امام سجّاد عليهالسلام: -
در دعاى خويش به گاه بيمارى: خداوندا ! بر سلامت تنم كه پيوسته با آن به
كار خويش پرداختهام، تو را سپاس مىگويم، و [نيز] بر آن بيمارىاى كه
بر تنم عارض كردى، تو را سپاس مىگويم. اكنون اى خداى من!
نمىدانم كدام يك از اين دو حال، سزامندتر براى سپاس گزاردن توست و كدام
يك از اين دو وقت، سزاوارتر براى ستودن تو.
زمان تندرستى، كه در آن
روزىهاى پاك خويش را گوارايم ساختى و مرا به آنها براى جُستن خشنودى و
فضل خود، شور و نشاط بخشيدى و با برخوردارى از آنها، بر آن طاعتها - كه
توفيقش را ارزانىام داشتى- توانا ساختى؟
يا زمان بيمارى كه مرا بدان آزمودى؟ و نعمتهايى كه به من ارمغان دادى تا مايه سَبُك شدن بار گناهانى شود كه پُشتم را سنگين كرده بود و مايه طهارت از آن گناهانى باشد كه در آن، غوطهور شده بودم.
و توجّه دهندهاى باشد كه به توبه باز گردم، و يادآورى باشد كه گناه را به بركت نعمت ديرين تو بزدايم.
و
در اين مدّت بيمارى، كاتبان اعمال، برايم آن اندازه اعمال پاك نوشتند كه
نه به دلى خطور كرده است، نه بر زبانى گذشته، و نه اندامى توان انجام دادنش
را يافته؛ بلكه اين همه فضل تو بر من بوده و احسان و نيكىاى بوده است كه بر من روا داشتهاى.
پروردگارا!
پس بر محمّد و خاندانش ، درود فرست و آنچه را برايم بدان خرسندى، محبوبم
بدار. آنچه را بر من وارد آوردهاى، آسان و گوارايم ساز و مرا از
آلودگىهايى كه پيشتر انجام دادهام، پاك بدار و بدىهايى را كه پيش
فرستادهام، [از نامه عملم] بزداى، و شيرينى عافيت و خُنَكاى سلامت را به
من بچشان.
برون شدِ مرا از بيمارى به سوى عفو خويش، بازگشتِ مرا از
دوران بسترنشينىام به سوى چشمپوشى خويش، رهايىام از درد و رنجم را به
فراخناى رحمت خويش، و سلامت يافتنم از اين سختى را به آستان گشايش خويش،
قرار ده! تويى كه نيكىات سرشار است و دست منّتت بر همه، گشاده. بخشنده و
بزرگوار و صاحب جلال و اكرامى
متن حدیث: الإمام زين العابدين عليهالسلام
- في دُعائِهِ عِندَ المَرَضِ:
اللّهُمَّ لَكَ الحَمدُ عَلى ما لَم أزَل أتَصَرَّفُ فيهِ مِن سَلامَةِ
بَدَني، ولَكَ الحَمدُ عَلى ما أحدَثتَ بي مِن عِلَّةٍ في جَسَدي، فَما
أدري يا إلهي أيُّ الحالَينِ أحَقُّ بِالشُّكرِ لَكَ، وأيُّ الوَقتَينِ
أولى بِالحَمدِ لَكَ؟ أوَقتُ الصِّحَّةِ الَّتي هَنَّأتَني فيها طَيِّباتِ
رِزقِكَ، ونَشَّطتَني بِها لاِبتِغاءِ مَرضاتِكَ وفَضلِك، وقَوَّيتَني
مَعَها عَلى ما وَفَّقتَني لَهُ مِن طاعَتِكَ؟ أم وَقتُ العِلَّةِ الَّتي
مَحَّصتَني بِها، وَالنِّعَمِ الَّتي أتحَفتَني بِها تَخفيفاً لِما ثَقُلَ
بِهِ عَلى ظَهري مِنَ الخَطيئاتِ، وتَطهيراً لِمَا انغَمَستُ فيهِ مِنَ
السَّيِّئاتِ، وتَنبيهاً لِتَناوُلِ التَّوبَةِ، وتَذكيراً لِمَحوِ
الحَوبَةِ بِقَديمِ النِّعمَةِ؟ وفي خِلالِ ذلِكَ ما كَتَبَ لِيَ
الكاتِبانِ مِن زَكِيِّ الأَعمالِ، ما لا قَلبٌ فَكَّرَ فيهِ، ولا لِسانٌ
نَطَقَ بِهِ، و لا جارِحَةٌ تَكَلَّفَتهُ، بَل إفضالاً مِنكَ عَلَيَّ ،
وإحساناً مِن صَنيعِكَ إلَيَّ.
اللّهُمَّ فَصَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ
وآلِهِ ، وحَبِّب إِلَيَّ ما رَضيتَ لي ، ويَسِّر لي ما أحلَلتَ بي ،
وطهِّرني مِن دَنَسِ ما أَسلَفتُ ، وَامحُ عَنّي شَرَّ ما قَدَّمتُ ،
وأَوجِدني حَلاوَةَ العافِيَةِ وأَذِقني بَردَ السَّلامَةِ .
وَاجعَل
مَخرَجي عَن عِلَّتي إلى عَفوِكَ ومُتَحَوَّلي عَن صَرعَتي إلى تَجاوُزِكَ
وخَلاصي مِن كَربي إلى رَوحِكَ وَسَلامَتي مِن هذِهِ الشِّدَّةِ إِلى
فَرَجِكَ ؛ إنَّكَ المُتَفَضِّلُ بِالإحسانِ ، المُتَطَوِّلُ بِالاِمتِنانِ
الوَهّابُّ الكَريمُ ذُو الجَلالِ وَالإِكرامِ.«صحيفه سجّاديّة،دعاء 15 - الدعوات، ص 174- دانش نامه احاديث پزشكي: 1 /176»