به گزارش پایگاه 598 به نقل از با حجاب، واژه فمنیسم را در سا لهای اخیر بسیار شنیده ایم، کلمه ای که اگر در ارتباط با آن مطالعه هم نداشته باشیم با شنیدن آن معنای "جنبش دفاع از حقوق زنان و تساوی با مردان” به ذهن هر فردی متبادر می شود. در این نوشتار ما به دنبال توضیح و تفسیر این واژه و یا شکل گیری این جنبش نیستم و تنها در پی بررسی یک وجه این تفکر، یعنی نگاه فمنیسم ها به مقوله حجاب و داشتن حق پوشش مناسب برای زنان هستیم.
اصطلاح «فمنیسم» برگرفته از کلمه «Feminin» به معنای زن یا جنس مؤنث است، که خود از ریشه لاتینی «Feminia»گرفته شده است. در زبان فارسی برای واژه فمنیسم معادل هایی مانند زن گرایی، زنانه گرایی و آزادی خواهی زنانه ارائه شده است. این مفهوم برای اولین بار در سال ۱۸۷۲ توسط الکساندر دومای پسر، نویسنده فرانسوی، در اشاره به جنبش در حال پیدایش زنان مورد استفاده قرار گرفت. (۱)
موج هایی که فمنیسم ها به راه انداختند
فمنیسم ها دارای تفکرات متعددی در زمینه های مختلف هستند، اما عموماً اندیشه های فمنیستی را می توان در سه جریان قرار داد: موج اول، موج دوم و سوم.
۱_موج اول فمنیسم که به آن موج قدیم نیز اطلاق می شود، به جنبش زنان در آمریکا و انگلستان برای کسب حق رأی بین سال های ۱۸۸۰ تا ۱۹۲۰ اشاره دارد. این جریان فکری به دنبال ایجاد حق تساوی برای زنان و مردان بوده است (۲) فمنیست های موج اول، نظیر "الیزابت کدی استانتون و ماتیلدا جاسلین گیج” از مخالفان سرسخت با دین و کلیسا بودند. به طوری که گیج در اثر خود” دین، کلیسا و دولت "بیان داشت: « تاریخ مسیحیت کاملاً بر مبنای نابرابری جنسیتی و ناتوان سازی همه جانبه زنان بنا نهاده شده است.» الیزابت کدی نیز مبنای انجیلی دین را عامل اصلی فرودستی زنان می دانست.(۳)
۲_دومین موج فمنیسم با شعارهای آزادی بخشی و مبارزه با ظلم و ستم شکل گرفت. در این دوره از حوزه خصوصی و زندگی شخصی (مانند احساسات جنسی، عواطف و امثال آنها) سخن به میان آمد. (۴)ماری دیلی یکی از نمایندگان این تفکر مفاهیم اساسی الهیات مسیحی، مانند خدا، انسان، گناه، رستگاری و… را زیر سؤال برد و با ریختن آنها در قالب ارزش های فمنیستی، تعریف جدیدی از آن ها ارائه داد. او همیشه آیین مسیحیت را به خاطر پرستش بت وارانه مردان مورد انتقاد قرار می داد و معتقد بود که تلقی خدا به عنوان پدر، باعث تقویت مسیحیت مردانه شده و عملاً زنان را از دست یابی به نوعی معنویت زنانه مبتنی براحترام و عزت نفس محروم نموده است. براساس نظریات ماری دیلی، رستگاری زنان هیچ گاه به وسیله مردان صورت نمی گیرد.(۵)
حجاب در امواج اول و دوم
با توجه به ستیز آشکار متفکران این دو موج با مسیحیت و هرآن چه تعالیم دینی نامیده می شود، مخالفت آن ها با مقوله حجاب که ریشه در تفکرات دینی دارد، چندان هم دور از ذهن نیست. در واقع روشن فکران فمنیسم موج اول و دوم،حجاب را نماد عینی ستم علیه زنان، دست و پا گیر و محدود کننده دانسته و واجب بودن حجاب در اسلام را شمایلی از متفاوت بودن این دین و بزرگترین عامل پدر سالاری در جوامع اسلامی می دانند. آن ها بسیار تلاش کردند که نسخه ای که برای زنان سفید پوست غربی پیچدند برای تمام زنان مسلمان تجویز کنند اما دیری نپایید که گروهی دیگر از فمنیست ها (موج سوم) بر خلاف آن ها به این نسخه پیچی اعتراض کردند و به بررسی حجاب و اعمال دینی در زندگی واقعی افراد پرداختند.
فمنیسم های موج سوم از حجاب چه می گویند؟
اما موج سوم فمنیستی که از دهه ۹۰ آغاز شد، تفاوت جنسیی میان زنان و مردان را فراتر از ساختار های جسمی و بدنی دانست و با گرایش به رفع هر گونه تبعیض و نابرابری، معتقد است باید به تفاوت میان افراد به عنوان یک ارزش اجتماعی احترام گذاشت.۶ یکی از این افراد "هلن واتسون” است که می توان با بررسی مقاله او با عنوان "زنان و حجاب "به ترجمه آقای مرتضی بحرانی (۷)نظر فمنیسم های موج سوم را در ارتباط با حجاب تا اندازه ای دریافت.
هلن واتسون از حجاب می گوید
واتسون در مقاله خود مسئله گرایش به حجاب را واکنش های فردی زنان دانسته و با بررسی آیات قرآن در ارتباط با حجاب سعی کرد به ریشه داشتن این مقوله در تفکر دینی مسلمانان اشاره کند ودر ادامه با بررسی زندگی دونفر از زنان مسلمان در جایگاه دانشجو وشاغل، برگزیدن حجاب را به عنوان یک انتخاب آزادانه که ریشه در باور و تفکر آن ها داشته وحتی نوعی فمنیسم معکوس و اعتراض علیه مصرف گرایی و غرب گرایی محسوب میشود، جلوه دهد.
اومعتقد است با وجود آن که نوع حجاب در میان زنان مسلمان متعدد و متنوع است اما با این وجود، هدف عملی و نمادین همه زنان ریشه در یک چیز دارد که آن هم حفظ حیا و شرم از برهنگی است و در واقع زنان حجاب را برای مصون ماندن از نگاه مردان و حفظ حرمت و حیای خود انتخاب می کنند.
واتسون با اعتقاد به این که حجاب دارای بعد عملی و بعد نمادین است در ضمن مقاله خود اشاره ای هم به جمهوری اسلامی ایران داشته و معتقد است که زنان ایران اگر چه با داشتن حجاب کمی محدود شدن اما به بهای ارزشمند تری به نام امنیت، اقتدار و عزت دست یافته و الگوی برای زنان دیگر کشور ها شدند.
ایشان در ادامه با بررسی آیاتی از سوره نور و احزاب بیان می دارد که بسیاری از موضوعات مربوط به حجاب بر روی مفهوم قرآنی حجب و حیا و متمرکز است، حیایی که زمینه را برای تنظیم رفتار زن و مرد فراهم کرده و در قبال حفظ آن نیز به زنان و مردان مومن پاداش داده خواهد شد.اودر سخن پایانی خود بیان میدارد که اسلام «نظامی» نیست که بخواهد زنان را تحت سلطه و نظارت مردان قرار دهد و تایید خود بر مقوله داشتن حق انتخاب حجاب برای زنان را به نوعی اعلام می کند.
با بررسی نظریات فمنیست های پست مدرن مانند خانم واتسون می توان به نوعی از تفکر رسید که نسبت به جهت گیری سر سختانه فمنیسم های موج اول و دوم در بحث حقوق زنان بخصوص مقوله پوشش، ملایمتر است، به طوری که غلبه این تفکر در برخی از کشورها سبب شده زمینه برای فعالیت اجتماعی زنان مسلمان نسبت به کشورهای که در آن ها تفکرات فمنیسم های موج اول و دوم وجود دارد، با حمایت های بیشتری دنبال شود، اما این به معنای تایید همه جانبه تفکرات فمنیسم های موج سوم نیست زیرا اگر چه گرایش آن ها نسبت به مقوله حجاب از سختگیری کمتری برخوردار است اما همچنان با تایید همه جانبه حجاب در تعارض هستند.در واقع تفکر فمنیسم اگر چه با شعار دفاع از حقوق زنان ایجاد شد اما در ادامه مسیر دیگری را درنوردید که بسیار با آن چه در ابتدا تصور می شد در تعارض بود و امید بسیاری از زنان که در پی رسیدن به حقوق تضییع شده خود به آن ها پناه آوردند نا امید شد.
پی نوشت ها :
(۱) بستان، ۱۳۸۲، ص ۱۱
(۲) وودهد ۲۰۰۳، ص ۶۹
(۳) موحد، ۱۳۸۶، ص ۲۰۳-۲۰۴
(۴) آبوت و والاس، ۱۳۸۲، ص ۳۹۱-۳۹۳
(۵) مرگان، ۱۹۹۹، ص ۴۹-۵۰
(۶) مشیرزاده، ۱۳۸۳، ص ۷۲
(۷) واتسون، ۱۳۸۲