«إِن يَمْسَسْكُمْ قَرْحٌ فَقَدْ مَسَّ الْقَوْمَ قَرْحٌ مِّثْلُهُ وَتِلْكَ الأيَّامُ نُدَاوِلُهَا بَيْنَ النَّاسِ»
1. نیروهای انقلاب به انتخاب مردم احترام می گذارند و برآیند نظر مردم را در مسیر تاریخی انقلاب، خیر و مؤثر تلقی می کنند. اینکه اگر آرای مردم بر وفق مراد ما نبود مردم را عقب مانده سیاسی بدانیم و بر طبل تقلب و اغتشاش خیابانی بکوبیم روش نخ نمای کسانی است که علی رغم شعارهای زیبا، رفتارهای متناقض انجام می دهند و تنها زمانی به نظر مردم احترام می گذارند که مطابق میلشان باشد و اگر نظری یا نقدی بر خلاف خواسته ی آنها باشد نه تنها به آن تن نمی دهند که با تعابیر تند و برچسب های ساختگی، سعی در خاموشی آن می نمایند.
2. با توجه به سوابق طیف اصلاحات در برگزاری انتخابات پرحاشیه ی مجلس ششم که منجر به ابطال بسیاری از صندوق های رأی در تهران به دلیل تخلفات گسترده گردید و طبیعی بودن وجود سوء ظن نسبت به عملکرد انتخاباتی این طیف سیاسی، به نظر می رسد این طیف برای رهایی از بار سنگین فتنه 88 درصدد پیاده سازی یک تاکتیک روانی برای القاء تقلب و سپس تحریک کردن جریان مقابل به اعتراض و کشاندن دامنه ی آن به فضای عمومی جامعه را دارد.
نشانه های این تاکتیک در ایجاد دوقطبی کاذب و تقابل هیجانی و به تبع فشار سنگین روانی به جریان اصولگرا با بمباران تبلیغاتی داخلی و ماهواره ای و مجازی در قبل از انتخابات و نیز با نحوه اطلاع رسانی و تغییرات ناگهانی در لیست های اعلام شده و حتی اعلام لیست نهایی و سپس تکذیب و تغییر آن و موارد شبهه برانگیز دیگری، مشاهده می شود.
القاء این حس که مردم به لیست انگلیسی رأی داده اند یکی از این مواردی است که هم حساسیت برانگیز بوده و هم به دلیل تنفر تاریخی قاطبه ی مردم نسبت به شیطنت ها و آسیب های فراوانی که ایران عزیز از خباثت های تفرقه انگیز انگلیس دارد بسیار دور از ذهن بوده و موصوف کردن طیف منسوب به دولت رسمی جمهوری اسلامی و طرفدارانی که به لیست مورد نظر آن رأی داده اند به چنین انگ هایی، عجیب و غیرمنطقی به نظر می رسد.
3. نکته مهم این تاکتیک این است که هر موضعی جریان اصولگرا در برابر آن اتخاذ کند آنها بهره برداری خود را خواهند داشت؛ یعنی درصورت اعتراض اجتماعی نسبت به سوءظن ایجاد شده درباره انتخابات، آنها ماجرا را با انتخابات 88 و بروز تقلب مشابه در آن زمان قیاس کرده و درصدد تطهیر دامن خود از فتنه گری و شورش در برابر جمهوریت برمی آیند و اگر بی تفاوت سکوت کنند زمینه را برای تداوم اقدامات نامطلوب خود فراهم می بینند.
4. راهبرد خنثی سازی این ترفند، احترام به قانون و پذیرش بی چون و چرای انتخاب مردم پس از تایید انتخابات توسط شورای محترم نگهبان است، در عین حال اعتراض قانونی نسبت به ابهامات موجود و درخواست شفاف سازی نسبت به اقدامات سئوال برانگیز انجام شده در یک روند منطقی و آرام، بدون کشاندن دامنه این اعتراض به فضای اجتماعی و بیرونی، حق طبیعی نامزدها و جریان های مرتبط به آنهاست.
5. نکته قابل توجه درباره انتخابات این است که جریان اصلاح طلب به همراه طیف موسوم به اعتدال و دولت، با تمام توان وارد میدان شده تا به هر قیمتی، فضای عمومی مجلس شورای اسلامی و خبرگان رهبری را به سمت تداوم روند سازش و هضم انقلاب اسلامی در تمدن غرب سوق دهد که اشاره صریح و تذکر به جای رهبر حکیم انقلاب در نامه تشکر از مردم بابت خلق حماسه ی جمعه باشکوه، مشهود است.
جریان مذکور با وجود به میدان آوردن تمام داشته ها و ظرفیت های داخلی و بیرونی خود اعم از اشخاص و احزاب و اپوزیسیون خارج نشین تا شبکه های اجتماعی و مجازی و ماهواره ای موفق به دستیابی به اهداف خود نگردید و با لطف الهی و هدایت های حضرت صاحب الامر (عج) و زعامت ولی امر مسلمین، فضای عمومی جامعه علی رغم فشار سنگین و همه جانبه وارده در کل کشور به اهداف و افکار و افراد این طیف تفریطی پاسخ منفی داد و برآیند کشوری هر دو مجلس تابع گفتمان انقلاب اسلامی با قرائت معمار کبیر انقلاب و رهبری حکیم انقلاب اسلامی است.
6. در پایان خوب است جریان اصولگرا به یک سئوال مهم به عنوان نقد درون گفتمانی به صورت جدی بیندیشد و پاسخ دهد که چرا بخش عمده ای از مردم بویژه در تهران علی رغم عدم توفیق دولت در عملکرد اقتصادی و معیشتی، دست به چنین انتخابی زدند؟ این نشانه های مهم در کف جامعه، لازم است ردیابی و ریشه یابی شود تا بویژه به لحاظ فرهنگی، علل و عوامل این موضوع موشکافی شود و ضعف ها و نقص های جریان اصولگرا در انسجام درونی و روابط نزدیک با مردم با ایجاد زبان مشترک و اهداف و روش های واقع گرایانه _که معطوف به آرمانها باشد_ مشخص شده و مورد بازنگری و مهندسی مجدد قرار گیرد.
* مهدی عسگری استاد دانشگاه