به گزارش پایگاه 598 به نقل از تراز، برداشته شدن تدریجی تحریمهای اقتصادی ایران از یکسو و انباشته بودن ایران از تمام نعمات و ثروتهایی که در دل خاک آن نهفته است و همچنین بازار مصرف حدود ۸۰ میلیونی آن از سوی دیگر موجب شده که سایر کشورها توجهشان به آن جلب شده و با فکر بهرهجویی هرچه بیشتر و بهتر از ثروت خدادادی ایران به سوی آن سرازیر شوند. در این میان کشورهایی که دارای درایت اقتصادی بوده و همواره در پی پایش و رصد کردن فرصتهای مناسب جهانی برای اقتصاد خود و در نهایت بهبود رفاه مردم خود هستند، سریعتر و هوشمندانهتر پا پیش گذاشتهاند.
طرفهایی که برای ورود به بازار اقتصاد ایران بیقراری مینمایند، براساس نیاز به مواد اولیه صنایع خود برنامهریزی و هدفگذاری میکنند و به خوبی میدانند که در ایران چه ذخایری برای رفع نیازهای یادشده وجود دارد و چه میزان از آن را میخواهند و میتوانند ببرند و سرانجام خواهند برد. این میشود صادرات ما و به آن میبالیم و با آبوتاب در رسانهها منعکس میکنیم که چنین حجم صادرات و چنان درآمدی داشتهایم و... از این قسم افتخارات پوپولیستی!
از سوی دیگر طرفهای تجاری باهوش و خردمند ما مواد خامی را که از ما خریدهاند، در کارگاهها و کارخانههایشان و بهدست کارگران و متخصصان خود، کالاهای مصرفی موردنیاز ما را تولید کرده و با ارزشافزوده قابل توجهی به ما میفروشند و چندین برابر پولی که برای خرید مواد خام آن کالا به ما دادهاند، پس میگیرند و این میشود واردات ما و باز هم به خود میبالیم که با آن کشور چنین حجم تجاری بالایی داریم! براساس چنین استراتژی اقتصادی و تجاری با گذشت زمان، ما میشویم اینکه هستیم و طرفهای تجاری ما از جمله کره، چین، ترکیه و سایرین میشوند این که هستند.
استراتژی و سیاستگذاری تجارت برونمرزی یادشده واقعیتی است که تا زمان اعمال تحریمها بر روابط تجاری ایران حاکم بود. از آن زمان خدا خواست تا عدو شود سبب خیر و...
دیگر کشورهایی که جز به رفاه و آسایش مردم خود و سلامت اقتصادیشان نمیاندیشند، نتوانند به راحتی ذخایر و ثروت ملی ایران را تخلیه کرده و بازار ۸۰ میلیونی کشور را برای سرازیر کردن مازاد کمی و کیفی کالاهای خود هدف قرار دهند. اگرچه در دوران تحریم نیز با همت قاچاقچیان پشتوانهدار کالا، رانتخواران ارزی و سکوت ناظران مربوطه در روی همان پاشنه چرخید و همان کالاها حتی باکیفیت بنجلتر و با قیمت به مراتب گرانتر همچنان در بازارهای ایران جولان دادند اما حداقل دامنه صدور ثروت ملی محدودتر شد.
حالا برداشته شدن تحریمها زمینه را برای تعاملات و تبادلات جهانی میسر کرده و این فقط به مثابه فراهم شدن آب برای شناست. حالا که آب هست، وقت آن رسیده که شناگران عرصه اقتصاد و تجارت خارجی کشور با استفاده و بهرهگیری از دانش دیپلماسی تجاری و همچنین تجربیات تلخ گذشته و شکستها و ناکامیهایی که ملت را در بدترین شرایط معیشتی و مملکت را در پایینترین سطح رونق و اعتبار اقتصادی قرار داده است، بهگونهای شنا کنند و مقام کسب کنند که زیبنده ملت و مدیران تجاری این مرز و بوم است. قرار نیست آحاد مردم ایران کارشناس دیپلماسی تجاری کشور باشند تا به مدیران مربوطه توصیه کنند در مناسبات کشور با طرفهای خارجی چه باید شود و چه نباید شود اما بدیهیاتی وجود دارد که طبقه متوسط فکری نیز بهطور عامیانه و غیرعلمی از آن آگاهی داشته و انتظار دارند بزرگان، سیاستمداران، سیاستگذاران، مدیران، مسوولان و ناظران مربوطه در هر سه قوه تغییر جهت داده و منافع ملت و مملکت را به منافع شخصی و خانوادگی خود ترجیح داده و آن کنند که بزرگان و دلسوزان نظام برآن تاکید مستمر و دغدغه دائم دارند.
حرف آخر اینکه هیچ هنری بر افزایش حجم مبادلات بازرگانی با کره یا هر کشور دیگری مترتب نیست، مگر آنکه در موازنه تراز تجاری با غرور و افتخار ادعا شود که آنچه صادر شده نفت و گاز دست نخورده نیست بلکه کالای ساخته شده است و آنچه وارد شده دربرگیرنده منافع عموم و منافع صنعت، کشاورزی، گردشگری، نرمافزاری و سایر پارامترهای مثبت اقتصادی است. در چنین صورتی است که رسیدن به تراز تجاری بدون کسری و مازاد، تعامل برد- برد محسوب خواهد شد و به صلاح ملت و مملکت است وگرنه همچنان با تاسف شاهد این خواهیم بود که اکثر این تعاملات و رایزنیها و رفتوآمدها و در نهایت عملی شدن آنها فقط به نام تجارت است و به کام دیگران.