بمناسبت یادواره سیامین سرداران و فرماندهان شهدای استان قم؛
اغلب اعضای این باشگاه درشبکه اجتماعی« ف.ب» زندگی می کنند،تمرین وحتی بازی می کنند. شبکه ای که در ایران غیر قانونی است اما آنها حتی جلوی مدیر عاملی که زمانی مرد قانون بودیکدیگر را «تیم ف.ب» صدا می زنند
خبرگزاری شبستان: اینجا بخشی جدا نشدنی و تعطیل ناپذیر از دهکده جهانی است: باشگاه مجازی فرهنگی ورزشی تفریحی«فیس پولیس».
اغلب اعضای این باشگاه درشبکه اجتماعی« ف.ب» نفس می کشند، زندگی می کنند،تمرین وحتی بازی می کنند. شبکه ای که در ایران غیر قانونی است و حتی یک خبرنگار از خبرگزاری شبستان باید با اجازه رسمی خبرگزاری اش پا به این دنیای صورتی صورتکها وصورت بازها بگذارد.اما آنها هیچ چیز را پنهان نمی کنند و حتی جلوی مدیر عاملی که زمانی مرد قانون بوده است یکدیگر را «تیم ف.ب» صدا می زنند.
بازیکنان فیکس ترکیب فیس پولیس به ندرت از جلوه کردن،چت کردن و قرار ملاقات گذاشتن در خارج و داخل « ف.ب» غافل می شوند و با تلاشی پیگیر صبح تا شب و شب تا صبح در این بازار مکاره بی انتها به دنبال گسترش قلمروی روابط مجاز و غیر مجاز خود هستند.تلاش صادقانه آنها در چت بازی و صورت بازی حقیقتا قابل تقدیر بود اگر و تنها اگر آنها با یک باشگاه فوتبال حرفه ای قرارداد تمام وقت چند صد میلیون تومانی نمی بستند و برای انجام وظیفه به عنوان یک بازیکن فوتبال به سرمربی،مدیر عامل و میلیون ها هوادار تعهد نداشتند.
یک تازه وارد به این باشگاه مجازی جلوی سابقه دارهایی مثل «ش.ر» ، «ع.م» ، «م.م» ،«م.ن»، «م.ا»،«ا.ف»،«م.ز» یا حتی بازیکنی نیمکت نشین مثل «س.آ» تقریبا مثل پینوکیو است در مواجهه با گربه نره و روباه مکار.این ها یک شبکه هستند با فعالیتهای فوق برنامه بسیارکه هر از چند گاهی حاشیه هایشان به متن فوتبال سرایت می کند و صحنه هایی غیر اخلاقی می آفریند مثل آن چه در ابتدای همین فصل باعث محرومیت 2 تن از اعضای شبکه شد و آبروی باشگاه و ورزش ایران را برد.
عامل اصلی آن بی آبرویی حالا از کنار گود روی صفحه شخصی اش در« ف.ب» چنین رجز می خواند:
«وکلای من در ارتباط با حکم صادر شده، اقدامات قانونی خودشان را شروع خواهند کرد و من از طریق آنها به احقاق حق خود خواهم پرداخت.لایحه دادخواست تجدید نظر یا استیناف توسط وکلای من بزودی تنظیم و به فدراسیون فوتبال ارائه خواهد شد.امیدوارم که مسئولان محترم فدراسیون فوتبال به در خواست تجدید نظر و استیناف با دید مثبت بنگرند و تخفیف مورد ...درخواست را در حکم صادر شده به من بدهند.چرا که زندگی ورزشی من با 20 ما محرومیت که در واقع نزدیک به سه فصل مسابقات خواهد بود،در کشور عزیزم ایران پایان خواهد یافت و من لاجرم و به اجبار باید با فوتبال خداحافظی کنم و این نه برای من خوشایند است و نه سیل هوادارن و بنده حقیر.»
سایرین ممکن است مثل این یکی پست یا پیغام نگذارند اما مدام از طریق امکان چت و یا دسترسی شخصی با سایر اعضای شبکه در ارتباط هستند.ارتباط با شبکه« ف.ب» یا از طریق تلفن همراه حاصل می شود یا انواع تبلت ها.به همین دلیل وقتی پیشکسوت از مد افتاده در اوج بحران باز می گردد تا به قول خودش نفس بازیکنان را بگیرد اول از هر چیز می گوید:«موبایل ها خاموش!»
یکی از هواداران باشگاه فیس پولیس به شبستان می گوید که حتی تا دقایقی پیش از تمرین یا مسابقات رسمی با بازیکن مورد علاقه اش در شبکه اجتماعی مزبور در تماس بوده است و در کمال تعجب مشاهده کرده که سایرین هم در« ف.ب» حاضر هستند به طوریکه انگار تنها جسم آنهاست که به سمت زمین بازی روانه شده و روحشان در دهکده جهانی لجام گسیخته مارشال مک لوهان مسخ شده است.شبکه ای که در آن حتی نام مارشال مک لوهان تئوریسین بزرگش در چند صفحه نخست موتورهای جستجو زیر سایه یک چهره هرزه هم نامش قرار می گیرد.
روح بازیکنان مورد اشاره باشگاه فیس پولیس در این مرداب بدون انتهای روابط دروغین به دنبال گمشده ای می گردد و دست آخر آن را در خیابانهای شمال شهر پیدا می کند ،البته از طریق یک شبکه اجتماعی یا شاید هم ضد اجتماعی.
یکی از خبرنگاران ورزشی که دختری جوان است که اخبار باشگاه را پوشش می هد، می گوید یکی از همین ارواح سرگردان سعی کرده از طریق شبکه « ف.ب» اطلاعات و ارتباطات شخصی او را دریافت کند و سرانجام در کنار خیابان سر راهش سبزمی شود.
دیگری از دروازبانی می گوید که به کابوس هواداران بدل شده.او پس از دریافت احمقانه ترین گل هاروی صفحه اش به هواداران و خبرنگاران توهین می کند و آنهایی را که از شکست دردناک تیم محبوبشان بواسطه عملکرد غیر مسئولانه او به خروش آمده اند به هیچ می انگارد. بی آن که هیچ نشانه ای از شرمندگی در جملاتش به چشم بخورد.
همچنین داستانهای زیادی به گوش می رسند که صورت بازهای حرفه ای درکوران کری خوانی های پیش از مسابقه با چشم و گوشهای باشگاه رقیب ،تمام اسرار و برنامه های رختکن را لو می دهند یا بر سر مسائل عجیب و غریب شرطبندی می کنند مثل اینکه در روز بازی چه کسی اولین اوت یا خطا را میدهد.تماشاگر از همه جا بی خبر فکر می کند آن خطا ضرورتی فنی داشته است در حالیکه هیچ ضرورتی جز در دنیای مجازی نداشته.
خبرنگار نزدیک به یکی دیگر از این مسخ شدگان صورتکهای مجازی ،می گوید که اخیرا به طور جدی نگران سلامتی روان این بازیکن شده است چون تازگی ها او را درهمه حال در حال پیغام گذاشتن برروی صفحه یک تنیسور زن مشهور بین المللی می بیند ولی کماکان پاسخی اختصاصی از آن خانم نمی گیرد و این باعث پریشانی روحی اش شده است.خبرنگار یک روزنامه ورزشی جدید هم اعتراف می کند که هر شب ستون مربوط به صفحات اجتماعی ورزشکاران بین المللی مشهور را برای یکی از فیس پولیسی ها می خواند چرا که او از متن پیغام ها ی« ف.ب» به زبان اصلی سردر نمی آورد.
تیمی که روزگار بغرنجی را سپری می کند و صورت را به زور امتیازهایی تک و توک با سیلی های چند میلیاردی سرخ نگاه می دارد همان تیم « ف.ب» هاست شبکه ای خطرناک و رو به گسترش در ورزش ایران که وقتش رسیده نور منشور سازمان لیگ مثل « ف.ک» ها به آن ها هم بتابد.
اغلب اعضای این باشگاه درشبکه اجتماعی« ف.ب» نفس می کشند، زندگی می کنند،تمرین وحتی بازی می کنند. شبکه ای که در ایران غیر قانونی است و حتی یک خبرنگار از خبرگزاری شبستان باید با اجازه رسمی خبرگزاری اش پا به این دنیای صورتی صورتکها وصورت بازها بگذارد.اما آنها هیچ چیز را پنهان نمی کنند و حتی جلوی مدیر عاملی که زمانی مرد قانون بوده است یکدیگر را «تیم ف.ب» صدا می زنند.
بازیکنان فیکس ترکیب فیس پولیس به ندرت از جلوه کردن،چت کردن و قرار ملاقات گذاشتن در خارج و داخل « ف.ب» غافل می شوند و با تلاشی پیگیر صبح تا شب و شب تا صبح در این بازار مکاره بی انتها به دنبال گسترش قلمروی روابط مجاز و غیر مجاز خود هستند.تلاش صادقانه آنها در چت بازی و صورت بازی حقیقتا قابل تقدیر بود اگر و تنها اگر آنها با یک باشگاه فوتبال حرفه ای قرارداد تمام وقت چند صد میلیون تومانی نمی بستند و برای انجام وظیفه به عنوان یک بازیکن فوتبال به سرمربی،مدیر عامل و میلیون ها هوادار تعهد نداشتند.
یک تازه وارد به این باشگاه مجازی جلوی سابقه دارهایی مثل «ش.ر» ، «ع.م» ، «م.م» ،«م.ن»، «م.ا»،«ا.ف»،«م.ز» یا حتی بازیکنی نیمکت نشین مثل «س.آ» تقریبا مثل پینوکیو است در مواجهه با گربه نره و روباه مکار.این ها یک شبکه هستند با فعالیتهای فوق برنامه بسیارکه هر از چند گاهی حاشیه هایشان به متن فوتبال سرایت می کند و صحنه هایی غیر اخلاقی می آفریند مثل آن چه در ابتدای همین فصل باعث محرومیت 2 تن از اعضای شبکه شد و آبروی باشگاه و ورزش ایران را برد.
عامل اصلی آن بی آبرویی حالا از کنار گود روی صفحه شخصی اش در« ف.ب» چنین رجز می خواند:
«وکلای من در ارتباط با حکم صادر شده، اقدامات قانونی خودشان را شروع خواهند کرد و من از طریق آنها به احقاق حق خود خواهم پرداخت.لایحه دادخواست تجدید نظر یا استیناف توسط وکلای من بزودی تنظیم و به فدراسیون فوتبال ارائه خواهد شد.امیدوارم که مسئولان محترم فدراسیون فوتبال به در خواست تجدید نظر و استیناف با دید مثبت بنگرند و تخفیف مورد ...درخواست را در حکم صادر شده به من بدهند.چرا که زندگی ورزشی من با 20 ما محرومیت که در واقع نزدیک به سه فصل مسابقات خواهد بود،در کشور عزیزم ایران پایان خواهد یافت و من لاجرم و به اجبار باید با فوتبال خداحافظی کنم و این نه برای من خوشایند است و نه سیل هوادارن و بنده حقیر.»
سایرین ممکن است مثل این یکی پست یا پیغام نگذارند اما مدام از طریق امکان چت و یا دسترسی شخصی با سایر اعضای شبکه در ارتباط هستند.ارتباط با شبکه« ف.ب» یا از طریق تلفن همراه حاصل می شود یا انواع تبلت ها.به همین دلیل وقتی پیشکسوت از مد افتاده در اوج بحران باز می گردد تا به قول خودش نفس بازیکنان را بگیرد اول از هر چیز می گوید:«موبایل ها خاموش!»
یکی از هواداران باشگاه فیس پولیس به شبستان می گوید که حتی تا دقایقی پیش از تمرین یا مسابقات رسمی با بازیکن مورد علاقه اش در شبکه اجتماعی مزبور در تماس بوده است و در کمال تعجب مشاهده کرده که سایرین هم در« ف.ب» حاضر هستند به طوریکه انگار تنها جسم آنهاست که به سمت زمین بازی روانه شده و روحشان در دهکده جهانی لجام گسیخته مارشال مک لوهان مسخ شده است.شبکه ای که در آن حتی نام مارشال مک لوهان تئوریسین بزرگش در چند صفحه نخست موتورهای جستجو زیر سایه یک چهره هرزه هم نامش قرار می گیرد.
روح بازیکنان مورد اشاره باشگاه فیس پولیس در این مرداب بدون انتهای روابط دروغین به دنبال گمشده ای می گردد و دست آخر آن را در خیابانهای شمال شهر پیدا می کند ،البته از طریق یک شبکه اجتماعی یا شاید هم ضد اجتماعی.
یکی از خبرنگاران ورزشی که دختری جوان است که اخبار باشگاه را پوشش می هد، می گوید یکی از همین ارواح سرگردان سعی کرده از طریق شبکه « ف.ب» اطلاعات و ارتباطات شخصی او را دریافت کند و سرانجام در کنار خیابان سر راهش سبزمی شود.
دیگری از دروازبانی می گوید که به کابوس هواداران بدل شده.او پس از دریافت احمقانه ترین گل هاروی صفحه اش به هواداران و خبرنگاران توهین می کند و آنهایی را که از شکست دردناک تیم محبوبشان بواسطه عملکرد غیر مسئولانه او به خروش آمده اند به هیچ می انگارد. بی آن که هیچ نشانه ای از شرمندگی در جملاتش به چشم بخورد.
همچنین داستانهای زیادی به گوش می رسند که صورت بازهای حرفه ای درکوران کری خوانی های پیش از مسابقه با چشم و گوشهای باشگاه رقیب ،تمام اسرار و برنامه های رختکن را لو می دهند یا بر سر مسائل عجیب و غریب شرطبندی می کنند مثل اینکه در روز بازی چه کسی اولین اوت یا خطا را میدهد.تماشاگر از همه جا بی خبر فکر می کند آن خطا ضرورتی فنی داشته است در حالیکه هیچ ضرورتی جز در دنیای مجازی نداشته.
خبرنگار نزدیک به یکی دیگر از این مسخ شدگان صورتکهای مجازی ،می گوید که اخیرا به طور جدی نگران سلامتی روان این بازیکن شده است چون تازگی ها او را درهمه حال در حال پیغام گذاشتن برروی صفحه یک تنیسور زن مشهور بین المللی می بیند ولی کماکان پاسخی اختصاصی از آن خانم نمی گیرد و این باعث پریشانی روحی اش شده است.خبرنگار یک روزنامه ورزشی جدید هم اعتراف می کند که هر شب ستون مربوط به صفحات اجتماعی ورزشکاران بین المللی مشهور را برای یکی از فیس پولیسی ها می خواند چرا که او از متن پیغام ها ی« ف.ب» به زبان اصلی سردر نمی آورد.
تیمی که روزگار بغرنجی را سپری می کند و صورت را به زور امتیازهایی تک و توک با سیلی های چند میلیاردی سرخ نگاه می دارد همان تیم « ف.ب» هاست شبکه ای خطرناک و رو به گسترش در ورزش ایران که وقتش رسیده نور منشور سازمان لیگ مثل « ف.ک» ها به آن ها هم بتابد.
اخبار ویژه
از ایران تا لبنان، صدای همدلی و کمکرسانی
تحلیل استراتژیهای محور مقاومت و غرب در تنشهای منطقهای؛
نظرات بینندگان
فیلم و عکس
جدیدترین اخبار پربازدید ها
