عبدي اين مطلب را در روزنامه
زنجيره اي روزگار منتشر كرد، روزنامه اي كه توسط تيمي از همكاران روزنامه
شرق منتشر مي شود. شرق در سال 84، پرچمدار حمايت سرسخت از هاشمي در
انتخابات رياست جمهوري بود اما پس از آن اعتراف كرد كه اشتباه بزرگي مرتكب
شده و هاشمي بايد نه به عنوان بازيگر بلكه به عنوان مربي مانند علي دايي
روي نيمكت مي نشست.
عضو مستعفي حزب مشاركت در نوشته خود كه تحت عنوان
«طرح عبدي درباره هاشمي » منتشر شده، نقد هاشمي را نوعي خدمت به او مي داند
و تصريح مي كند كه دشمن ترين افراد نسبت به هاشمي را كساني مي داند كه از
موضع دوستي و طرفداري، اقدام به روتوش كارهاي سياستمداران مي كنند. وي
ادامه مي دهد: درست يك روز پيش از انتخابات مجلس ششم يادداشتي نوشتم كه روز
بعد از انتخابات در روزنامه صبح امروز منتشر شد. در آنجا احتمالات گوناگون
آراي جناب آقاي هاشمي را مطرح و تحليل كردم، بدترين گزينه راي 25درصد بود
كه معتقد بودم بر اثر اين راي دوران سياسي ايشان در عرصه عمومي به پايان
رسيده تلقي خواهد شد و در همان جا پيش بيني كردم كه متأسفانه احتمال رخ
دادن اين گزينه بيش از ساير موارد است. چندي بعد در مصاحبه اي كه با فهمي
هويدي روزنامه نگار برجسته عرب انجام دادم مجدداً بر پايان دوران سياسي
ايشان در عرصه عمومي تصريح كردم، ولي ظاهراً اين سخنان من بيش از آنكه از
جنبه عيني و واقعي شنيده شود از جنبه سياسي و حتي دشمني برداشت و در جهت
عكس آن عمل شد و در نتيجه با حضور ايشان در انتخابات سال 84 و رفتن به دور
دوم مواجه شديم كه در آنجا هم تحليل مفصلي كردم كه چرا ايشان در دور دوم
راي نخواهد آورد، كه آن نيز شنيده نشد.
عبدي با بيان اينكه«اصرار هاشمي
به حضور در عرصه عمومي و بازي در ورزشگاه 70 ميليوني، باعث از دست دادن
جايگاه وي در عرصه نخبگان هم شده و ممكن است اين نقش در آينده كمرنگ تر هم
بشود»، نوشت: اگر تصور شود ايشان مي تواند در عرصه سياست عمومي، ايفاي نقش
كند و احتمال موفقيتي داشته باشد، به دلايل گوناگون خيال خام و باطلي است.
اگر تصور شود كه در ساختار فعلي قدرت و نخبگان مي تواند بازسازي شود و
ايفاي نقش كند، بازهم تصور درستي نيست، و احتمال وقوع آن كم است. تنها نقشي
كه براي آقاي هاشمي قابل تصور است و از نظر تاريخي نقش بسيار مهمي هم
خواهد بود، كوشش براي ايفاي نقش كاتاليزور سياسي جهت پيوند دادن ميان دو
سطح پاليتي و (نخبگان) قدرت در موقع مناسبي كه دير يا زود فرا مي رسيد،
خواهد بود. لازم به ذكر است كه كاتاليزور در معادلات شيميايي، فقط نقش
واسطه را در شكل گيري فرمول شيميايي دارد، و پس از انجام واكنش شيميايي و
ايجاد ماده جديد، كاركرد كاتاليزور به پايان مي رسد. ولي فراموش نكنيم كه
بسياري از واكنش هاي شيميايي بدون حضور و وجود كاتاليزور انجام نمي شود.
عبدي
همچنين به روزگار گفته است: مشكل آقاي هاشمي اين است كه برخي افراد اعم از
دوستان يا نزديكان هستند كه مي خواهند در كنار ايشان ارتقاي جايگاه پيدا
كنند و اين افراد براي ايفاي نقش بازيگري بر آقاي هاشمي فشار خواهند آورد.
بايد اين افراد را كنار زد تا روي پاي خودشان بايستند. البته سن و سال و
تجربه ايشان به گونه اي است كه به احتمال فراوان ديگر اجازه چنين اشتباهي
را نمي دهند. من معتقدم اگر ايشان در سال 76 از حوزه رسمي قدرت كنار مي رفت
و از ايفاي نقش بازيگري سياسي پرهيز مي كرد، قطعاً در اين مدت 14 سال و در
مقاطعي مهم مي توانست برخي گره هاي بازنشدني سياست در ايران را باز كند در
حالي كه در اين سال ها هيچ گرهي را باز نكردند اگر كورترش نكردند، زيرا
خودشان به دليل نقش مستقيمي كه در عرصه سياست براي خود تعريف كردند به جزوي
از اين گره ها تبديل شده بودند.
خاطرنشان مي شود هاشمي رفسنجاني روز
شنبه در ديدار با «جمعي از فعالان سياسي، دانشجويي و مطبوعاتي» در پاسخ به
سؤالي در مورد انتخابات آتي مجلس گفته بود: همان گونه كه قبلاً گفته ام در
انتخابات آينده حزب، داوطلب و كسي را تعيين نكرده ام و در ملاقات با اقشار
گوناگون هم به ديدگاه هاي آنان در مورد انتخابات احترام گذاشته ام.
بنا
به گزارش دفتر هاشمي، وي «بازگشت از خطا، رجوع به مردم و ايجاد تقويت اتحاد
و همدلي ميان مردم و مسئولان و نيز مردم و گروه هاي سياسي را راهكار عبور
از گردنه هاي سخت مقطع كنوني نظام و انقلاب خواند.»
منبع: کیهان