کد خبر: ۳۶۷۱۱
زمان انتشار: ۲۲:۳۱     ۰۶ بهمن ۱۳۹۰
سرویس نقد رسانه 598 به نقل از پایگاه برهان/ از اواسط دهه‌ی 60 ضرورت پیدایش خانه‌ی سینما توسط مسوولین وقت سینمایی احساس شد اما مشکل با روی کار آمدن دولت اصلاحات و میدان یافتن عناصر غرب زده شروع شد تا جایی که فضای خانه‌ی سینما را تبدیل به فضای مسمومی کردند...در این میان عده‌ای انحلال خانه‌ی سینما را تنها راه باقی مانده می‌دانند و عده‌ی دیگر تغییر و اصلاحات اساسی در ساختار آن را بهترین نسخه برای درمان مشکلات خانه‌ی سینما معرفی می کنند؛ اما به راستی کدام راه بهتر است؟ در این خصوص با آقای «محمدصادق باطنی» کارگردان و مستندساز عرصه هنر و سینما به گفت‌و‌گو نشسته ایم.
 
دیدگاه شما در مورد خانه‌ی سینما و فعالیت‌های آن‌ چیست؟ کارهای غیرقانونی آن‌ از کجا شروع شد؟
 
شکی نیست که وجود یک تشکل صنفی در حوزه‌‌ی سینما ضروری است تا به فعالیت‌های صنفی سینماگران بپردازد و مشکلات آن‌ها، مثل مسایل مربوط به بیمه، را برطرف کند و محلی برای گردهمایی سینماگران و هنرمندان این عرصه باشد. مسلماً هم چنین نهادی باید مستقل و غیردولتی باشد. در مفید بودن وجود این نهاد شکی نیست و هیچ کس هم بنای آن را ندارد که سینما را دولتی کند. اما بحثی که امروز مطرح است این است که خانه‌ی سینما  - که امروز داعیه‌دار این صنف است  - تشکلی است که از ابتدا به صورت غیرقانونی به وجود آمده و هر روز هم غیرقانونی‌تر می‌شود.
 
بحث‌های قانونی و حقوقی زیادی در این رابطه مطرح است. به عنوان نمونه، خانه‌ی سینما که طبق قوانین کشور باید به عنوان یک «مرکز» یا «شرکت هنری» در «وزارت فرهنگ و ارشاد» ثبت می‌شد، در بازه‌ی زمانی بین سال‌های 1366 تا 1372، از روی  غفلت یا شاید به عمد، در «وزارت کشور» ثبت شد و اساسنامه‌ای که باید به تصویب «وزارت فرهنگ و ارشاد» می‌رسید صرفاً به «شورای عالی انقلاب فرهنگی» ارایه شد و باز هم مراحل قانونی را طی نکرد.
 
اساسنامه‌ای که از سال 1366 تا 1372به شورای عالی انقلاب فرهنگی داده بودند «22 ماده» داشت؛ ولی اساسنامه‌ای که خودشان بعداً از آن پرده‌برداری کردند «33 ماده» دارد. انتهای قضیه هم در سال 1387 بود که اساسنامه‌ی سال 1372رسماً «اسلام‌زدایی و جمهوری اسلامی‌زدایی» شد و به شکل یک اساسنامه‌ی سکولار و جدای از دین درآمد و تمام بندهای مرتبط با قانون اساسی و تعهد به جمهوری اسلامی و التزام به اسلام از آن حذف شد تا شاید به این طریق سینماگرانی که چندان تمایل و گرایشی به قانون اساسی جمهوری اسلامی و اسلام ندارند، بتوانند آزادانه‌تر فعالیت کنند.
 
اساسنامه‌ای که این تغییرات در آن اعمال شده بود به تصویب وزارت فرهنگ و ارشاد نرسید. همه‌ی این اساسنامه‌ها هم امروز موجود هستند. خلاصه‌ی کلام این است که وجود یک تشکل صنفی در این عرصه بسیار عالی است، ولی تشکلی که به امور صنفی خودش بپردازد و این گونه نباشد که اسم آن تشکل صنفی باشد و در عمل صرفاً محلی برای پاتوق‌های سیاسی یک سری سینماگر سیاست‌زده شود و دیگر این‌که این تشکل صنفی باید خودش قانونی باشد تا بتواند قانون را در حوزه‌ی سینما و هنر بر پا کند.
 
شما فرمودید در سال 66 این تشکل ایجاد و اساسنامه‌ی آن نوشته شد. به نظر شما، آیا دولت‌ها بر عملکرد آن‌ نظارت کافی داشتند؟
 
تا آنجایی که من مطلع هستم، دوره‌ی اولی که اساسنامه‌ی آن‌ها به تصویب رسید و شکل قانونی پیدا کرد سال 72 بود که خود «معاونت سینمایی» وقت در شکل‌گیری این نهاد نقش اساسی داشت و در واقع آن‌ها یک مجموعه‌ی دولتی بودند. همین امروز هم این مجموعه دولتی است. همان 9 نفری که بیانیه داده‌اند خودشان افرادی هستند که طبق آمارهای موجود بیش از صد میلیارد تومان، فقط در همین یک سال گذشته، از منابع دولتی دریافت کرده‌اند.
 
در واقع موضوعی که مطرح است این است که مجموعه‌ی خانه‌ی سینما ادعای مستقل بودن دارد، ولی در عمل مشاهده می‏کنیم که کاملا به دولت وابسته است و خیلی هم تلاشی برای مستقل شدن، حداقل در جنبه‌ی اقتصادی، نمی‌کند و تمام بودجه‌هایش را از دولت می‌گیرد. در واقع فرزند ناخلفی است که نمک می‌خورد و نمکدان را می‌شکند.
 
نکته‌ی جالب دیگر این است که در رابطه با انحلال خانه‌ی سینما می‌گویند این موضوع جزو اختیارات وزارت ارشاد نیست و وزارت کشور یا قوه‌ی قضاییه چنین اختیاری دارند، در حالی که یکی از بندهای اساسنامه‌ی خودشان این است که وزارت فرهنگ و ارشاد اختیار انحلال این مرکز را دارد.
 
به نظر شما اگر چنین نهادی منحل شود، چه بازتابی در جامعه پیدا خواهد کرد؟ هم‌چنین در این زمینه، با توجه به فضای رسانه‌ای موجود، دولت چه نقشی می‌تواند ایفا کند تا حقیقت مطلب به مردم انعکاس داده شود؟
 
تمام تلاش این جریان این است که فضا را به جای قانون به سمت احساسات ببرد و در همین جهت از تعابیری مثل این‌که «خانه‌ی ما را بستند، خانه‌ی ما را منحل کردند» و جملاتی از این دست استفاده می‌کنند. این جریان می‌خواهد فضا را احساسی کند و با بیانیه‌های مختلف سعی می‌کند به جامعه و دولت فشار وارد کند. راه‌حل این مشکل خیلی ساده است؛ باید فضا را از حالت امنیتی به سمت قانون ببریم. البته ما هم می‌توانیم در بحث احساسات وارد شویم و مثلاً به این موضوع اشاره کنیم که 9 نفر آمده‌اند و 100 یا 150 میلیارد از بودجه‌ی سینمایی کشور را به خودشان اختصاص داده‌اند، در حالی که سهم 99 درصد جمعیت سینمایی کشور کمتر از این است. این موضوع خیلی قابلیت احساسی کردن فضا را دارد و حتی اگر بخواهیم فضا را احساسی کنیم، ما محق‌تر هستیم. لیکن آن‌ها می‌خواهند قضیه را این گونه جلوه دهند که انحلال خانه‌ی سینما در ایران یک امر کاملاً سیاسی و امنیتی است و به معنای انحلال سینما در ایران است و جمهوری اسلامی اساساً با سینما مشکل دارد.
 
راهکار ما این است؛
 
اول، از این بحث جلوگیری کنیم که انحلال خانۀ سینما به معنی انحلال سینماست.
 
 دوم، موضوع را به لحاظ قانونی مطرح کنیم که فعالیت خانه‌ی سینما کاملاً غیرقانونی است.
 
 نکته‌ی دیگر این است که بحث را به سمت مسایل اقتصادی ببریم و به مشکلات مالی خانه‌ی سینما اشاره کنیم. در مجموع راهکارهای بسیاری برای آگاه‌سازی مردم وجود دارد، نه این‌که مثلاً در صداوسیما هنرمندان را دعوت کنیم و از آن‌ها بپرسیم چرا خانه‌ی سینما منحل شد و آن‌ها هم در پاسخ بیانیه‌های احساسی بدهند.
 
شما فکر می‌کنید خود صدا و سیما هم در دامن زدن به این فضا نقش داشته است؟
 
این کار آگاهانه نبوده، ولی بعضاً برنامه‌هایی وجود داشته است که در آن‌ها این مسایل به این صورت مطرح شده‌اند. رسالت صدا و سیما این است که امروز در این زمینه آگاهی‌بخشی کند. مثلاً می‌تواند مناظره‌هایی برگزار کند و به جای اینکه دو نفر به صورت جداگانه در دو برنامۀ متفاوت صحبت کنند، رودرروی هم بنشینند و مناظره کنند. به این ترتیب مسایل حقوقی و قانونی مشخص خواهد شد و تبعاً مردم هم نسبت به این موضوع آگاه‌تر می‌شوند.
  
باید این مطلب را در جامعه جا بیندازیم که انحلال خانه‌ی سینما به هیچ وجه به معنای انحلال سینما نیست و جریان سینماگران جوان انقلاب اسلامی، که اخیراً یکی از جلوه‌هایش در جشنواره‌ی عمار بروز پیدا کرد، در حال رویش است و به ظن من، همان طور که در عرصه‌های علم و فناوری و مسایل دیگر جوانان ما توانستند خیلی سریع مسیر پیشرفت را طی کنند، در عرصه‌ی سینما هم مسیر پیشرفت را خیلی سریع طی خواهند کرد و سینمای جمهوری اسلامی را به جایگاه اصلی و آرمانی خودش خواهند رساند.
 
در صورت انحلال خانه‌ی سینما، به نظر شما جایگزین آن چه می‌تواند باشد؟
 
به نظرم باید یک تشکل قانونی ایجاد شود که دغدغه‌اش مشکلات صنفی سینماگران باشد و رسالت خودش را رسیدن به سینمای ایده‌آل جمهوری اسلامی بداند و به اعتقاد من جامعه‌ی ما امروز ظرفیت رسیدن به این نقطه را دارد.
نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها