به گزارش پایگاه 598،
نشریه
نیویورک تایمز در گزارشی به چرایی ایجاد تحریمها علیه ایران توسط آمریکا
پرداخت و فاش کرد که فتنه 88 عامل اصلي تشويق کاخ سفيد براي تحريمهاي کم
سابقه عليه ايران بود.
به
گزارش رجانیوز، اين روزنامه آمريکايي در پايگاه اينترنتي خود در تحليلي به
قلم مارک لاندر با اشاره به تاريخچه اعمال تحريمهاي آمريکا عليه ايران و
مذاکرات هسته اي به مرور سفر گذشته هيلاري کلينتون و مشاوران وي به عمان و
تلاشهاي آنها براي پيدا کردن کانالهايي براي مذاکره با ايران پرداخت و
نوشت: کلينتون دنيس راس مشاور ويژه خود را در سال 2009 مکلف کرد با مقامات
عماني درباره چگونگي مذاکره با ايران ديدار و گفتگو کند. اما چند هفته بعد
اعتراضات ضد دولتي در ايران کاخ سفيد را واداشت تا به جاي تعامل با ايران،
راهبرد فشار را پيگيري کند. کلينتون در آن زمان با چين و ديگر کشورها در
شوراي امنيت سازمان ملل براي تحريم ايران لابي کرد.
اين
نشريه با اشاره به ترديد هاي کلينتون براي مذاکرات افزود حاميان کلينتون
مي گويند بي اعتمادي وي به ايران موجّه بود و موفقيت وي در اعمال تحريم ها،
او را به بهترين نامزد براي مديريت مرحله بعدي يعني توافق هسته اي تبديل
کرد.
نیویورک تایمز به عنوان یکی
از معتبرترین نشریات ایالات متحده آمریکا -اصلیترین کشور متخاصم ایران در
طی دهههای گذشته- در حالی معترف است که فتنه 88 عامل ایجاد تحریمها علیه
ایران بوده که حسن روحانی و سایر همفکرهایش در ایام انتخابات سال 92 این
خط فکری غلط را به مردم منتقل کردند که مقاومت هسته اي و تاکيد بر حقوق
هسته اي منجر به وضع تحریم های گسترده علیه ایران شده است.
حسن
روحانی در تبلیغات انتخاباتی خود بر این گزاره مانور می داد که با حل
مساله هسته ای نه تنها تحریم های گسترده علیه ایران برداشته می شود بلکه
این لغو تحریم هاست که منجر به رونق اقتصادی در کشور خواهد شد و بر این
اساس خود او ، نزدیکانش و رسانه های حامی او بر این خط تبلیغی میکردند که
باید هم سانتریفیوژها بچرخد هم چرخ کارخانه ها.
خط
تبلیغی گسترده کاندیداهای ریاست جمهوری سال 92 مانند حسن روحانی ، محسن
رضایی، محمدرضا عارف و علی اکبر ولایتی بر اثربخشی گسترده تحریم ها بر
وضعیت اقتصادی کشور یک برنده داشت.
روحانی موفق شد از جو به وجود امده علیه مقاومت هسته ای بهره ببرد و خود را مبارز اصلی با تحریم ها نشن بدهد.
خط تبلیغی گسترده توسط خود او و رسانه هایش در نهایت منجر به اعتماد 50 درصدی رای دهنده ها شد.
با
انتخاب حسن دوحانی به عنوان رییس جمهور و روی کار آمدن باند نیویورکی
های وزارت خارجه ، گفتوگوهای هستهای در شکل و قالب جدید آغاز شد. روند
مذاکرات از همان ابتدا نشاندهنده آن بود که دولت براي چرخاندن چرخ
کارخانهها تمام تخم مرغ هاش را در سبد توافق هسته اي گذاشته است.
البته حسن روحانی پا را از این فراتر گذاشت و تقریبا حل تمامی مشکلات در تمامی زمینه ها را در گرو توافق هسته ای عنوان کرد.
درهمین راستا حسن روحانی هفدهم خرداد ماه سال گذشته در مراسم گرامیداشت محیط زیست در اظهارنظری جالب توجه گفت:
تحریمهای
ظالمانه باید از بین برود تا سرمایه بیاید و مشکل محیط زیست، اشتغال، صنعت
و آب خوردن مردم حل شود، منابع آبی زیاد شده و بانکها احیا شوند. آنها که
ملت ما را تحریم کردهاند ظلم بزرگی مرتکب شدهاند اما عدهای در داخل هم
نمیدانستند تحریم چیست.
البته نیت
روحانی از اين اظهارنظرها پوشاندن ضعفهای مذاکرات هسته اي در سايه
تبلیغات و پروپاگانداي حمايت مردم بود اما در عمل اين پالس را به طرف غربي
مذاکرات ارسال مي کرد که ايران به توافق هسته اي شدیداً نیاز دارد. یعنی
همان نکتهای که رهبر انقلاب در سخنرانی حرم مطهر رضوی در آغاز امسال به آن
اشاره کرده و گفتند:
دشمن احساس
کرده است که کشور ما و ملّت ما از تحریم ضربه میبیند؛ متأسّفانه خود ما هم
این برداشت را در او تقویت کردیم. یک جاهایی و در یک برههای دائم تحریم را
بزرگ کردیم که آقا تحریم است، تحریم است، باید تحریم را برداریم، اگر
تحریم باشد اینجور به ما ضربه میخورد و مانند اینها؛ از آنطرف هم برداشتن
تحریمها را باز تقویت کردیم، بزرگ کردیم، بزرگنمایی کردیم که اگر تحریمها
برداشته بشود این اتّفاق خواهد افتاد، آن اتّفاق خواهد افتاد؛ اتّفاقاتی که
نیفتاد و اگر همینجور هم پیش برویم نخواهد افتاد. لکن دشمن احساس کرده
است که با ابزار تحریم میتواند بر ملّت ایران فشار بیاورد؛ دشمن این را
احساس کرده است.
همچنین
علاوه بر اعلام نياز به توافق هستهای، ذوقزدگی براي دستيابي به توافق و
ضعف تيم مذاکره کننده در نهایت به آن انجامید که امريکاييها بيشترين
امتيازات را از ایران در قبال کم ترين امتيازاتي که به ايران دادند به دست
آوردند.
اما آیا شعار جذاب چرخش همزمان سانتریفیوژها و چرخ کارخانه ها محقق شد؟
در
صحنه عمل علي رغم اينکه ايران به تمامي تعهداتش پاينبد بود و صنعت هسته اي
را به يک برنامه کوچک دکوري تبديل کرد ، آمريکايي ها با استناد به برخي
عبارات تفسير برانگيز برجام از انجام تعهداتشان شانه خالي کردند.
لذا
نتیجه آن شد که در پسابرجام به جاي آنکه هم چرخ سانتيريفيوژها و هم چرخ
اقتصاد بچرخد عملاً هم سانتريفيوژها از کار افتادند و هم کارخانه ها رو به
تعطيلي کشانیده شدند.
به
همین جهت به درستی باید اذعان کرد که بزرگترين کاسبان تحريم شخص رئیس
جمهور و اطرافیان و پدر معنوی دولت یازدهم یعنی جناب هاشمی رفسنجانی بودند
که با شعار رفع تحريم پیروز انتخابات شدند اما در در عمل نتوانستند کاری از
پیش ببرند؛ چرا که در زمان فعلی نهتنها تحریمهایی که بهانه اصلی آن فتنه
88 بود کماکان پابرجا میباشند بلکه چرخ تولید نیز سرعتی به مراتب کمتر از
گذشته پیدا کرد.