سرویس نقد رسانه پایگاه 598 / پس از ممیزی بی سابقه سریال تاثریا که با دستور مستقیم معاون سیما، جناب آقای دارابی و به دلیل سیل نقدهایی که توسط رسانه های خبری منتشر یافت صورت گرفت، این سوال مطرح می شود که چرا اصلاً می بایست در صدا وسیما چنین سریال هایی تولید شود؟ آیا در صدا و سیما، گروه های مطالعاتی برای تألیف فیلم نامه وجود ندارند؟ آیا بر روی فیلم نامه های صد و سیما، کارشناسان مذهبی اظهار نظر نمی کنند؟ سرویس نقد رسانه پایگاه 598 بررسی این موضوع را در دستور کار خود قرار داده و مصاحبه هایی را با چند تن از فعالین عرصه سیما و مسئولین بعمل آورده که به مرور تقدیم می گردد. متن زیر، مصاحبه با جناب آقای سلحشور، خالق سریال عظیم یوسف پیامبر است که در آن به مطالب تکان دهنده و تأمل برانگیزی درباره ساختار صدا وسیما اشاره کردند.
به نظر حضرتعالی چه مشکلی در ساختار صدا و سیما وجود دارد که اصلاً چنین سریال هایی با محتواهای ضد دینی در آن تولید می شود؟
بسم الله الرحمن الرحیم. من هم شنیدم که آقای دارابی دستور ممیزی سریال تاثریا را داده اند. من ضمن احترام به آقای دارابی و آقای ضرغامی و مسئولین دیگر صدا و سیما، واقعاً سهم خودم می دانم از آنها بابت زحماتی که می کشند تشکر کنم. منتها تلاش این دوستان، مانند تلاش فردی است که می خواهد یک نمد سیاه را با شستن سفید بکند. پارچه از اصل سیاه است؛ هر قدر هم اینها تلاش بکنند، سفید نمی شود. مثل یک کافری که ذاتاً نجس است؛ هر قدر هم او را بشوییم، باز پاک نمی شود. سینما و سیما، اینها چنین حکمی را دارند. اینها ذاتاً برای مبارزه با فرهنگ ها و اعتقادات ملل مختلف و یک دست کردنشان با فرهنگ غربی و مخصوصاً صهیونیسم ساخته شده اند. هدفشان یک رنگ کردن همه ی دنیا، به رنگ خودشان بوده.
دو اشکال بزرگ در سینما و سیمای ما وجود دارد (منظورم آثار داستانی تصویری است، اخبار و مستندها و ... را مستثنی کنید): 1- مبانی فیلم سازی و فیلم نامه نویسی را غربی ها و صهیونیست ها طراحی کرده اند. اینها بر محور اومانیسم (انسان محوری) و ماتریالیسم (مادی گرایی) و لیبرالیسم (اباحه گرایی) و دروغ و توهم (داستان هایی که از ذهن های بی ایمان تراوش کرده) بنیانگذاری شده. طبیعتاً مسئولین صدا وسیما نمی توانند این فیلم سازی را اصلاح کنند؛ چون فیلم ساز و فیلم نامه نویس، برای تحقق این اهداف تربیت شده اند و اینها را بعنوان اصول فیلم سازی آموخته اند.
شما روحانی و بسیجی تربیت نکردید، شما فیلم سازی تربیت کردید که قرار است از ذهن خودش، بدون اینکه تربیت دینی شده باشد، تحلیل های شخصی اش را تحویل مردم دهد و همه را به سمت نفسانیات خودش سوق دهد.
خب به نظر شما این سریالی که شما می گویید، تاثریا، غیر از این است؟ سریال تاثریا ساخته شده که فرهنگ های جامعه ما را زیر سوال ببرد، ارزش ها و باورهای ما را زیر سوال ببرد. در همین سیما و سینمایی که ترویج دختر بازی می شود، ترویج فحشا می شود، روابط بین محرم و نامحرم عادی جلوه داده می شود، در همین جا فیلمی ساخته می شود که در آن یک زن از اینکه ازدواج کرده، زیر سوال می رود و همه او را می کوبند. این یعنی اینکه صدا و سیما و سینما طرفدار اشاعه ی فرهنگ فحشاست. اگر در فیلم ها شما فحشا را گسترش دهید اشکال ندارد، اما اگر در جامعه صیغه شدن یا عقد شدن یا مخفیانه ازدواج کردنِ یک زنی را که شوهر ندارد ترویج کنید، این یک گناه است. اینگونه با فرهنگ ما مبارزه می کنند. این ماهیت سیما و سینماست.
اما آیا آقای ضرغامی اینگونه می خواهد؟ آقای دارابی اینگونه می خواهد؟ نه قطعاً. آن کسانی که دارند به این صدا و سیما خط و جهت می دهند، سه گروه اند که از قدیم هم اینها بودند که بر سیما حاکم بودند و الآن هم حاکم اند. به عبارت دیگر، پهلوی از این مملکت رفته، ولی اعتقاداتش و نوچه های فرهنگی اش هنوز مانده و از طریق صدا و سیما دارد ترویج می شود. چه کسانی مروج آن فرهنگ اند؟ 1- ساواکی ها که عوامل حکومت سابق بودند و اینها همه شان از بین نرفتند در حکومت ما و هنوز در صدا و سیما وجود دارند. 2- توده ای ها؛ هنر ما اعم از نمایش، سینما و سیما، از قدیم دست توده ای ها بوده و هنوز هم هستند.3- فراماسون ها؛ ما یک دونه از لژهای ماسون رو در اینمملکت جمع نکردیم. بسیاری از فراماسونرها هنوز وجود دارند و اونها خوب می دونند که کاربرد سیما چیست؟
اینها ماندند، ریش گذاشتند، لباس ظاهر الصلاح پوشیدند، حتی نماز هم می خوانند و دارند خط می دهند به سیما. اینطور نیست که سیما را به دست ما سپرده باشند که آن را به خدمت انقلاب در بیاوریم.
لذا ما برای آنکه بتوانیم سیما را اصلاح کنیم، دو تا حرکت باید بکنیم: 1- باید مبانی اسلامی برای فیلم سازی مان تعریف بکنیم. تا این مبانی درست نشود، فیلمهایی که تولیثد می شود مخالف اعتقادات و فرهنگ ماست. حالا هر کسی بخواهد مدیر فرهنگی باشد.2- دست این سه گروه ساواکی، توده ای و فراماسونر را وزارت اطلاعات ما، بچه های سپاه و مردم ما، اینها را شناسایی کنند و از این نهادها ریشه کن کنند. تا اینها هستند ، به بچه مذهبی ها و مسلمان ها میدان داده نمی شود.
می دانید این ثریا و سریال های دیگر سیما، اصلاً سناریو اش تکمیل نشده جلوی دوربین می رود؟ خیانت از این بالاتر؟ شما قبل از اینکه یک سناریو تکمیل بشود، آن را جلوی دوربین ببرید! خب معلوم است که دست اندکاران آن سریال ها، چون آدم های ناسالمی هم هستند، چون بر اساس تربیت غیر پرورش پیدا کرده اند، قطعاً آن چیزی را که دلشان می خواهد می سازند و سناریو را تغییر می دهند. اما شما اگر سناریوی تکمیل شده را اجازه ساخت بدهید، دیگر نمی توانند آن را دست کاری کنند.
به همین دلیل، اصلاً در صدا و سیما با این عقیده که سناریو باید تکمیل شود و بعد جلوی دوربین برود مبارزه می شود. می گویند بگذارید حالا شروع بشود، زود پخش شود، ما منتظر آنتن هستیم، آنتن معطل است، زود تولید کنید. و از این بدتر اینکه فیلم که تولید می شود، دقیقه نود طوری فیلم را به آنتن می رسانند که مسئولین اصلاً فرصت نمی کنند بازبینی کنند. بنده دو سریال مستند از عاشورا ساختم، یک سال بعد از پخش ارزیابی شده! خب با این شرایط شما می خواهید آثار صدا و سیما درست شود؟
پس ما علاوه بر اینکه باید مبانی اسلامی برای سینما و سیما طراحی کنیم و دست آن افراد را کوتاه کنیم، باید تغییرات ساختاری هم در صدا و سیما بدهیم و تا فیلم نامه ای کاملاً تصویب نشد، ارزیابی و نقد نشده آن را جلوی دوربین نبریم و از همه مهمتر، تا یک اثر توسط کارشناسان مذهبی دیده نشده و تأیید نشده، پخش نشود. اینگونه صدا و سیما اصلاح می شود.
حضرتعالی که با ساختار صدا وسیما ارتباط داشتید، بفرمایید که اصلاً تیم مطالعاتی ای پشت این سریال ها و فیلم نامه های سیما وجود دارد؟ اصلاً تیم مطالعاتی راجع به مثلاً تربیت دینی که بخواهند به فیلم سازان مشاوره دهند یا فیلم ها را ارزیابی کنند وجود دارد؟
اصلاً؛ در صدا و سیما شما اگر به یک کارگردان بگویید بیا این محقق، این متخصص، این مشاور، می گوید من خودم کلی مشاورم! من شأنم بالاتر از آن است که یک مشاور بیاید به من بگوید که تو چه کار کن؟ من خودم کارشناس هستم اصلاً! کارشناس مذهبی ام. من نظرات کارشناسی را نمی آیم اعمال بکنم که، من خودم صاحبنظرم! اینگونه یادش دادند.
و صدا و سیما هم هیچ قیدی نمی گذارد برای اینکه اینها تأییدی از کسی بگیرند برای فیلم نامه نویسی؟
نخیر، ابداً؛ فقط خود سازمان یک شورایی دارد که در آن شورا، آن هم نه خود اصل سناریو، بلکه سیناپسش، یعنی داستان اجمالی و کلی اش یک نقد و بررسی می شود و بعد می گویند برو جلوی دوربین!
چرا، کارشناس اسلامی می آورند، ولی از آنطرف به کارشناس می گویند:«آقا تو که فیلم ساز نیستی که؛ تو که بلد نیستی اصلاً فیلم سازی چیست؟» ولذا انقدر این کارشناس را شخصیت و جایگاهش را تنزل می دهند که این می شود آلت دست عوامل فیلم. آخر می بینید فیلم ساخته شده زیر نظر آقای کارشناس، ولی باب نظر آقای نویسنده و کارگردان و تهیه کننده در آمده. در حالی که اول باید سناریو کامل نوشته شود، تازه بیاید دست کارشناس مذهبی و او بگوید آیا خلاف شرع مقدس و عرف و اخلاق و فرهنگ جامعه هست یا نیست؟