به گزارش پایگاه 598، موعظه و نصیحت، کلید سعادت و رستگاری در دنیا و آخرت است. موعظه، دلها را صفا میبخشد و چشم و جان را به جهان پُر رمز و راز معنویت میگشاید. خداوند متعال در قرآن کریم یکی از مهمترین تکالیف حضرت رسول(ص) را ارشاد مردم از راه پند و اندرز و موعظه معرفی میکند.
به همین منظور، فرازهایی از درس اخلاق آیتالله سیدمحمد علوی گرگانی از مراجع تقلید را برای علاقهمندان بازنشر میکنیم:
حضرت رسول(ص) در نصیحتی به ابوذر فرمودند: ای اباذر محبوبترین شما نزد خدا کسی است که بیشتر به یاد خدا باشد و گرامیترین افراد نزد خداوند کسی است که باتقواتر باشد و کسی زودتر از عذاب خدا نجات پیدا میکند که خوفش از خدا بیشتر باشد.
کسی که خدا را بیشتر یاد کند، خدا هم بیشتر به یاد او است و او محبوب خداست. این حدیث اشاره به آیه شریفه «إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاکُمْ» دارد. هر چه تقوای انسان بیشتر باشد، نزد خدا محبوبتر است.
افراد متقی هم در نزد مردم و هم در نزد خدا محبوبیت دارند. در حکومتهای گذشته، زندگی برای افراد مؤمن سخت بود، آنها هر جا قدم میگذاشتند با بیبندوباری مواجه بودند، در ادارات فسق و فجور زیاد بود، اما همین که صحبت متقین به میان میآمد، حتی افراد فاسق نیز میگفتند: فلانی خیلی مؤمن است و ما او را دوست داریم.
بنابراین اشخاص پاک و باتقوا، نه تنها پیش خوبان عزیزند، بلکه پیش بدان نیز محبوبند، این همان «فطرت» است که قرآن فرمود: «فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتِی فَطَرَ النَّاسَ عَلَیْهَ»؛ کشش انسان به طرف خوبیها است، یاد خدا بودن شامل همه اعضای بدن میشود. اگر انسان با زبان خود «سبحانالله» بگوید، خوب است اما نیکوست که همه اعضای بدن به یاد خدا باشد؛ یعنی چشم گناه نکند و گوش مواظب باشد که حرام نشنود، پس چه فایده دارد برای کسی که با زبان ذکر خدا میگوید، اما اندام دیگر او گناه میکند؟!
انسان وقتی به یاد خداست، نزد خدا محبوبتر است؛ «بَلِ الْأِنْسَانُ عَلَى نَفْسِهِ بَصِیرَةٌ»، خوش به سعادت کسی که به یاد خداست. منظور از یاد خدا بودن، نماز خواندن نیست. پیامبر اکرم(ص) فرمود: چه بسیار افرادی که نماز کم میخوانند و روزه کم میگیرند، اما به یاد خدا هستند. نماز خیرالعمل است، اما آنچه بیشتر به انسان بها میدهد، توجه به خدا داشتن است.
خدا رحمت کند مرحوم آیتالله اراکی را که میفرمودند: آیتالله بروجردی چقدر در کارش توانایی داشت؛ یک روز به منزل ایشان رفتم و گفتم که آیتالله صدوقی از مسافرت برگشتهاند، بیایید به دیدن ایشان برویم، آیتالله بروجردی عادت داشت که هر گاه به دیدار آقایان میرفت یک برگ از استفتائات با خود میبرد. آن روز به همراه ایشان و آیتالله خوانساری به منزل شهید صدوقی رفتیم، زیر کرسی نشستیم و آنگاه آقای بروجردی استفتاء را جلو گذاشت و مسئلهای را طرح کرد و بعد به آقای صدوقی گفت اگر در خانه کتاب جواهر را دارید بیاورید و این فرع را پیدا کنید! همگی ورق زدیم و خسته شدیم و پیدا نکردیم. آقای بروجردی فرمودند: جواهر را به من بدهید و سریعاً فرع را پیدا کردند و فرمودند شما با جواهر کمتر سر و کار دارید.
ای عزیز! صاحب نظر باش که بدانی فقه را از چه راهی پیدا کنی و وارد شوی و استدلال نمایی. حضرت فرمودند: ما اصول مطالب را میدهیم و فروع را خودتان بیرون آورید.
در تحصیل علم و شرکت در دروس منظم باشید. کسی که نسبت به درس بیاهمیت باشد، به جایی نخواهد رسید. علمای ما حتی نامههایی را که به دستشان میرسید، در ایام درس و بحث باز نمیکردند که مبادا وقت آنها گرفته شود. تصمیم بگیرید که برای درس اهمیت بیشتری قائل شوید. اگر از لحاظ علمی و اخلاقی پیشرفت کنید، هر یک از شما طلاب در جامعه منشأ خیر و برکت خواهید شد. نَفَس شما در مردم اثر خواهد کرد، در غیر این صورت عمرتان به هدر میرود و از اینکه نتوانستهاید به مقامات بالا برسید پشیمان خواهید شد.