ مورد سوء‌استفاده برنامه‌سازان شما قرار گرفت، اگر ایشان در بیانات خود به واژه «عقب‌نشینی» اشاره فرمودند، منظور نظر ایشان، «عقب‌نشینی تاکتیکی» بود که در صورت عدم‌تحقق، خیانت به کشور محسوب می‌شد. در همین رابطه، ضرورت دارد تا به بیانات مقام معظم رهبری مدظله در جلسه کارگزاران نظام در تاریخ ۱۸/۷/۸۵ که زمینه سیاسی «عقب‌نشینی» را تبیین فرموده‌اند توجه شود:
«در جنگ، عقب‌نشینی یک تاکتیک است؛ عقب‌نشینی فرار نیست ـ این را آدم‌هایی که جنگ را دیده‌اند خوب می‌دانند، می‌فهمند ـ همچنانی که پیشروی تاکتیک است. یک جا فرمانده لازم می‌داند عقب‌نشینی تاکتیکی بکند. که اگر نکند، خیانت است؛ همچنانی که اگر آنجایی که باید پیشروی کند، پیشروی نکند، خیانت است. فرق عقب‌نشینی تاکتیکی با فرار چیست؟ تفاوتش این است که تحت انتظام فرماندهی و یک عمل منضبط است... ما آن دو سال، دو سال و نیم، آن مشی‌ای که داشتیم، اگر آن مشی‌ را نمی‌کردیم، امروز ممکن بود خودمان را ملامت کنیم،‌ بگوییم چرا آن راه را تجربه نکردیم؟ حالا نه، با دل قرص و با دید روشن، می‌دانیم داریم چه کار می‌کنیم، آن راه را هم تجربه کردیم و دیدیم هیچ احتجاجی بر علیه دستگاه و نظام نیست...»

۴. اینگونه به نظر می‌رسد که سخنان سایرین برای برنامه‌سازان شما جالب توجه است، در این صورت، مراجعه به کتاب‌های محمد البرادعی، مدیرکل سابق آژانس بین‌المللی انرژی اتمی و همچنین یوشکا فیشر، وزیرخارجه وقت آلمان که اخیراً منتشر گردیده، می‌تواند این امر را برای آنها روشن سازد که چگونه گروه مذاکره‌کننده دوره دوم:

۱) کشور را از خطر جنگ رهانید.

البرادعی در کتاب خود می‌گوید جک استراو شغل خود را به دلیل احمقانه‌ خواندن جنگ قریب‌الوقوع امریکا علیه ایران از دست داد؛

۲) کشور را از موضع متهم به مدعی رسانید.

خانم رایس وزیر خارجه امریکا در مصاحبه ۲۰ اسفند ۸۳ خود با رویترز می‌گوید ایرانی‌ها در مذاکرات خود با سه کشور اروپایی موفق شده بودند امریکا را منزوی کنند و به نحوی طلبکار باشند که امریکا و اروپا به آنها امتیاز بدهد؛

۳) مسائل مورد بحث و استناد دشمنان ملت را حل‌وفصل نمود.

گزارش‌های آژانس بین‌المللی انرژی اتمی به خوبی گویای آن است که اتهامات دشمنان ایران مبنی بر اینکه ایران به مدت هجده سال مخفی‌کاری کرده و تعهدات بین‌المللی هسته‌ای خود را نقض نموده است به تدریج حل‌وفصل نموده و در قطعنامه نوامبر ۲۰۰۴، پرونده هسته‌ای ایران از دستور کار اضطراری شورای حکام خارج می‌شود؛

۴) فرصت لازم را برای دانشمندان هسته‌ای جهت تکمیل فن‌آوری هسته‌ای به وجود آورد.

در پاییز ۱۳۸۳ تعداد سانتریفیوژ‌ها را از چند عدد به حدود ۱۳۰۰ عدد رساند و به دولت نهم تحویل داد. UCF اصفهان را در بهار ۱۳۸۳ و آب سنگین اراک را در تابستان ۱۳۸۳ تکمیل نمود.

۵. شایان ذکر است که تعلیق موقت و داوطلبانه قطعه و مونتاژ برای نخستین بار توسط گروه هسته‌ای دوره دوم در تیرماه ۱۳۸۳ شکسته شد و دکتر حسن روحانی، دبير وقت شورای عالی امنیت ملی طی مصاحبه‌ای در تاریخ ۹/۴/۱۳۸۳ آغاز فعالیت را اعلام نمود. پایان تعلیق موقت و داوطلبانه اصفهان نیز توسط گروه هسته‌ای مذکور در اردیبهشت ماه ۱۳۸۴ اعلام گردید و دکتر حسن روحانی، دبیر وقت شورای عالی امنیت ملی نیز طی مصاحبه‌ای در تاریخ ۱۰/۲/۱۳۸۴ این مسئله را اعلام نمود.

شایان ذکر است سازمان صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران که وظیفه خطیر اطلاع‌رسانی را در کشور برعهده دارد، لازم است مطابق وظیفه شرعی و قانونی خود، مطالب فوق را جهت تنویر افکار عمومی جامعه منعکس نماید.

دفتر رئیس مرکز تحقیقات استراتژیک
مجمع تشخیص مصلحت نظام
پاسخ
محمد جواد
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۰۹:۴۲ - ۱۵ بهمن ۱۳۹۰
۰
۰
در جواب این دوست مون که جوابیه آقای روحانی رو آورده باید گفت که آقای جک استراو در خاطراتش می نویسد (نقل به مضمون) که یکبار آقای روحانی به من زنگ زد و من در دستشویی بودم و او تقاضای ایجاد چند عدد سانترفیوژ در ایران را کرد اما من از همان جا (توالت) و از پشت تلفن مخالفت کردم....!!! چه ابهتی!!!!
پاسخ
جدیدترین اخبار پربازدید ها