گفت: اين روزنامههاي زنجيرهاي چه سروصدايي راه انداخته بودند كه به برادر يكي از سران فتنه سوءقصد شده و چند لباسشخصي قصد ترور او را داشتهاند!
گفتم: ولي دستگاه قضايي اعلام كرد كه حملهكنندگان از زورگيرها بوده و قصد دزدي از وي را داشتهاند.
گفت: با اين وجود، بازهم با تيترهاي درشت نوشته بودند كه عدهاي قصد ترور او را داشتند! و اظهارات و اطلاعيه مقامات مسئول قضايي و انتظامي را هم سانسور كرده بودند تا اينكه ديروز استاندار تهران هم اعلام كرد كه مسئله امنيتي نبوده.
گفتم: اين جماعت در جريان فتنه 88 هم روي قبر خالي عزا گرفته بودند و ميگفتند كشته شده! و فلان خانم فرار كرده از خانه را به عنوان مفقود جا زده بودند كه بعد معلوم شد نه در آن قبر مردهاي وجود داشته و نه آن خانم مفقود شده بود و...
گفت: حالا چرا اينهمه علاقه دارند كه بعضي از دوستانشان كشته شوند، حتما شعار رفع حصر سران فتنه هم براي اين است كه آنها را بكشند و براي بيرونيها فاكتور كنند!
گفتم: چه عرض كنم؟! يارو پدرش مريض بود، دعا ميكرد كه كشته شود. پرسيدند چرا؟! گفت؛ چون اگر كشته شود، هم ارث ميگيرم و همه ديه!