پس از فوت مهرداد اولادی، برخی از اطرافیان و دوستانش عامل فوت این فوتبالیست سابق سرخابیهای پایتخت را ایست قلبی اعلام کردند، حال آنکه ایست قلبی به علت استفاده از مواد مخدر و مشروبات الکی بود. این خبر پس از مشخص شدن نتایج آزمایش های پزشکی قانونی، رسماً توسط سخنگوی قوه قضاییه اعلام شد تا هیچ تردیدی در این زمینه باقی نماند.
از سویی دیگر، اخیراً گروهی از بازیگران و فوتبالیستها در یک پارتی در منطقه سعادت آباد تهران دستگیر شدهاند که دقیقاً مصداق گفتههای دادستان تهران هستند. پس از این رویداد، بسیاری از رسانهها گمانه زنی کردند و با حروف مخفف، ستارههای حاضر در این پارتی را برشمردند که واکنش برخی هنرمندان از جمله مهنار افشار بود.
این بازیگر زن سینمای ایران در حساب کاربریاش در توئیتر نوشت: «یکی از بازداشت شدگان در پارتی شبانه «م. ا» بوده که کارآگاهان دنیای مجازی با رمزگشایی از آن فهمیدند او مهناز افشار است.» و در توئیت دیگری پس از آن به انتقاد از انتشار اسامی افراد به صورت اختصاری پرداخت: «انتشار اسامی افراد به صورت اختصاری که باعث گمانه زنیهای گوناگون و انتشار شایعات میشود درست نیست. بهتر نیست یا کامل منتشر شود یا منتشر نشود؟».
این خواسته مهناز افشار به زودی محقق میشود، زیرا عباس جعفری دولت آبادی، دادستان عمومی و انقلاب تهران عصر سهشنبه نسبت به رفتارهای هنرمندان و ورزشکاران متخلف هشدار داد و در همین ارتباط گفت: «اگر ورزشکاران و هنرمندان در جلسات مبتذل و خلاف موازین شرکت کنند و اتهام آنها محرز شود، اسامی آنها اعلام خواهد شد.»؛ روشی که برای نخستین بار در دستور کار قرار گرفته است.
این مقام قضایی یادآور شد: «هنرمندانی که در فیلم های سینمایی و سریال های تلویزیونی حضور دارند و ورزشکارانی که مورد توجه جامعه به ویژه جوانان هستند، نباید در جلسات خلاف موازین شرع شرکت کنند. فساد تنها محدود به حوزه اقتصادی نیست و در همه حوزه ها به ویژه حوزه فرهنگی خطر فساد وجود دارد».
آغازی بر پایان بتسازی از هنرمندان و ورزشکاران بیاخلاق
رویکرد تازه دادستانی سازندهترین جهتگیری
قابل تصور در راستای برخورد با مسائل اخلاقی است که به صورت بالقوه، از
قدرت بازدارندگی بالایی نیز برخوردار است. پیش از این چهرهها این تصور را
داشتند که حتی در صورت گرفتاری، رهایی مییابند و بدون آنکه نامی از آنها
افشا شود، روز از نو و روزی از نو؛ اما اکنون این حاشیه امنیت برچیده شده و
چهرهها کنترل بیشتری بر رفتارشان دارند.
شاید این تعبیر از سوی برخی مطرح شود که چرا باید این حاشیه امن برداشته و خطای این هنرمندان علنی شود؟ پاسخ کاملاً روشن است. وقتی بازیگر یا فوتبالیستی در شبکه اجتماعی به واسطه همین شهرت صدها هزار و یا چند میلیون نفر دنبال کننده و طرفدار دارد، باید مسئولیت اجتماعیاش نیز نسبتی با این فضا داشته باشد، زیرا بسیاری از نوجوانان و جوانان به این اشخاص به عنوان الگو نگاه میکنند.
متأسفانه در جامعه ما هیچ جریان فرهنگی شکل نگرفته تا باورها تغییر یابد و یادآوری شود که بازیگر و فوتبالیست ـ نه همه آنها ـ نمیتوانند الگوی زندگی باشند و بسیاری از فرهیختگان فرهنگی و علمی کشور که هر روز زندگی شان یک درس بزرگ است، یک درصد گروهی از این ستارههای تاریخ مصرفدار نیز شناخته شده نیستند.
به دلیل همین جو، وقتی یک ورزشکار یا یک بازیگر فوت میکند و علت فوت اعلام نمیشود، از این اشخاص بت ساخته میشود، کما اینکه بیش از نیز برخی ورزشکاران یا بازیگران بر سر سوءمصرف مواد مخدر و مشروبات فوت کرده بودند و از آنها بت ساخته شد و اگر درباره اولادی نیز این اطلاع رسانی شفاف صورت نمیپذیرفت، همین اتفاق در حال تکرار بود.