سرویس سیاسی پایگاه 598 -سعيد دره شيري/ با نزديك شدن به زمان انتخابات رياستجمهوري ايالات متحده كه در آبان ماه امسال برگزار ميشود، رقابت نامزدهاي دو حزب حاكم بر اين كشور يعني جمهوريخواه و دموكرات بيشتر و بيشتر شده است و در اين ميان از تخريب يكديگر نيز فروگذار نيستند. نكته حائز اهميت در نطقها و تبليغات انتخاباتي اين دوره، توجه خاص نامزدها به برجام و سرنوشت آن پس از انتخاب شدن هر كدام از آنها است. اين اظهار نظرها به حدي زياد و تعجب برانگيز است كه حتي ارنست مونيز، وزير انرژي آمريكا، به آن واكنش نشان داد.
وي كه يكي از اعضاي تيم مذاكرهكننده هستهاي آمريكا در كنار 5 كشور ديگر(موسوم به گروه 1+5 شامل آمريكا، انگليس، فرانسه، آلمان، چين و روسيه) با ايران بود، در مصاحبهاي كه روز جمعه(20 فروردين) انجام داد لفاظيهاي نامزدهاي انتخابات رياستجمهوري آمريكا مبني بر پاره كردن توافق هستهاي با ايران را اقدامي غيرعقلاني ناميد اما تأييد كرد كه چنين اقدامي «از لحاظ فني امكانپذير است».
مونيز در مصاحبه خود با تلويزيون بلومبرگ در همين باره گفت: «اين، از لحاظ فني امكانپذير است، اما من فكر نميكنم كه هيچ محاسبهاي شما را به اين نتيجه برساند كه انجام اين كار عقلاني است.»
وزير انرژي آمريكا گفت: «اگر رئيسجمهور بعدي ما كاملاً به صورت دلبخواه بگويد: "بسيار خوب؛ همه چيز خوب است، فقط من از اين توافق خوشم نميآيد"، بسيار بعيد است ساير قدرتهاي جهاني كه در كنار ما با ايران مذاكره كردهاند از ما تبعيت كنند. اين، اصلاً منطقي نيست.»
گفتني است مونيز كه چند روز پيش براي گفتوگو با مقامهاي رژيم صهيونيستي درباره «برجام» به سرزمينهاي اشغالي سفر كرده بود گفت: «بنيامين نتانياهو» نخستوزير رژيم صهيونيستي هم اكنون توافق هستهاي با ايران را پذيرفته است. اين در حالي است كه «نتانياهو»، در زمان جاري بودن مذاكرات هستهاي ايران و گروه 1+5 بارها توافق با ايران را «اشتباه تاريخي» و تهديدي عليه موجوديت رژيم تحت امرش خطاب كرده بود. با وجود اين، برخي كارشناسان اين اظهارات «نتانياهو» را بخشي از بازي «پليس بد–پليس خوب» آمريكا و متحدانش و راهبردي براي گرفتن امتيازهاي بيشتر از ايران عنوان ميكردند.
به نظر ميرسد دلايلي كه باعث ميشود رئيسجمهور بعدي امريكا، چه ترامپ و چه هر كس ديگر، به برجام پايبند باشد و زير آن نزند، فراتر از آنچه مونيز عنوان كرد؛ يعني نگراني از عدم همراهي كشورهاي 5+1 بعد از رد برجام توسط رئيسجمهور بعدي امريكا باشد.
نگاهي به سياستهاي امريكا در جهان نشان ميدهد اين كشور در همراه كردن كشورهاي ديگر با خود يد طولايي دارد و در اين خصوص حتي كشورهاي اروپايي هم مستثني نيستند. نمونه بارز آن لشكركشي از آن سوي دنيا به خاورميانه و اشغال دو كشور افغانستان و عراق به بهانه مبارزه با تروريسم و سلاحهاي كشتار جمعي است؛ بهانههايي كه عليرغم گذشت افزون بر ده سال، از اثبات آن عاجز مانده چه رسد به اينكه در مبارزه با آن موفق شده باشد.
بنابراين اگر رئيسجمهور بعدي امريكا اجراي برجام! را متوقف كند نبايد تعجب كرد كشورهاي غربي جزء اولين تأييد كنندگان و همراهان آن باشند. چين و روسيه هم نهايت كاري كه ميتوانند انجام دهند مخالفت با اقدام امريكاست. البته ذكر اين نكته ضروري است كه اين تكروي براي امريكا هزينههايي هم در پي خواهد داشت و هر چه بر تعداد اين اقدامات افزوده شود هزينه بيشتري متوجه امريكا ميشود و يكي از بزرگترين آنها ضربه خوردن به جايگاه بينالمللي اين كشور است؛ اما به هر حال امريكا ابزار جبران بخشي از اين هزينه را دارد.
اما چرا رئيسجمهور آينده امريكا اجراي برجام را ادامه خواهد داد؟ براي پاسخ به اين پرسش بايد به سه نكته توجه كرد. اول اينكه ادعاي پاره كردن برجام يك شعار تبليغاتي براي رأي آوردن و تخريب رقيب است. بيگمان، به همان اندازه كه اوباما به وعده انتخاباتي خود مبني بر تعطيل كردن زندان گوآنتانامو عمل كرد، رئيسجمهور آينده امريكا هم برجام را زير پا خواهد گذاشت!
نكته بعدي توجه به امتيازهايي است كه طرفين در برجام به يكديگر دادهاند؛ امتيازهايي كه برخي مقامات امريكايي را چنان به وجد آورد كه اعتراف كردند باورشان نميشد طرف ايراني تا اين اندازه كوتاه بيايد و با آنها همراهي كند. در اين خصوص در زمان مذاكرات تيم هستهاي با 5+1 از سوي دلسوزان كشور هشدارهاي جدي داده شد اما متأسفانه از سوي عاليترين مقام اجرايي كشور مورد اتهام قرار گرفتند. ذكر اين موارد خارج از حوصله اين نوشتار است اما مرور مجدد آن نكات، كمك بزرگي در يافتن پاسخ اين پرسش خواهد بود. و اين امتيازي است كه غرب و بهويژه امريكا بسادگي نميتواند از آن چشم بپوشد.
سومين و مهمترين نكته در پاسخ به اين پرسش، رفتار پسابرجامي طرفين مذاكره به ويژه طرف ايراني و طرف امريكايي است. دولتمردان امريكايي مانند گاو پيشاني سفيد در بدعهدي شهره خاص و عام هستند و اين نكتهاي بود كه تيم مذاكره كننده به آن توجه نكرد و اكنون عليرغم اجراي تمام تعهدات از سوي طرف ايراني، امريكاييها به تعهدات خود عمل نميكنند و دست دولت هم به جايي بند نيست؛ چرا كه هرچه برگ برنده كه از قبل به دستش رسيده بوده، همه را از كف داده است. تأسفآورتر اينكه هرچه امريكاييها توافق را نقض ميكنند، در داخل كشور عدهاي پيدا ميشوند تا در نقش گريمور به بزك كردن افتضاح خود بپردازند و به محض اينكه امريكاييها خلف وعده ميكنند، در قامت وكيل مدافع تيم مذاكره كننده هستهاي امريكا جلوي دوربين حاضر شده و از امريكاييها تمام قد دفاع ميكنند.
آيا رئيس جمهور آتي امريكا حاضر است چنين وكيل مدافعاني را از دست بدهد؟ آيا لابي صهيونيستي به او چنين اجازهاي ميدهد؟ يك نمونه بد عهدي امريكا عدم رفع عملي تحريم سوئيفت است. لغو يا عدم لغو تحريم سوئيفت را بايد از زبان تجار و بازرگانان شنيد؛ يعني همانهايي كه سر وكارشان با سوئيفت است نه از زبان عضو تيم مذاكره كننده. بايد به تيم مذاكره كننده و رئيسجمهور گفت سوئيفتي كه استفاده از بخش دلارش همچنان در تحريم و استفاده از بخش ساير ارزهاي آن محدود و بعضاً با واسطه بانك ثالث از كشور ديگر و هزينه همراه باشد، با نبودش تفاوت چنداني ندارد. پس چه شد وعده حل مشكل محيط زيست و آب خوردن مردم كه رئيسجمهور به برجام گره زده بود؟ چه شد چرخيدن همزمان چرخ زندگي مردم و سانتريفيوژها؟!
با اين اوصاف فرداي انتخابات رياست جمهوري امريكا حتي اگر ترامپ با تمام قمپز در كردنها و رفتارهاي دون شأن يك شهروند امريكايي –چه رسد به نامزد رياست جمهوري–، وارد كاخ سفيد شود قبل از هرگونه تصميم و اقدام در خصوص برجام با خود خواهد گفت:
اولا دولت قبل، دشمن شماره يك امريكا را به ميز مذاكره كشاند و خواستههايش را تحميل كرد و فنآوري هستهاي ايران را به عقب راند؛ بعد از 38 سال اين موضوع دستآورد كمي نيست و بايد قدرش را دانست؛
ثانياً طرف ايراني به تمام تعهدات خود عمل كرده ولي ما چه؟ يك نفر هم نگفته بالاي چشممون ابرو است؛
ثالثاً داخل ايران وكيل مدافعهايي داريم كه از ما بهتر بلدند برجام را بزك كنند، زدن زير برجام يعني زدن زير صندلي آنها، كه اصلاً به صلاح نيست؛
رابعاً و از همه مهمتر پاره كردن برجام توسط من در هر زمان با اندك بهانهاي امكان دارد اما طرف ايراني به سادگي نميتواند به روز اول برگردد. و لذا نميتواند از موضع قدرت سخن بگويد و ما را به لغو توافقنامه تهديد كند.
بنابراين چه دليلي دارد كه رئيسجمهور آتي امريكا برجام را زير پا بگذارد؟! با اين اوصاف اگر روزي جان كري خاطرات برجام را به رشته تحرير در آورد و در آن نوشت:«پس از اوباما، رئيسجمهور جديد به مدت يكسال هر صبح دوشنبه يك دسته گل با يك كارت پستال به دفترم ميفرستاد كه روي آن نوشته بود: «كري جان! بابت برجام از صميم قلب متشكرم» تعجب نخواهيم كرد.