به گزارش پایگاه 598 به نقل از خبرآنلاین، پاس به لیگ دسته دوم سقوط کرد؛راحت تر از آن چیزی که بشود حتی فکرش را کرد.شاید باورش خیلی سخت باشد اما تیمی که سال 71 بر بام آسیا ایستاده بود و پس از سال ها افتخار بزرگی را برای ایران رقم زده بود حالا به دسته دوم سقوط کرده است.تیمی که شاهرخی ها،ظلی ها و نکونام ها در آن بازی کرده بودند.تیمی که زمانی پس از استقلال و پرسپولیس پر افتخار ترین باشگاه ایران بود اما حالا...
قصه از سال 86 شروع شد.آن زمان هنوز وزارت ورزش و جوانان تاسیس نشده بود و علی آبادی ریاست سازمان تربیت بدنی را بر عهده داشت.تقریبا یک سالی از روی کار آمدن مهندس بیشتر نگذشته بود که طرحی ناقص الاجرا کلید خورد .طرحی که بحث های زیادی را به همراه داشت و همان زمان هم حاشیه را وارد ورزش کرد.
تئوری ای به نام تمرکز زدایی! حرف مسئولان ورزش کشور که فکر می کردند باید همزمان با شعار دولت وقت درباره تمرکززدایی آنها هم خیلی زود دست به کار شوند این بود که پایتخت نباید بیش از دو - سه تیم داشته باشد و تیم های پاس،راه آهن،صبا، نفت و سایپا باید به شهرهای دیگر منتقل شوند.نقطه آغاز سقوط همین جا بود.
علی آبادی با قانونی نانوشته و برای اینکه سایر شهرهای کشور را هم تیمدار و البته پر طرفدار کند امتیاز پاس تهران را به عنوان نخستین قربانی به الوند همدان واگذار کرد.البته در این فعل و انفعالات فقط علی آبادی نقش نداشت.یک روز صبح مسئولان نیروی انتظامی به عنوان متولی اصلی این تیم اعلام کردند این ارگان کارهای مهمتری از هزینه کردن در ورزش حرفهای دارد و به این ترتیب یکی از سه تیم بزرگ پایتخت حامی اصلیاش را از دست داد.
از آن طرف نام هایی چون کاظم اولیایی،حاج بابایی، هاشمی و ...هر کدام تاثیر خودشان را داشتند تا تیم ریشه دار تهرانی که نماد یک باشگاه تمام حرفه ای بود به همدان منتقل شود و به آن بگویند پاس همدان.
قرار بود پاس،فوتبال را در همدان زنده نگه دارد اما نه تنها این اتفاق نیفتاد بلکه پاس خودش مرد! ناکامی ها شروع شده بود و تیمی که درتهران همه چیز از جمله ورزشگاه اختصاصی،زمین تمرین،استخر و سونا و حتی روزنامه اختصاصی داشت در سراشیبی سقوط قرار گرفت.شرایط آنقدر بغرنج بود که خود کاظم اولیایی می گفت:«اگر می دانستیم این طور می شود هرگز این کار را نمی کردیم.»
سال اول پس از انتقال،وینکو بگوویچ سرمربی این تیم بود.آنها در آن سال پنجم شدند،در لیگ هشتم نهم شدند و در لیگ دهم کابوس شان تکمیل شد و با 35 امتیاز به دسته اول سقوط کردند.
پاس سقوط کرد،به لیگ دسته اول.تیمی که همیشه مدعی بود و بازیکنان بزرگی مثل اصفر شرفی،حسین فرکی،مجید قفلساز،فیروز کریمی و وحید هاشمیان را داشت زودتر از آنکه به دادش برسند مرد و افتاد.
در لیگ دسته اول هم پاسی ها چندان آش دهان سوزی نبودند؟برای چه کسی و برای چه چیزی باید می جنگیدند؟تیمی که هیچ حمایتی حتی در شهر همدان نمی شد چرا باید تلاش می کرد تا به لیگ برتر صعود کند؟
انگار که همه چیز در پاس مرده بود و به قول قدیمی های این تیم"چرا می گویید پاس همدان؟باید بگویید تیم همدان.پاس فقط یک تیم است و آن پاس تهران است."
روزها همین طور می گذشتند و مشکلات پاس پس از سقوط به دسته اول بیش از پیش سر باز می کرد.دیگر خبری از حمایت نبود و استانداری به ریاست بهروز مرادی که رابطه خوبی هم با رییس جمهور سابق داشت آرام آرام از تامین هزینه ها طفره رفت.رفته رفته سر و کله دلال ها پیدا شد و بستری فراهم شد تا آنها حسابی در این تیم جولان بدهند.
پاس قربانی شده بود.نه انگیزه ای وجود داشت که این تیم به لیگ برتر برگردد و نه رمقی باقی مانده بود که آنها در لیگ دسته اول باقی بماند.پروسه نابودی پاس در کمتر از ده سال رقم خورد.دیگر نه خبری از آن تئوری های عجیب غریب بود و نه امضایی پای برگه ای که این تیم را به شهرستان بفرستد.
جفا در حق این تیم همان سال 86 شد و نه پاس دیگر پاس شد و نه همدان صاحب تیمی که هوادارانش به آن ببالند.اما کابوسی که 9 سال پیش جرقه اش را زدند روز دوشنبه کامل شد.تیمی که روزی الگو بود،تیمی که روزی لقب حرفه ای را یدک می کشید و تیمی که روزی قهرمان آسیا شده بود به لیگ دسته دوم سقوط کرد.شاید این آخرین میخ بر تابوت جنازه ای بود که قبرش را سال ها سال قبل کنده بودند.پاس سقوط کرد و شاید باز هم سقوط کند.پاس رفت و شاید دیگر برنگردد.