به گزارش پایگاه 598 به نقل از رجا نیوز، حسن روزی طلب / با نزدیک شدن زمان انتخابات نهمین دوره مجلس شورای اسلامی که در روز 12 اسفند برگزار می شود، تکاپوی جریان ها و گروه های سیاسی برای تعیین نحوه حضور و یا عدم حضورشان در انتخابات به صورت جدی تری دنبال می شود.
در این میان، جریان فتنه که سال گذشته با راهبری میرحسین موسوی و مهدی کروبی در یک بن بست استراتژیک گرفتار شده بود، با منزوی شدن ایندو، دوباره عنان کار را در اختیار محمد خاتمی قرار داد و او با مشورت موسوی خويینیها، استراتژی کاهش مشارکت در انتخابات به مثابه کاهش مشروعیت نظام را در دستور کار قرار داد. این استراتژی موجب شد تا اعضای جریان تجدیدنظر طلب به صورت یکپارچه در روزهای ثبت نام در خانه بنشینند و ثبت نام نکنند.
از سوی دیگر، در جریان اصولگرا پس از آن که جبهه پایداری انقلاب اسلامی و گروه 7+8 شکل گرفت، یک جدال گفتمانی برای تعیین صلاحیتها و نحوه حضور، وحدت، کثرت و خالص سازی رخ داد که همچنان ادامه دارد.
در این نوشتار قصد نداریم که به بررسی این مجادله بپردازیم و داعیه اصلی این یادداشت، اثبات این گزاره است که جبهه پایداری انقلاب اسلامی به عنوان یکی از جریان های اصولگرا و انقلابی باید در انتخابات پیش رو، حضوری فراگیر داشته و لیست انتخاباتی ارائه دهد. در بیان دلایل این گزاره می توان گفت:
1- اتفاقهاي سال جاری و نحوه شکل گیری زمینه حضور اصولگرایان در انتخابات نهم مجلس شورای اسلامی نشان داد که جریان های مختلف اصولگرایان قطعا با هم متفاوت بوده و دارای پیشینه، عقاید و عملکرد متفاوت هستند. افرادي مانند آقايان علی مطهری و عباسپور با دکتر آقاتهرانی و حجت الاسلام روح الله حسینیان متفاوت هستند. دیدگاه آنها نسبت به کلیدی ترین مفاهیم متفاوت و متضاد بوده و نمایش آن در چند سال گذشته بهویژه پس از فتنه 88 این مسئله را در پیش چشم رأی دهندگان باورپذیر و عینی کرده است. حضور این افراد در یک لیست به نوعی گمراه کردن رأی دهندگان و خلاف شرط صداقت و انصاف است. این تفاوت ها، تفاوت سلیقه نیست مثلا تفاوت عقیده در مورد انتخاب اصلح یا انتخاب صالح مقبول و کنار گذاشتن اصلح یک تفاوت بنیادی است که تبعات سیاسی و اجتماعی گسترده ای در پی دارد.
2- حضور نداشتن چهره های جریان فتنه و کمبود نیروی انسانی جریان نفوذی در دولت و رد صلاحیت صحیح برخی ثبت نام کنندگان موجب شد تا امید دشمن برای غیررقابتی شدن انتخابات در شهر تهران پررنگ شود اما حضور یک لیست قوی از جبهه پایداری در کنار فهرست گروه موسوم به 7+8 به اضافه حضور تک چهره هایی که رأی قابل توجهی دارند، می تواند این استراتژی را نیز نقش بر آب کند.
3- حضور جبهه پایداری می تواند نمایشگر یک رقابت اخلاقی و درون چارچوب نظام باشد، بدون ترس از ساختارشکنی عده ای که امروز فتنه گر نامیده شوند. در 25 سال گذشته و در هر دور از انتخبات، این نگرانی وجود داشت که عده ای که التزامی به انقلاب اسلامی و ولایت فقیه ندارند، با روش های تبلیغاتی غیر اسلامی بتوانند به مراکز حساس تصمیمگیری بروند و اخلالی در کار جمهوری اسلامی به وجود آورند، آنگونه که در مجلس ششم و دولت اصلاحات رفتار شد. همچنین رعایت بایسته های اخلاقی در رقابت های انتخاباتی آن گونه که در شأن آیت الله مهدوی کنی و آیت الله مصباح یزدی است، میتواند الگوی سالمی از رقابت را در جمهوری اسلامی پدید آورد.
4- حرکت مردمی بدون جنجال و هیاهو به سوی خالص سازی، رمز بقای جریان های سیاسی است. جبهه پایداری در ماه های پس از اعلام موجودیتش توانسته با پافشاری بر اصول و به جان خریدن هزاران فحش و ناسزا، گفتمان اصولگرایی ناب را بر مبنای ولایت مطلقه فقیه به جلو ببرد و تأثیرات این پافشاری جبهه پایداری حتی در نحوه رفتار و گفتمان رقبا نیز آشکار شده است، آنجا که برخی افراد که فتنه 88 را کدورت و یا دعوای شخصی می دانستند، به صف اول مبارزه با فتنه آمده اند و یا انتخاب اعضای ستاد انتخاباتی 7+8 خود به خوبی نمایشگر تأثیرات حرکت گفتمانی جبهه پایداری است. به هر حال، استقامت بر اصول آن هم در عرصه پر هیجان انتخابات می تواند تکمیل کننده حرکت به سمت خالص سازی حداکثری جریان اصولگرایی باشد.
5- آنچه در ایران 1388 گذشت، اگرچه يك بیماری سیاسی و امنیتی بود که با حضور مردم در 9 دی درمان یافت اما زخمها و تجربیات این دوران هنوز تازه است. حضور جبهه پایداری در انتخابات می تواند مانع از فرموشی خیانت خائنان و سکوت ساکتان شود. کارنامه خوانی جریان های درگیر در فتنه 88 و بازخوانی مواضع افراد در این گیرودار، می تواند انتخابات نهم مجلس شورای اسلامی را جدا از رقابت های سیاسی، به یوم الحساب برخی جریان ها تبدیل کند.
6- یکی از دلایل اعلام موجودیت جبهه پایداری، عملکرد نامناسب دکتر احمدی نژاد در حمایت و میانداری جریان نفوذی است که در ماجرای تأسف برانگیز خانه نشینی بروز یافت. اکنون نیز چشم خیل عظیم علاقه مندان آقاي احمدی نژاد که از سویی از عملکرد او و رئیس دفترش سرخورده شده و از سوی دیگر ارتباطي با کسانی ندارند که سالهای گذشته را با لجن پراکنی و عقده گشایی علیه دولت مورد حمایت رهبری سپری کرده اند، به جبهه پایداری دوخته شده تا این خلأ را پر کند. آنها در دوران اصلاحات مشتی کفن پوش و قابلمه به دست خوانده شدند، کاندیداهای ریاست جمهوی اصولگرايان در سال 84 هم مدل تبلیغات بلری و مشعوف شدن از جایزه نوبل شیرین عبادی را به آنها ترجیح دادند و اکنون نیز جرین نفوذی در دولت دهم می گوید مگر شما چند نفرید؟! اکنون چشم امت حزب الله به جبهه پایداری دوخته شده است!
7- یکی از مهمترین رسالت های جبهه پایداری جایگزینی تخصص به جای سهمیه بندی های معمول گروه های سیاسی است. بهعنوان مثال در مجلس گذشته علی رغم مسائل متعدد سیاست خارجی، تعداد نمایندگانی که سابقه حضور در دستگاه دیپلماسی و اشراف بر پيچيدگيهاي اين حوزه را داشتند، به عدد 3 نمی رسید و همین مسئله، موجب ضعف مفرط کارشناسی در مجلس و اظهارات شتابزده و مبتدیانه متعدد نمایندگان در حوزه سياست خارجی میشد. در حوزه اقتصاد نیز این مسئله مصداق داشت.
در اين ميان، جبهه پایداری باید با ارائه فهرستی از متخصصین توانمند مانند دکتر مرتضی آقا تهرانی، دکتر محمد سلیمانی، دکتر مسعود میرکاظمی، دکتر محمد هادی زاهدی وفا، دکتر زهره طبیب زاده، مهندس سید مهدی هاشمی، دکتر ناصر سقای بی ریا و... تخصص محوری آرمانخواهانه را به مجلس نهم هدیه بدهد.
8- یکی از مقدمات و الزامات وحدت آن است که طرفهای درگیر، بنایشان بر تفاهم و وحدت باشد اما متأسفانه با رصد موضع گیری برخی از چهرهها و گروه های سیاسی، این مساله هم اکنون در میان اصولگرایان دیده نمی شود. این افراد و گروه ها که نفس حضورشان در جمع اصولگرایان با توجه به سابقهشان در فتنه 88 ناموجه مینماید، با سد کردن ملزومات وحدت مانند انتخاب هیئت داوری مورد اجماع، نگذاشتند تا وحدت حداکثری سیاسی شکل بگیرد.
از سوی دیگر، موج تخریب ها و بی انصافی هاي برخي از چهرههای این گروهها علیه جبهه پایداری که حتی پیش از اعلام موجودیت این جبهه آغاز شده بود و حتی این شائبه را ایجاد می کرد آنها جبهه پایداری را نه ظرفیتی از ظرفیت های اصولگرایان بلکه به عنوان گروهی می شناسند که جایشان را تنگ کرده است و به اين ترتيب، با شعار وحدت حداکثری، جمعي از خالص ترین و بهترین نیروهای کیفی جریان اصولگرا را دفع حداکثری کردند.
حضور مستقلانه جبهه پایداری می تواند حباب توهمی این گروه ها را بترکاند و محملی جذاب برای نشان دادن حقایق عریان این افراد و گروه ها باشد.
9- یکی دیگر از بایدهای ارائه لیست جبهه پایداری انقلاب اسلامی، نمایش خالصانه ارزشهای مشترک ولایتمداران است. کسانی که نگاهشان به ولایت فقیه است، هرگز دچار قبیله گرایی سیاسی نمی شوند، حتی اگر کسی با سلیقه های آنها اختلاف داشت، اما در نگاهش به اطاعت از ولایت فقیه حرف و حدیثی نبود، مانند دکتر حدادعادل در صدر فهرست جبهه پایداری انقلاب اسلامی قرار خواهد گرفت. فهرست جبهه پایداری نشان خواهد داد که امثال سردار ایثارگر محمد کوثری در صدر توجهات قرار خواهند داشت.
10- همه دلایل پیشگفته به کنار، اگر اعضای جبهه پایداری با احساس تکلیف و معامله با آن کسی که تجارت با او شیرینترین تجارت است، به صحنه انتخابات وارد شوند، حتماً پیروز هستند. چه آنکه به پیروزی ظاهری برسند و چه آنکه در ظاهر ناکام بمانند. با انتخاب گزینههای اصلح، فردای انتخابات پیروزی و شکست ظاهری علی السویه است چرا که تکلیفی انجام شده و باری در جهت منافع انقلاب به مقصد رسیده است. "اگر در مسير امر و ارادهي خدا قرار بگيريد، حتماً پيروز هستيد" (آيتالله مصباح يزدي در ديدار 6/11/90 با اعضاي جبهه پايداري)