خبرنگار «خبرنامه دانشجویان ایران» در سلسله مطالبی با عنوان "امام امت درباره مردم سالاری دینی چه می گوید؟" به بررسی نقش مردم در کلام رهبر معظم انقلاب می پردازد.
بيانات در ديدار رئيس جمهوری و اعضاى هيأت دولت - 1380/06/05
دولت كريمه داراى پيام است و براى دنيا حرف نو دارد. ما اين حرف نو را داريم. امروز مردمسالارى دينىاى كه ما در كشور خود مطرح مىكنيم، يك حرف نو است؛ نه فقط به خاطر اينكه ما شاخهاى از مردمسالارى را ارائه مىدهيم؛ نخير، ما در واقع در مردمسالاريهاى دنيا شبهه مىكنيم. من حقيقتاً در مردمسالاريهاى دنيا خدشه دارم؛ براى خاطر اينكه انتخابات و گزينشها در دنيا تحت تأثير عوامل تبليغاتىاى است كه يكسره دست سرمايهدارهاست. چه كسى است كه از تأثير عوامل ارتباطاتى امروز يكسره غافل باشد؟ مىگويند روزنامهها در امريكا يا در انگليس آزاد است. من سؤال مىكنم كدام روزنامه متعلّق به قشرهاى متوسط و پايين مردم است تا آدم از آزادى روزنامه، آزادى آن قشر را كشف كند؟ روزنامهها متعلّق به چه كسانى است؟ كارتلها و تراستهاى بزرگ و سرمايهدارها. بله، روزنامهها آزادند؛ يعنى آنها آزادند كه هرچه مىخواهند، بگويند. آنها برخلاف مصلحت خودشان حرفى نمىزنند. اين مربوط به آنهاست كه مظهر و مادر و آورندهى دمكراسىاند و به آن افتخار هم مىكنند. شما ملاحظه كنيد، دولتهايى هستند كه از آنها دمكراسى را گرفتند. مثلاً در ميان همسايههاى ما - من نمىخواهم اسم بياورم - دولتهايى هستند كه عنوان دمكراسى را با خود دارند، اما در حقيقت، حاكميت با نظاميان است. يك وقت كسى وسط ميدان مىآيد و بدون اينكه اعتنايى بكند كه انتخاباتى وجود دارد، همه را كنار مىزند و بر سرِ كار مىآيد و مىشود حاكميت نظامى! يا حاكميت انحصارى احزاب است و كسى جرأت ندارد غير از نامزد آن حزب، نامزدى معرفى كند؛ انتخاباتى با يك نامزد براى رياست جمهورى! امروز در ميان كشورهاى اسلامى و در مجموعههايى كه ما در آن زندگى مىكنيم و با آنها تعامل داريم، كدام كشور است كه مثل جمهورى اسلامى، آحاد مردم، قشرهاى گوناگون و طبقات متوسط آن بيايند و در انتخابات شركت كنند؟ اگر يك وقت سرمايهدارها هم بخواهند در حزب و جناح و تشكيلاتى اعمال نفوذ كنند، از ترس، اين كار را مخفيانه مىكنند؛ چون بدنام هستند.
من به شما عرض كنم، در كشور ما اگر قرار شد مردمسالارىاى وجود داشته باشد و حاكميت در دست مردم باشد، جز در سايهى اسلام و جمهورى اسلامى اين كار ممكن نيست. اگر سايهى اسلام و جمهورى اسلامى در اين مملكت بود، به بركت اسلام و نفوذ روحانيت و به بركت چيزهايى كه در قانون اساسى وجود دارد، مىشود مردمسالارى را در اينجا نگه داشت؛ والّا اگر اين عوامل نباشد، همان كسانى كه كودتاى 28 مرداد و قبل از آن كودتاى سوم اسفندِ رضاخان را راه انداختند، مىآيند و زير كاسه كوزهى داعيههاى روشنفكرى و مردمسالارى مىزنند و آنها را مىبرند. اگر خيلى همّت و لطف كنند، زايدهاى از مردمسالاريهاى خودشان را - كه متعلّق به كمپانيها و امثال اينهاست - در اينجا درست خواهند كرد. بيش از اين نخواهد بود؛ اگر نگوييم نظاميان و احزابِ خودساختهى آنچنانى را بر سرِ كار مىآورند.