کد خبر: ۳۷۱۵۹۸
زمان انتشار: ۰۹:۱۸     ۲۸ فروردين ۱۳۹۵
یادداشت/ محمدصادق کوشکی
دشمن پس از ناکامی‌های تاریخی و بی‌سابقه برای به‌زانو درآوردن انقلاب اسلامی – از ترور و کودتا گرفته تا تهاجم نظامی– و پس از توافق هسته‌ای به این نتیجه رسیده است که با روش و رویکردی متفاوت شاید بتواند به آرزوهای بربادرفته خود دست یابد.

به گزارش پایگاه 598، «محمدصادق کوشکی» در روزنامه «حمایت»نوشت:

بنیان‌گذار انقلاب اسلامی در زمان حیات خود به یکی از مهم‌ترین ویژگی‌های استکبار که همان واکنش جسورانه در مقابل ضعف کشورهاست اشاره‌کرده و فرمودند اگر یک گام در مقابل دشمن عقب‌نشینی کنیم، دشمن یک‌قدم پیشروی خواهد کرد. همین معنا در بیانات مقام معظم رهبری نیز تکرار و مورداشاره قرارگرفته است: «عقلانیت امام و آن خرد پخته قوام‌یافته این مرد الهی، او را به این نتیجه رساند که در مقابل دشمن، کمترین انعطاف و کمترین عقب‌نشینی و کمترین نرمش، به پیشروی دشمن می‌انجامد. در میدان رویارویی، دشمن از عقب‌نشینی طرف مقابل، دلش به رحم نمی‌آید. هر یک‌قدم عقب‌نشینی ملت مبارز در مقابل دشمنان، به معنای یک‌قدم جلو آمدن دشمن و مسلط شدن اوست.»(14/3/1390)

بر اساس همین اصل، اساس گفتمان انقلاب اسلامی بر مقاومت و عدم مصالحه باقدرت‌های مستکبر قرارگرفته است. دشمن به‌خوبی دریافته که تنها با نشانه‌روی بر آشتی‌ناپذیری ماهوی انقلاب می‌تواند ضربه خود را وارد کند و ازاین‌رو در سال‌های اخیر به فرمولی دست‌یافته است تا به خیال خود «رفتار و محاسبات ایران» را تغییر دهد. این حقیقت که آمریکا و متحدانش در پی تغییر رفتار نظام اسلامی هستند واقعیتی انکارناپذیر است و شواهد بسیاری دارد.

ازجمله این شواهد، اظهارات مقامات آمریکایی است. رئیس‌جمهور آمریکا بارها از لزوم تغییر رفتار ایران سخن به میان آورده و تأکید کرده که ایران برای برخورداری از رابطه به‌اصطلاح بهتر با جامعه جهانی باید از مواضع استکبارستیزانه خود کوتاه بیاید. جان کری وزیر امور خارجه این کشور نیز در سفر اخیر خود به بحرین چندین بار عبارت «لزوم تغییر رفتار ایران» را تکرار کرد و با لحنی آمرانه و گستاخانه خواستار تغییر سیاست خارجی کشورمان گردید. خط سیر تعیین تکلیف‌های آمریکا به سخنان وزیر خزانه‌داری آمریکا رسید که گفته است که کشورمان برای تجارت با دنیا راهی جز تغییر رفتارش ندارد و «تا زمانی که ایران رفتار خود را در حوزه‌های غیرهسته‌ای تغییر نداده، تحریم‌های غیرهسته‌ای باقی می‌مانند.»

اکنون سؤال اینجاست که آیا دشمن پنداشته است که به شیوه‌ای درستی برای واداشتن ایران به تسلیم رسیده است ؟ چرا دشمن اصرار دارد که سیاست‌های کشورمان دستخوش تغییر و تحول شوند تا درازای آن امتیازاتی ناچیز بدهد ؟ چرا مقامات واشنگتن فکر می‌کنند که به اهرم فشار مناسبی دست‌یافته‌اند تا از رهگذر آن بتوانند در سایر شاخصه‌های انقلابی نیز شانس خود را آزموده و بتوانند بر آن‌ها اثرگذار باشند ؟ و ده‌ها پرسش دیگر ...

دشمن پس از ناکامی‌های تاریخی و بی‌سابقه برای به‌زانو درآوردن انقلاب اسلامی – از ترور و کودتا گرفته تا تهاجم نظامی– و پس از توافق هسته‌ای به این نتیجه رسیده است که با روش و رویکردی متفاوت شاید بتواند به آرزوهای بربادرفته خود دست یابد. آن‌ها با تکرار ایده لزوم تغییر رفتار ایران که باید آن را نوعی از دیپلماسی عاجزانه و درعین‌حال گستاخانه ارزیابی نمود، به دنبال تزریق نوعی تفکر «خودارزیابی» به مسئولین کشور هستند؛ به این معنا که تلاش می‌کنند با تغییر محاسبات تصمیم گیران نظام، این تفکر را به آنان القاء کنند که برای برخورداری از ارتباطات جهانی و استکباری، باید به‌گونه‌ای رفتار کنند تا اقدامات آنان در هیچ حوزه‌ای با منافع آمریکا در تضاد نباشد.

اینکه رئیس‌جمهور آمریکا به‌صراحت می‌گوید ایران در راستای عمل به روح توافق باید گام بردارد تا بتواند به جامعه به‌اصطلاح جهانی ملحق شود، منظوری جز تغییر رفتار ایران ندارد و به‌عبارت‌دیگر ایران باید به‌گونه‌ای رفتار کند که مورد اقبال و پسند کاخ سفید باشد.

رفتاری که آمریکا به دنبال آن است تا از ایران و تصمیم گیران و تصمیم سازانش ببیند، همان‌هایی است که بارها با هیاهو مخالفت خود را با آن اعلام کرده‌اند و اینک با توسل به گروگان‌گیری اقتصاد کشور از یک‌سو و «نفوذ» در حوزه‌های گوناگون از سوی دیگر، تلاش می‌کنند تا سیاست‌های منطقه‌ای و نظامی ایران را به سمت دلخواه خود هدایت کنند. به اذعان مقامات حال و سابق آمریکا، بزرگ‌ترین مشکل واشنگتن، تأثیرگذاری ایران در منطقه و حمایت از جبهه مقاومت است.

آن‌ها در وهله نخست از ایران می‌خواهند تا رژیم صهیونیستی را تهدید نکند و از حمایت جبهه مقاومت دست بردارد، آزمایش موشک‌های دوربرد را کنار بگذارد و شعار «مرگ بر آمریکا» و «مرگ بر اسرائیل» را سر ندهد. وقتی‌که مقاومت در کشوری سست شود، دشمن به گام‌های بعدی امیدوار می‌شود و قادر است با گستاخی بیشتری هویت آن کشور را گام‌به‌گام رو به اضمحلال ببرد. مرحله بعد – همان‌گونه که بارها اعلام کرده‌اند – افزایش فشارهای حقوق بشری و حمایت از آزادی بی‌عفتی و باقی تبعات آن است تا اینکه ایرانی مسلمان را از همه سلاح‌های ایمانی، عقیدتی و انقلابی خود خلع و بی‌هویت کنند.

به اصل ماجرا بازگردیم و دوباره اهداف استکبار را مرور کنیم. نظام سلطه با استفاده از حربه اقتصاد و کاستی‌های کشور در عدم تحقق اقتصاد مقاومتی، بر تغییر سیاست خارجی انقلابی و دست برداشتن از توان موشکی و نظامی متمرکزشده است. محاسبه بعدی آن‌ها این است که ایران با کنار گذاشتن قدرت نظامی و درنتیجه خنثی شدن تأثیرگذاری منطقه‌ای، به کشور مطیع و تسلیم تبدیل شود تا با بهره‌گیری از سیاست نفوذ و نفوذی‌ها، هر آنچه از آزادی‌های غربی را بخواهند بتوانند بر کشور تحمیل کرده و درنهایت از هویت و ماهیت ایران انقلابی هیچ‌چیزی باقی نگذارند.

اما اگر مسئولین آمریکایی و غربی که خیال خام تغییر رفتار ایران را در سر می‌پرورانند با چشم و ذهن بازتری به حقایق نگاه کنند، خواهند فهمید که ماجرا به این سادگی که آن‌ها گمان می‌کنند پیش نخواهد رفت. مقامات رژیم کودک کش بارها اعلام کرده‌اند که ایران را بزرگ‌ترین تهدید خود می‌دانند، سیاست‌های منطقه‌ای ایران در حمایت از جبهه مقاومت، نقشه تجزیه کشورهای غرب آسیا را به‌کلی دگرگون کرده و طراحانش را به استیصال واداشته است، قدرت نظامی و موشکی کشورمان اکنون در رده ششم جهانی قرارگرفته و هیچ کشور بزرگ و کوچکی، جرأت تعرض به آب‌وخاک کشور را ندارد و از همه مهم‌تر، ایمان انقلابی مردم ایران که الهام‌بخش مسلمان و آزادگان جهان است.

تمام این موارد مؤلفه‌های راهبردی بزرگی هستند که ثابت می‌کند ایران اسلامی علیرغم تمام فشارها و تهدیدات همچنان قدرت بزرگ منطقه است و با بصیرت و هوشیاری مردم و مسئولین، نه آمریکا و نه هیچ کشور دیگری در جهان، نمی‌تواند رفتار عزتمندانه ایران را تغییر دهد.


نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها