به گزارش پایگاه 598 به نقل از پايگاه رصد، هفته گذشته «شيرعلي جانان اف» سفير تاجيكستان در پاكستان در حالي از ضمانت
افغانستان در خصوص امنيت بخشي به طرح انتقال انرژي كاسا 1000 خبر داد كه در
نگاهي متفاوت به آنچه در رسانههاي منطقه مطرح ميگردد، اين پروژه نه تنها
ظرفيت سوددهي به كشورهاي مبدا را نخواهد داشت، بلكه به زمينهاي براي
افزايش چالشهاي امنيتي مبدل خواهد گرديد تا در فرصتهاي مقتضي مورد سوء
استفاده دشمنان همگرايي منطقهاي قرار گيرد.
شگفتي در چگونگي صحبت از اجراي اين پروژه زماني به اوج خود ميرسد كه بدانيم:
1) ازبكستان همچنان به آب كشورهاي قرقيزستان و تاجيكستان بسيار وابسته است
و با قاطعيت با اين طرحها مخالف بوده و حتي با ارسال نامهاي به بانك
جهاني و از حاميان طرح كاسا 1000، با اشاره به ضررهاي اجرايي كاسا 1000،
ساخت و راه اندازي سدهاي تامين كننده اين پروژه را باعث افزايش تنش در
مديريت آبهاي منطقه دانست. «اسلام كريم اف» رييس جمهوري ازبكستان حتي در
يكي از سخنرانيهايش گفته است كه تنش بر سر آب حتي ميتواند باعث جنگ شود.
2) به جز طرفهاي صادر و وارد كننده برق، كاسا هزار 2 ضلع ديگر متناقض نيز
دارد. روسيه به عنوان يكي از مهمترين پشتيبانان توليد انرژي و سرمايه در
كشورهاي قرقيزستان و تاجيكستان در كنار سرمايه گذاران عمدتا غربي كاسا هزار
به لحاظ ساختاري در يك جمع قرار نميگيرند.
3) نيروگاههاي «سنگتوده يك» در تاجيكستان و «قمبرآته» قرقيزستان به عنوان
تامين كنندگان اصلي كاسا 1000 نه تنها آماده انتقال انرژي مازاد خود
نيستند، بلكه حتي به مرحله بهره برداري كامل جهت استفاده در چرخه برق رساني
به نيازهاي داخلي خود نيز نرسيدهاند.
بنابراين دلايل، در آينده، طرح كاسا هزار كه با استقبال و حمايت آمريكا و
تمجيد مقامهاي تركيه اكنون به مرحله اجرايي رسيده است، به فرصتي تبديل
خواهد شد تا در زمان هاي لازم به دامن زدن به تنشها منجر گردد. اتفاقي كه
شايد بتواند در آينده همچون مسئله قره باغ به نقطه داغ در مباحث امنيتي
آسياي مركزي مبدل شود. همچنين كه كاسا – 1000 فعلا تنها سودي كه دارد اين
است كه جلوي اجراي طرحهايي كه واقعا ميتوانند مانع از تنشهاي منطقهاي
شوند را سد خواهد كرد. اين قرارداد شايد تاريخي باشد، اما قطعا در آينده
نزديك و قابل پيش بيني، امكان اجرايي شدن نخواهد داشت.
مشخصات، مسير و حاميان پروژه
كاسا 1000 كه قرار است 1300 ميگاوات برق اضافي را در ماههاي تابستان
(ميتا سپتامبر) (ارديبهشت تا شهريور) از قرقيرستان و تاجيكستان از مسير
افغانستان به پاكستان منتقل سازد، در سال 2007 با پيشنهاد آمريكا به مرحله
امضا اوليه رسيد.
امتداد اين پروژه در طرح اوليه كه اكنون نيز در همين ميزان قرار دارد، 1227 در مجموع خواهد بود.
طريقه ارسال برق نيز كه هفته آينده به امضاي روساي جمهور 4 كشور ذينفع
خواهد رسيد، به اين ترتيب خواهد بود كه نخست برق با ولتاژ 500 كلوولت از
شهر داتكا قرقيزستان به شهر خجند تاجيكستان منتقل ميشود و سپس به شهرهاي
دوشنبه، ريگر، نوريك و سنگ توده منتقل خواهد گرديد.
در منطقه سنگ توده تاجيكستان ولتاژ برق از 500 كلوولت به 220 كلوولت مبدل و
در ضمن مقياس آن به 1300 مگاوات برق تبديل و سپس وارد قندوز افغانستان
ميشود و با گذر از ولايتهاي قندوز، بغلان و پروان به كابل ميرسد. در
كابل يك ذخيرهگاه و در ضمن يك مبدل بزرگ برق با ظرفيت 300 مگاوات برق
ساخته ميشود كه در ضمن تبديل برق، ظرفيت صادرات برق را هم دارار خواهد
بود. سپس برق از كابل، از مسير لغمان و ننگرهار به پشاور پاكستان صادر
ميشود.
مجموع هزينه اين پروژه حدود يك ميليارد و 150 ميليون دلار برآورد شده است
كه از سوي هر چهار كشور دخيل دراين پروژه پرداخته ميشود. بيشترين هزينه آن
از سوي بانك جهاني (WB)، بانك رشد آسيايي (ADB)، بانك رشد اسلامي (IDB)،
اداره رشد بين المللي آيالات متحده USAID، اداره رشد بين المللي بريتانيا
(DFID) و اداره رشد بين المللي استراليا (AusAID) پرداخته ميشود.
پيچيدگيهاي كاسا 1000
پروژه كاسا 1000 از سال 2007 مورد توجه قرار گرفته است اولين بار توسط
آمريكا و به منظور تامين برق مورد نياز پاكستان و بخشهايي از افغانستان
مورد توجه قرار گرفت. اما اكنون پس از گذشت نزديك به يك دهه، بر
پيچيدگيهاي آن افزوده شده است. جالب اينجاست كه تاكيد بر اجرايي شدن اين
طرح، كه يك هفته آينده به امضاي روساي جمهور 4 كشور نيز خواهد رسيد، باوجود
باقي ماندن اين ابهامات خواهد بود.
مسئله را ميتوان از نگاهي كلان نگر آغاز كرد. در سال 2008 و در بحبوحه
همكاريهاي شرق و غرب در مسئله مبارزه با تروريسم در افغانستان، مسكو
آمادگي خود را براي سرمايه گذاري در طرح كاسا 1000 اعلام كرد. (پيش از اين،
مسكو واكنشي به پيشنهاد انتقال برق از آسياي مركزي به جنوبي نشان نداده
بود) اما از آنجايي كه ايده اصلي به آمريكا و نهادهاي بينالمللي وابسته به
كشورهاي غربي تعلق داشت، از حضور روسيه استقبالي نشد. اين موضوع دقيقا
شروع مهمترين ابهام موجود در حال حاضر شده است.
موضوع اينجاست كه يكي از نقاط اصلي در پروژه خط انتقال برق به روسيه اختصاص
دارد. به عبارت ديگر، روسيه نيروگاه برقي سنگ توده يك را در تاجيكستان
متعلق به خود دانسته و نزديك به 1 ميليارد دلار براي آن هزينه كرده است.
گفته مي شود نزديك به 80 درصد سهام اين نيروگاه برق- آبي متعلق به روسيه
است و بنابراعلام شركت «برق تاجيكستان» اين كشور امكاني براي بازگرداندن
مبلغ هزينه شده روسي ندارد، جز اينكه در پروژه كاسا 1000 مشاركتي فعال
داشته باشد كه از اين منظر حتي اگر پروژه به سرانجام نرسد هم مسكو ضرري
اضافه نخواهد كرد.
اما اين تنها يك روي ماجراست. مسئله اصلي از منظر غير اقتصادي پروژه كاسا
1000 است كه ميتواند به جدي ترين چالش تبديل گردد. پروژه كاسا 1000 با
لابي آمريكا و نهادهاي مالي جهاني طرفدار واشنگتن در چارچوب استراتژي «راه
ابريشم جديد» شكل گرفته است. اين پيشنهاد در راستاي همگرايي كشورهاي آسياي
مركزي با افغانستان و آسياي جنوبي مطرح و هدف آن، ممانعت از توسعه
همكاريهاي اقتصادي آسياي مركزي با مهمترين شريك شمالي آنها يعني روسيه
است و اين مسئله به ابهام ماجرا ميافزايد.
در اين بين با افزايش واگرايي روسيه و ازبكستان كه از سال 2011 آغاز شده
است، روسيه با قرقيزستان در مورد ساخت نيروگاه «قمبرآته» همچنان بازي
ميكند. به عبارتي ديگر، قمبرآته كه قرار است 30 درصد در كاسا 1000 مشاركت
داشته باشد، چشم به دستان روسيهاي دوخته است كه همچون سنگتوده يك، در
اتمام آن ملاحظات سياسي را مقدم بر نيازهاي اقتصادي ميداند. همچنان كه
برخي مقامات روس اعلام كردهاند در صورتي كه به منافع اقتصادي و تجاري بعدي
روسيه در اين طرحها اولويت داده نشود، مسكو ممكن است حمايت چنداني از اين
طرح نكند. در واقع روس گرايان، خطر واقعي را در آنجايي ارزيابي ميكنند كه
حاميان پشت پرده كاسا 1000 همچون تركيه و آمريكا، بخواهند باوجود مشكلات
جدي و حل ناشده، دست به قمار زده و كشورهاي منطقه (تاجيكستان، قرقيزستان و
ازبكستان) را وارد مناقشهاي ناخواسته نمايند.
مشكلات درون منطقهاي
در كنار تاثيرپذيري كاسا 1000 از ملاحظات سياسي قدرتها، ازبكستان به
تنهايي همچنان يكي از جدي ترين كشورهاي مخالف در اجراي اين پروژه است. تا
جايي كه حتي در سال 2013 اسلام كريم اف تهديد كرده بود در صورت عدم حل و
پاسخگويي به مشكلات موجود، راه اندازي اين خط انتقال انرژي شايد منجر به
جنگ نيز گردد. اكنون نيز تاشكند، خبرهاي منتشر شده مبني بر آغاز عمليات
اجرايي اين طرح در سال جاري ميلادي را «شايعه پراكني» ناميده و گفته است كه
مانع تحقق اين طرح ميشود.
قرقيزستان هم در اين ميان، اوضاع پيچيدهاي دارد. گفته ميشود در زمستان
امسال قرقيزستان با دو ميليارد و 500 ميليون كيلووات ساعت كمبود برق رو به
رو بوده است و در سال هاي آينده و بنابر نياز روافزون خود ناچار خواهد بود،
از كشورهاي، قزاقستان، تركمنستان و روسيه برق وارد كند. البته كه ميزان 30
درصدي پيش بيني شده سهم قرقيزستان در انتقال انرژي مربوط به ماههاي پرآبي
در قرقيزستان است، اما به طور طبيعي بيشكك طي سال هاي آينده با تدابيري در
انديشه حفظ ميزان امكان توليد برق در فصول گرم سال و امكان انتقال توليد
آن در فصول پر نياز خود خواهد بود. در عين حال، آمريكا و كشورهاي امضا
كننده قرارداد كاسا 1000 مشخص نكردهاند كشوري كه با كمبود شديد برق و گاز
مواجه است، چگونه ميخواهد صادركننده شبكه برق منطقهاي باشد.
همچنين امروز در خود افغانستان هم بحث عبور خطوط خود دچار مشكلاتي شده است.
مناطق مركزي تحت عنوان هزاره جات و باميان كه گويا در مقطعي قرار شد كه
اين خط لوله از آن عبور نكند، با اعتراضات شديد مواجه گرديد و در همين
زمينه شاهديم كه معاون اول رئيس اجرايي صراحتا اذعان كرد كه دولت بايد از
مناطق مركزي پايههاي برق را عبور دهد مناطقي كه چندي پيش مورد حمله طالبان
قرار گرفت و بخش هاي زيادي از مركز نشينان را به مدتي زياد در خاموشي فرو
برد.
بنابر آنچه كه مطرح گرديد، صحبت از راه اندازي كاسا 1000 كه به طور جدي پس
از سفر جان كري در اكتبر سال 2015 به كشورهاي آسياي مركزي مطرح گرديد، به
دلايل گفته شده از جمله نقش آفريني ضلع سوم تامين كننده انرژي برق آبي يعني
روسيه و منافات با اهداف حاميان طرح انتقال، يعني تركيه و آمريكا، حداقل
تا سال 2018 كه در اظهارات اخير سفير تاجيكستان اعلام شده است، فاصله زيادي
دارد.
اين در حاليست كه طرحهاي بزرگ همواره در مناطقي كم برخوردار مانند
تاجيكستان و قرقيزستان بنابر تجربه گذشته، مشمول زمان خواهد شد و بسياري از
طرحهاي موجود با تغيير دولت و نگرشها و تغيير سياست مخصوصا در افغانستان
و پاكستان كه متاثر از سياست فرامنطقهاي ميباشند، خوشبينيها از راه
اندازي كوتاه مدت آن را تا مدتها به تعويق خواهد انداخت.