598 به نقل از مشرق- "معمر
محمد عبدالسلام ابو منیار القذافی" در سال 1942 ميلادي در قبیله "قذاذفه"
یکی از قبایل فقیر و نسبتاً کوچک جنوب لیبی و در یکی از روستاهای آن به نام
"جهنم" از پدر و مادری بیانگرد و چوپان به دنیا آمد اگرچه اسنادي درباره
يهودي بودن مادر وي وجود دارد و با توجه به اينکه يهوديت از طريق مادر
انتقال مي يابد، مي توان معمر را يهودي دانست. درباره پدر واقعي وي اطلاعي
در دست نيست و گفته مي شود "محمد عبدالسلام" تنها سرپرستي معمر را به عهده
گرفته و معمر در اصل، فرزند يکي از چوپانان روستاي خود بوده که به مادر
يهودي او علاقه داشته است.
معمر، هنگامیکه بیش از 8 یا 9 سال نداشت، صحرا را ترک کرد تا با پسر عمویش در سِرت زندگی کند و تحصیلات مقدماتی خود را تا پیوستن به "مدرسه جنگ" در سبها در جنوب لیبی به پایان رساند.
قذافی در عنفوان جوانی
قذافی دوره کودکی خود یعنی دهه پنجاه و شصت را در کنار بسیاری از اهالی قبیله خود به جمعآوری تکه آهن پارههای برجای مانده از جنگ جهانی دوم در بیابانهای اطراف و در کنار مادرش سپری کرد.
ازدواج قذافی
در جوانی با "فتحیه خالد" ازدواج کرد و پسر بزرگ او "محمد قذافی" حاصل ازدواج او با فتحیه بود، اما خیلی زود و هنگامی که به قدرت رسید، از او جدا شد تا در سال 1971 ميلادي آنگونه که بر روی حلقه ازدواجش نیز حک شده بود با "صفیه فرکاش" از اهالی "البیضاء" ازدواج کند که در آن زمان پرستار یکی از بیمارستانهای آن شهر بود.
صفیه فرکاش همسر دوم قذافی
فرزندان قذافی
حاصل ازدواج معمر قذافی با صفیه فرکاش 7 فرزند بود:
- "سیف الاسلام" بزرگترین پسر او از صفیه بود که قذافی همواره به او به عنوان جانشین خود نگاه میکرد و هم اکنون در اسارت شورای انتقالی است؛
سیف الاسلام قذافی
- "الساعدی" که به خشونت بسیار و بد رفتاری و قاچاق و مصرف مواد مخدر معروف بود و هم اکنون به نیجر پناهنده شده است؛
الساعدی قذافی به نیجر پناهنده شد
- "معتصم" مشاور امنیت ملی قذافی که اختلافاتش برسر قدرت با سیف الاسلام معروف بود و توسط انقلابیون به اسارت گرفته و سپس کشته شد؛
معتصم قذافی کشته شد
- "هانیبال" وی نیز به خشونت بسیار و ضرب و شتم خدمتکارانش شهرت داشت و هم اکنون در الجزایر است؛ او جنجالیترین پسر قذافی هانیبال که بیش از آنکه در لیبی باشد، در اروپا و به عیاشی مشغول بود، به گونهای که در سال 2008 ميلادي به اتهام تجاوز در سوئیس بازداشت شد؛ بازداشتی که باعث ایجاد بنبست در روابط لیبی و سوئیس شد.
هانیبال قذافی؛ عیاش و خوشگذران
- "خمیس"
فرمانده یگانهای ویژه لیبی که در انقلاب 17 فوریه مردم لیبی کشته شد؛ او
کوچکترین پسر قذافی و رئیس گارد نظامی قذافی بود که در مدرسه تجاری مادرید
مشغول به تحصیل بود و به هنگام آغاز شورشها، به دلیل نقشی که در سرکوب
مردم لیبی در جریان شورش ها داشت، از این دانشکده اخراج شد.
خمیس قذافی در انقلاب 17 فوریه کشته شد
- "عایشه" تنها دختر قذافی که ریخت و پاشهایش معروف بود؛ و هم اکنون به همراه مادرش در الجزایر است. شاید بتوان گفت وی مستبدترین فرزند قذافی است. عایشه که به عنوان وکیل نماینده لیبی هم در شورای حقوق بشر ملل متحد بود، در سال 2004 ميلادي وکالت صدام را بر عهده گرفت و زمانی که روزنامه دیلی تلگراف از وی پرسید که نظرش درباره کشتار صدها هزار عراقی به دست صدام چیست، پاسخ داد که "بالاخره آنان مخالف صدام بودهاند."
عایشه قذافی؛ مستبد و اهل ریخت و پاش بسیار
به قدرت رسیدن قذافی
به قدرت رسیدن قذافی، به یکم سپتامبر ۱۹۶۹ ميلادي بازمیگردد که طی آن ستوان معمر قذافی جنبش "افسران آزاد" در ارتش لیبی را پایه گذاری کرد تا با انجام کودتایی سفید علیه "محمد ادریس السنوسی" پادشاه لیبی که برای درمان در ترکیه به سر میبرد، قدرت را در این کشور به دست گیرد.
ستوان معمر قذافی در سال 1969 و ابتدای رسیدن به قدرت
دیدگاههای سیاسی قذافی
زمانی برای فهم دیدگاههای سیاسی قذافی به "کتاب سبز" او استناد میشد که در آن مدعی حاکمیت دموکراسی و مستقیم مردم بر کشور بود. در این کتاب قذافی همچنین نظریهای مطرح میکند که نه مارکسیستی و نه سرمایهداری است و خود آن را "نظریه حکومت در جهان سوم" میخواند و درباره آن میگفت که این نظریه چکیده تجربههای بشر است و بر این اساس معتقد بود، کمیتههای انقلاب باید قدرت را در کشور به دست گیرند.
کتاب سبز قذافی و شرح دیدگاههای وی در این کتاب
دیدگاه قذافی در برابر قضیه فلسطینی
دیدگاههای قذافی درباره
خاورمیانه و نزاع اعراب با رژيم اسرائیل نیز خواندنی است. وی در کتابش به
نام "کتاب سفید" ایده تشکیل کشور "اسراطین" را ترویج میکرد، یعنی تاسیس
کشور فلسطینی واحد و یکپارچه که هم اعراب و هم یهود در آن درکنار یکدیگر
زندگی کنند.
پیشنهاد قذافی برای تشکیل کشور اسراطین
دیدگاههای عربی و آفریقایی قذافی
گرایشهای قومی و عربی قذافی او را واداشت طرحهای عجیب و غریبی برای جهان عرب و کشورهای آفریقایی ارائه دهد که از آن جمله باید به اعلام "میثاق طرابلس" در سال ۱۹۶۹ ؛ "اعلامیه قاهره" در سال ۱۹۷۰ و اتحاد سه کشور میان لیبی و سودان و مصر؛ طرح اتحاد جمهوریهای عربی در سال ۱۹۷۱ میان سه کشور لیبی و مصر و سوریه؛ "بیانیه جربه" و طرح تاسیس جمهوری اسلامی عربی در سال ۱۹۷۴ میان لیبی و تونس؛ "بیانیه وجده" و طرح تاسیس اتحاد عربی آفریقایی در سال ۱۹۸۴؛ لغو مرزها و قوانین گمرکی لیبی و تونس از یک سو و لیبی و مصر از سوی دیگر در سال ۱۹۸۸؛ و امضای "توافقنامه مراکش" در سال ۱۹۸۹ به عنوان اولین گام در راه تحقق وحدت عربی و ارائه طرح اتحاد اعراب اشاره کرد.
سرهنگ معمر قذافی در کنار جمال عبد الناصر، رئیس جمهور مصر
قذافی برای آفریقا نیز شعارهای خاص خود مانند "آفریقا برای آفریقاییهاست" و "آفریقاییها باید با یکدیگر متحد شوند" را داشت. شاید قذافی به این طریق می خواست بر نقش آفریقا در جهان تاکید کند.
معمر قذافی و انور سادات، رئیس جمهور معدوم مصر
قذافی در سال ۱۹۹۹ "تجمع کشورهای ساحل و صحرا" را تاسیس کرد که هم اکنون ۲۳ کشور آفریقایی در آن عضویت دارند و در واقع سنگ بنای سازمان وحدت آفریقا بود.
قضایای چالش برانگیز قذافی
اما از جمله قضایای چالش برانگیزی که همواره در طول زمامداری قذافی مطرح بوده و حتی پس از مرگ قذافی نیز همچنان لاینحل باقی مانده، قضیه ربودن "سید موسی صدر" معروف به "امام موسی صدر" است.
قذافی در کنار امام موسی صدر
امام موسی صدر رهبر شیعیان لبنان در ۳ شهریور ۱۳۵۷ و در آخرین مرحله از سفر دورهای خود به کشورهای عربی، به دعوت رسمی معمر قذافی وارد لیبی و در روز ۹ شهریور مفقود شد.
تحقیقات انجام شده ادعای رژیم لیبی مبنی بر خروج صدر از آن کشور و ورود او به ایتالیا را رسما تکذیب میکرد. طی انقلاب و پس از آن نیز اخبار ضد و نقیضی از زنده بودن یا شهادت امام موسی صدر منتشر شد؛ درحالی که سیف الاسلام با گفته معروفش "موسی صدر را برای خوردن ماهی دعوت کردیم، اما ماهی ها او را خوردند" بر به شهادت رسیدن قذافی به دست پدرش تاکید میکند؛ فرزند يکي از همراهان امام موسي صدر كه در جريان سفر به طرابلس، توسط قذافي ربوده شده بود، میگوید که پس از ديدار با رئيس شوراي انتقالي ليبي اطمينان یافته كه امام موسی صدر و دو نفر از همراهانش زندهاند.
سقوط هواپیمای پان آمریکن در منطقه لاکربی اسکتلند
همچنین از دیگر چالشهای بزرگ پیشروی قذافی در طول 42 سال زمامداریش "ماجرای لاکربی" بود که برای سالهای لیبی را از محافل بین المللی طرد کرد و موجب تحریم این کشور در سطح بین المللی شد.
ماجرا از این قرار بود که در ۲۱ دسامبر ۱۹۸۸ هواپیمای خطوط مسافرتی "پان امریکن" بر فراز دهکده لاکربی در اسکاتلند منفجر میشود و تمام ۲۷۰ مسافر و خدمه آن جان میبازند.
از آنجا که ۱۸۹ نفر قربانی حادثه لاکربی آمریکایی بودند، این حادثه حمله به آمریکا عنوان شد و دولتهای آمریکا و انگلیس، لیبی را مسئول بمبگذاری در این هواپیما معرفی کردند که به وضع تحریمهای بینالمللی علیه لیبی منجر شد. در سال ۲۰۰۳ دولت لیبی رسما مسئولیت بمبگذاری در این هواپیما را برعهده گرفت و "عبدالباسط المقرحی" تنها کسی بود که در این قضیه محکوم شد.
عبدالباسط المقرحی تنها متهم قضیه لاکربی
دشمن دیرین به دوست شیرین تبدیل میشود
اگرچه حادثه لاکربی رابطه لاکربی رابطه قذافی با غرب را تیره و تار ساخت، اما چند سال بعد و با تلاشهای "موسی کوسا"، وزیر وقت اطلاعات قذافی و پسرش سیف الاسلام رابطه تخریب شده غرب با لیبی ترمیم شد تا به زودی قذافی به زودی نه تنها به یکی از متحدان غرب که به یکی از نزدیکترین افراد به سرویسهای اطلاعاتی غرب از جمله سیا و MI-6 تبدیل شود.
انقلاب 17 فوریه لیبی و پیچیده شدن طومار قذافی
روز ۱۷ فوریه روزی بزرگ در تاریخ لیبی بود، چرا که آغاز انقلابی بزرگ در این کشور را رقم زد. شعله انقلاب لیبی با دستگیری "فتحی تاربل"، وکیل و فعال حقوق بشر لیبیایی شعلهور شد که با بستگان زندانیان زندان مخوف "ابوسلیم" ارتباط داشت که در آن مخالفان قذافی و متهمان به داشتن گرایشهای اسلامی نگهداری میشدند.
آغاز انقلاب مردم لیبی در 17 فوریه
شعله انقلاب به سرعت همه کشور را فرا گرفت و از آنجا انقلاب لیبی با دیگر انقلابهای عربی از جهت دستبردن انقلابیون به سلاح تفاوت داشت، موجب شد، انقلابیون به سرعت کنترل برخی از شهرهای این کشور مانند "بن غازی" را به دست بگیرند که به پایگاه انقلابیون نیز تبدیل شده بود.
انقلابیون پس از آن با تشکیل شورایی به نام "شورای ملی انتقالی" تلاش کردند به فعالیتهای انقلابی خود سروسامانی بدهند، اما این بهانهای به دست کشورهای غربی داد تا در قالب نیروهای ناتو و به بهانه حمایت از مردم در برابر حملات قذافی به لیبی لشکرکشی کردند تا دوستان قدیمی قذافی به دشمنان وی تبدیل شوند و زمینه را برای غارت ثروتهای لیبی فراهم کنند.
تصرف مجتمع باب العزیزیه در طرابلس مقر حکومت قذافی
با تصرف "باب العزیزیه" مقر حکومت قذافی در طرابلس در 22 آگوست توسط انقلابیون قذافی متواری شد تا سرانجام شب 20 اکتبر در حالیکه پس از یک حمله ناتو در سرت، جنوب لیبی در یک کانال فاضلاب پنهان شده بود، به دست انقلابیون افتاد و توسط جوانی انقلابی به نام "سند الصادق العریبی" به ضرب گلوله کشته و در مکانی نامعلوم در صحراهای جنوب لیبی به همراه پسرش "الساعدی قذافی" و وزیر جنگش " ابوبکر یونس" دفن شد تا طومار حکومت 42 سالهاش در هم پیچیده شود.
منزلی که قذافی در سرت در آن مخفی شده بود
و غذای خود را از دزدی از خانهها به دست میآورد |
اسلحه شخصی قذافی که با آن کشته شد |
محل اختفای قذافی در سرت | آخرین محل اختفای قذافی |
برخی از زوایای پنهان زندگی قذافی
- شخصیت عجیب قذافی: "جین کرتز"، سفیر آمریکا در لیبی در سال ۲۰۰۹ قذافی را این گونه توصیف میکند: شخصیتی عجیب با رفتاری غریب که به نوعی در فرد ایجاد ترس و وحشت میکند. او عاشق سوارکاری است و دوستان و دشمنان را به یک اندازه از خود رنجیده خاطر میکند. از لحاظ شخصیتی مبتلا به ترس ناخودآگاه و غیر ارادی است. از بلندی به شدت میترسد و ترجیح میدهد که هیچگاه بر بالای آبها پرواز نکند.
- نسب یهودی قذافی: به تاکید گفته شده که مادر قذافی از یهودیان ساکن لیبی بوده و از آنجا که در آیین یهودیت و برخلاف آیین اسلام و مسیحیت نسب فرزند از مادر و نه پدر گرفته میشود، بنابراین در یهودی بودن قذافی تردید نیست، ولی درباره پدر وی اختلافاتی وجود دارد، عدهای او را فرزند یک خلبان فرانسوی یهودی میدانند که "البار بریزوسی" نام دارد که طی سالهای 1915 تا 1943 به لیبی مسافرت کرده و در ارتش فرانسه خدمت میکرده است، همچنین تلویزیون رژیم صهیونیستی با زنی مصاحبه کرد که خود را خاله قذافی و او را یک یهودی تمام عیار معرفی کرده بود. افزون بر اینکه کشف کتابهاي آیین يهودیت در کاخ معمر قذافي در شهر البيضا مهر تأييد ديگري بر يهودي بودن وي گذاشته شد.
خاله یهودی معمر قذافی
- زندگی در چادر و خیمه و کنار شترها:
در بسیاری از سفرهای قذافی مشاهده شده بود که وی چادر و حتی شترهایش را با
خود میبرد یا هنگام استقبال از مقامات دیگر کشورها از آنها در چادری
بیابانی و در کنار شترهایش استقبال میکرد؛ روانپزشکان دلیل این اقدام
قذافی را در رشد و پرورش یافتن قذافی در خانوادهای فقیر و بیابانگرد که
همواره از جایی به جای دیگر در حال نقل ومکان بود و از یکجا نشینی چیزی
نمیدانست، ریشهیابی میکنند. اینکه خیمه و چادر و شتر و بیابان وی را به
یاد زادگاه و دوران کودکی و کانون گرم خانواده میانداخت که خیلی زود با
جدایی پدر و مادر از یکدیگر از هم فروپاشید، اگرچه برخی نیز دلیل آن را
تبیین هویت عربی قذافی به طرف مقابل نیز عنوان کردهاند.
چادر نشینی معمر قذافی در جوانی
- پوشش عجیب و غریب قذافی: پوشش عجیب و غریب و حتی آرایش قذافی بر هیچ کس پوشیده نبود، "عبدالرحمن شلقم" از مقامات سابق لیبی و دوست دوران کودکی قذافی برملا کرد که قذافی در اکثر دیدارهایش با مقامات خارجی کفش پاشنه بلند به پا میکرد تا نسبت به آنها بلند قدتر به نظر برسد و میافزاید: راز لباسهای بسیار بلند قذافی که روی زمین کشیده میشد، نیز در این نهفته بود که وی نمیخواست کفشهای پاشنه بلندش در معرض دید رسانهها و مقامات خارجی قرار گیرد. همچنین "باب وودوورد"، مؤرخ رسمی سازمان سیا از علاقه قذافی به لباسهای زنانه و پوشیدن آنها در خفا توسط وی و حتی آرایش قذافی در ملاء عام سخن میگفت که به گواه روانشناسان از بیمار بودن روحی و روانی او حکایت داشت.
پوشش عجیب و غریب و آرایشهای زنانه قذافی
- محافظان زن: برخلاف آنچه که قذافی در کتاب سبز خود گفته بود که زنان باید فقط در خانه باشند، اما وجود محافظان زن که همیشه و در همه حال در کنار او بودند، برای همه هم جالب و هم سوال برانگیز بود، زنانی که توسط قذافی انتخاب میشدند، باید باکره بوده و قامتی بلند داشتند و قذافی همه آنها را به نام دخترش "عایشه" مینامید، درحالیکه اخباری مبنی بر داشتن روابط نامشروع با آنها نیز به گوش میرسید. این محافظان که تعداد آنها 400 محافظ تخمین زده میشود، اجازه ازدواج نداشتند.
محافظان زن قذافی
- ثروت قذافی: در گزارش ارائه شده از ثروتمندترین مردان جهان قذافی با 131 میلیارد دلار در راس ثروتمندترین مردان جهان عرب قرار داشت که معادل 6 برابر بودجه لیبی در سال 2011 بود که به 22 میلیارد دلار بالغ میشد.
- برلوسکونی، سارکوزی و بلر دوستان نزدیک قذافی: گفته شده، از جمله دوستان بسیار نزدیک غربی قذافی "سلویا برلسکونی" بود که این دوستی با توجه به انحرافات اخلاقی قذافی و برلسکونی پر بیراهه نبوده و به همین دلیل بود که اکثر سرمایهگذاریهای قذافی در ایتالیا صورت میگرفت، به نحوی که 5 درصد شرکتهای بزرگ ایتالیایی را قذافی تملک میکرد، همچنین وی از جمله سهامداران باشگاه "یونتوس" و شرکت نفت "تام اویل" بود.
دوستی نزدیک بلر با قذافی
صمیمیت قذافی و برلوسکونی
از دیگر دوستان نزدیک قذافی باید از "نیکلای سارکوزی" نام برد، رابطه معمر با نیکولا چنان صمیمانه بود که قذافی برای تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری سارکوزی 50 میلیون دلار به وی قرض داده بود. همچنین یک جاسوس روس نیز پرده از رابطه "کارلا سارکوزی"، همسر رئیس جمهور فرانسه در گذشته با یکی از فرزندان "معمر قذافی" برداشت و این مسئله در کنار عدم بازپرداخت 50 میلیون دلار قرض را از عوامل تیره شدن رابطه میان سارکوزی با قذافی عنوان کرده بود.
سارکوزی و قذافی و انداختن عکس یادگاری
و سرانجام اینکه هنگام سخن گفتن از دوستان نزدیک به قذافی نمیتوان از "تونی بلر" نخستوزیر سابق انگلیس نام نبرد. روزنامه دیلی تلگراف در گزارشی از روابط مخفیانه این دو خبر داد و تأکید کرد که بلر همکاریهای تجاری با سازمان سرمایه گذاری لیبی بر قرار نموده و در طول سه سال پس از برکناریش از نخست وزیری انگلیس شش ملاقات مخفیانه با دیکتاتور لیبی داشت که ۲ بار آنها با هزینه قذافی و به وسیله جتهای مخفیانه به کشور لیبی سفر کرده بود.