به گزارش پایگاه 598، خبرهای متعددی که این روزها از تعطیلی فلان واحد صنعتی و بهمان مرکز تولیدی
و یا بیکار شدن جمعی از کارگران و کشاورزان میرسد، به سادگی یک موضوع را
روشن میکند و آن اینکه مشکل و درخواست اصلی مردم چیست و آنها چه انتظاری
از دولتمردانشان دارند. آمارهای رسمی حکایت از آن دارد که در دوران مسئولیت
دولت یازدهم، بیکاری به شکل فزایندهای افزایش یافته و مردم طعم تلخ
بیکاری و ناامنی شغلی را با همه وجودشان میچشند و تحمل میکنند. اکنون و
بر اساس آمارهای موجود، در برخی استانها بیکاری به مرحلهای رسیده که
مردم، شهر و دیار خود را به قصد اشتغال ترک کرده و به مناطق دیگر کشور کوچ
کردهاند. بهعنوان مثال استان پهناور سیستان و بلوچستان، بهعنوان دومین
استان پهناور کشور، به طور دائم در حال از دست دادن جمعیت مولد و فعال است
و کوچ اهالی آن را به استانهای خراسان رضوی و جنوبی و ... میتوان مشاهده
کرد. این وضع در استان لرستان با بیکاری فزاینده جمعیت جوان به شکل دیگری
بروز و ظهور یافته و آثار و تبعات تلخی برجای گذاشته است. در چنین شرایطی
ما در آستانه یک انتخابات مهم قرار داریم و طبیعتا انتظار میرود هر حزب و
جریانی که پا به عرصه انتخابات میگذارد، برای رفع این معضلات، برنامهای -
ولو ناقص - داشته باشد. اما میبینیم که جریان برآمده از دولت و آنها که
نام اصلاحطلب و اعتدالی بر خود نهادهاند، نه تنها حرف و طرحی برای این
مشکلات ندارند، بلکه حتی نام مشکلات مردم را هم بر زبان نمیآورند و
حرفهایی میزنند که هیچ دخلی به مشکلات مردم ندارد!
اطلاعات غلط به آقای رئیسجمهور!
میتوان
خوشبینانه گفت مسئولان دولتی اصلا نمیدانند مردم چه دردی دارند و بهخاطر
همین است که حرفهای بیربط به مسائل اصلی و روزمره مردم میزنند! شاید
باور این نکته بسیار سخت باشد اما مرور برخی از اظهارات مهم رئیسجمهور
محترم نشان میدهد که ایشان چندین و چند بار حرفهایی زدهاند که بعدها
معلوم شده اساسا نادرست بوده است! وقتی میتوان به رئیسجمهور اطلاعات غلط
داد، چرا یک نماینده و یک وزیر را نتوان با دادن این قبیل اطلاعات فریب
داد!؟ به این نمونهها توجه کنید:
1- عبور از رکود
شهریور ماه 93 بود
که رئیسجمهور در مشهد مقدس و در حرم مطهر رضوی گفت: «ما به شما قول داده
بودیم که بر رکود غالب خواهیم شد، ما طرح لازم برای عبور از رکود را آماده
کردهایم؛ بخشی از آن را که نیاز به قانون داشت تقدیم مجلس شورای اسلامی
کردهایم، اما امروز در کنار حرم علیابن موسیالرضا(ع) به ملت ایران
اعلام میکنم ما خوشبختانه از رکود عبور کردیم.»
چند روز پس از اعلام
این خبر توسط روحانی تناقضگوییهای مسئولان دولتی در این خصوص آغاز شد و
اوج این تناقضها در دولت همان نامه 4 وزیر دولت مبنی بر بحرانی شدن وضعیت
رکود در کشور که صحبتهای روحانی در 29 دی ماه 94 بود.
کار به جایی رسید
که شخص رئیسجمهور در همایش «اجرای برجام» رسما اعلام کرد: «امروز
بزرگترین مشکل کشور بیکاری، رکود و نبود رونق اقتصادی است!»
2- باز شدن 1000 السی
27
دی ماه امسال رئیس جمهور در نشست خبری خود اعلام کرد که در ساعات اولیه
اجرای برجام ۱۰۰۰ السی برای فعالان اقتصادی کشور گشایش یافته است.
پس از این اعلام، انتقادهای فراوانی نسبت به نادرست بودن این ادعا از سوی کارشناسان صورت گرفت.
در یکی از این انتقادها نایب رئیس اتاق بازرگانی گفت: باز شدن ۱۰۰۰ السی در ساعات اولیه اجرای برجام خیلی دور از ذهن است.
محمد
سلیمانی نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی با اشاره به آمار نادرست
ارائه شده توسط رئیسجمهور اظهار داشت: اروپا حدود 4 ساعت با ما اختلاف
ساعت دارد، یعنی وقتی آقای رئیسجمهور در ایران ساعت 4 سخنرانی میکند در
اروپا حدود ساعت یک ظهر روز یکشنبه است، در آمریکا هم حدود 8 صبح روز
یکشنبه بوده است، روزهای شنبه و یکشنبه هم که در کشورهای اروپایی و
آمریکایی تعطیل است، نظام و سیستم بانکی هم کلاً در این روزها تعطیل هستند،
البته بعضاً تا ظهر روزهای شنبه بانکها فعالیت میکنند؛ اما ظهر شنبه به
بعد دیگر هیچ تراکنش بانکی نمیتوان داشت... پس واقعاً هیچگونه عملیات
بانکی به نظر نمیرسد که انجام شده باشد، چه برسد به اینکه هزار السی
گشایش یافته باشد؛ باید کسی که این اطلاعات و آمار نادرست را به آقای
رئیسجمهور داده مشخص شود.
3- بورسیهها
حسن روحانی دوم شهریور سال
گذشته در آغاز هفته دولت با حضور در حرم امام(ره) تصریح کرد: دولت در
مبارزه با فساد از جمله فساد در دانشگاه، فساد در مدارک علمی یا فسادی که
در زمینه بورسیهها جدی خواهد بود و مبارزه با فساد را ادامه خواهد داد.
۱۵
مهر همان سال رئیسجمهور در دانشگاه تهران با تشریح روند انتخاب وزیر و
سرپرست برای وزارت علوم، به کنایه درباره مسئله بورسیهها گفت: فرجی دانا
را آوردیم و وی شروع به کار کرد ولی «بورسیه و ما ادراک ما البورسیه».
او
دو هفته بعد در هشتمین همایش ملی نخبگان هم تصریح کرد: در بررسی بورسیهها
بعضی موارد به افرادی میرسیم که انتصابها با اخلاق و با استعداد و کار و
تلاش و کوشش نبوده است که باید به این نقطه برسیم، اما میدانیم که مشکلات
را باید قدم به قدم از پیش پا برداریم.
اما سرانجام پس از مدتها کش و
قوس در اینباره و بیان اظهارات موافقان و مخالفان این موضوع در رسانههای
مختلف، رئیس کمیسیون اصل ۹۰ با انتشار نامهای خطاب به وزیر علوم اعلام کرد
بر اساس بررسیهای این کمیسیون، اکثریت قریب به اتفاق دانشجویان بورسیه به
طور کاملا قانونی مشغول به تحصیل شدهاند و وزارت علوم موظف به ادامه
تحصیل آنهاست.
این در حالی است که پیش از این نیز در گزارشی که وزارت
علوم قبل از آمدن محمد فرهادی منتشر کرده بوده به صراحت تاکید شده بود که
از میان چند هزار دانشجوی بورسیه دولت قبل، تنها ۳۶ نفر از آنها به علت
اعلام اطلاعات نادرست به مسئولان وقت، بورسیهشان غیرقانونی است و باید
ابطال شود.
با این حال در همان گزارش آمده بود که بیش از ۸۰۰ نفر از
دانشجویان دیگر به علت مشکلاتی مانند کسری معدل، کبر سن و ... بورسیهشان
لغو شده است، اما کمیسیون اصل ۹۰ مجلس اعلام کرده است که تمامی این موارد
منطبق با قانون بوده است و وزارت علوم با بررسی جناحی و ناعادلانه، این
پروندهها را منطبق با قانون بررسی نکرده و با ارائه ناقص قانون به افکار
عمومی، مدعی غیرقانونی بودن این بورسیهها شده است، زیرا براساس نص صریح
قانون بورس، هیچ کدام از این موارد غیرقانونی محسوب نمیشوند.
4- کنترل پایه پولی
رئیسجمهور روز
شنبه 17 بهمن در مجمع عمومی بانک مرکزی جلوگیری از رشد پایه پولی را به
عنوان یکی از موفقیتهای دولت یازدهم بیان کرد. اما آمار و ارقام حاکی از
افزایش شدید پایه پولی در دولت یازدهم است. در ابتدای مردادماه سال 1392
که روحانی زمام قوه مجریه را به دست گرفت، رقم پایه پولی 95/8 هزار میلیارد
تومان بود. اما حجم پایه پولی در پایان شهریورماه امسال (آخرین آمار رسمی
منتشرشده) با رشدی 43 درصدی نسبت به ابتدای دولت یازدهم به 137/5 هزار
میلیارد تومان رسید. بر اساس این آمار، در دولت یازدهم بیش از 41/6 هزار
میلیارد تومان به رقم پایه پولی افزوده شده است. این در حالی است که در 4
سال دولت دهم 43 هزار میلیارد تومان به حجم پایه پولی افزوده شد که حدود 40
هزار میلیارد تومان آن صرف تامین اعتبار مسکن مهر شد.
توجه به همین
نمونههای محدود از اظهارات رئیسجمهور و وزرا، سوالی برای مردم به وجود
میآید و آن سوال این است که «کدام را باور کنیم؟» آیا از رکود عبور
کردهایم یا رکود بزرگترین مشکل کشور است؟! چرا وقتی هنوز هم بعد از گذشت
چندین هفته از اجرای برجام، هیچ السی باز نشده، دولتمردان اصرار به طرح
چنین موضوع عجیبی داشتند!؟ آیا بالاخره بورسیهها غیر قانونی بودند یا نه!؟
آیا افزایش 43 درصدی پایه پولی، موفقیت دولت در کنترل آن است!؟
همین
سردرگمی دولت در مباحث اقتصادی، بازار کسب و کار را هم سردرگم کرده و مردم
را بلاتکلیف! نه چشماندازی برای گشایش اقتصادی دیده میشود و نه گرهی از
کار فرو بسته آنان باز میشود. اما چرا !؟ واقعا کسی به آنها اطلاعات غلط
میدهد یا حواسها به موضوعات دیگری پرت است و فرصتی برای شنیدن درد دلهای
مردم نیست!؟
حل مشکلات اقتصادی خواست عمومی از رئیس جمهور
فارغ
از اینکه این اطلاعات از طرف چه افراد و نهادهایی به رئیسجمهور داده
میشود و علت این تناقضات در اطلاعرسانیها چیست (گرچه این مسئله نیز
بسیار مهم است و در جای خود باید مورد بررسی قرار گیرد)، این بیانات مسلما
بر اوضاع و احوال اقتصادی و سیاسی و اجتماعی کشور اثرگذار است و میزان
اشراف و سطح اطلاع ایشان نسبت به مسائل و شرایط و جریانات حاکم بر کشور
حتما بر تصمیمات و برنامهریزیهایشان موثر است و بخشی از شرایط موجود
اقتصادی کشور ناشی از این امر است:
- با وجود کاهش قیمت نفت و درآمد
کشور، بودجه جاری دولت که در سال ۹۱ حدود ۹۰ هزار میلیارد تومان بود در سال
۹۴ به بالای ۱۷۰ هزار میلیارد تومان رسید. به گزارش نسیم، این یعنی
هزینههای دولت ظرف سه سال به نزدیک دو برابر افزایش پیدا کرده است.
- خالی شدن صندوق توسعه ملی، که دولت یازدهم آن را با 32 میلیارد دلار موجودی تحویل گرفته بود به گزارش خود صندوق.
- حاکم شدن رکود شدید در کشور که به گفته کارشناسان و حتی با اعلام 4 وزیر کابینه به مرز بحران نزدیک شده است.
- واردات بیرویه و افزایش قاچاق و کاهش صادرات، مرکز آمار: واردات در 2 سال اول دولت یازدهم معادل 4 سال دولت دهم بوده است.
کاهش
تولید داخلی و تعطیلی گسترده واحدهای تولیدی در کل کشور، بسیاری از
واحدهای تولیدی نیز با کمتر از نیمی از ظرفیت خود کار میکنند.
-افزایش
0/2 درصدی نرخ بیکاری در پاییز 94 و رسیدن به 10/7درصد. مرکز آمار نرخ
بیکاری در نقاط شهری را 11/7درصد و نقاط روستایی را 8/1 درصد اعلام کرده
است.
نکته قابل تامل در این بین این است که با وجودی که این مستندات
نشان از کمی اشراف رئیسجمهور بر اوضاع اقتصادی کشور دارد و در شرایطی که
مردم با مشکلات عدیده اقتصادی دست به گریبان و به شدت تحت فشار هستند،
ایشان با موضعگیریهای رسمی از طیف خاصی در انتخابات حمایت میکنند که این
نقض قانون باعث اعتراض گروههای مختلفی از مردم و مسئولین شده است.
از
جمله طبیبزاده، نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی با بیان اینکه
رفع مشکلات اقتصادی و رکود مهمترین وظیفه دولت در دوران پسابرجام است، از
رئیسجمهور خواسته است تا در وظایف سایر قوا و دستگاههای قانونی دخالت
نکند.
رفع حصر مهمتر از بازگشایی کارخانهها!
اما افزون بر
رئیسجمهور، مرور فهرست حامیان رئیسجمهور هم نکات جالبی را نشان میدهد.
بهعنوان نمونه، در میان فهرست حامیان دولت و اصلاحطلبان، حتی نام یک
اقتصاددان هم دیده نمیشود! در عوض شب و روزی نیست که آنها از رفع حصر و
بازگرداندن آزادی(!) به جامعه سخن نگویند! موضوعی که در اینجا ذهن را درگیر
میکند این است که دولت و حامیان او، اساسا اعتقادی به مشکلات مردم هم
دارند یا نه همه مشکل کشور را در حصر و کف و سوت در میتینگ انتخاباتی خلاصه
کردهاند!؟ اگر اولی است و باور به مشکلات اقتصادی دارند، پس چرا هیچ
زمزمهای برای رفع آنها دیده و شنیده نمیشود و اگر دومی است چرا رسما
اعلام نمیکنند که از نظر آنها مردم مشکلی ندارند و آنها رسما میآیند تا
ماموریت دیگری انجام دهند!؟ یعنی خوب است صادقانه به مردم بگویند از اینکه
در یک سال در دو استان کشور 14 هزار واحد صنعتی تعطیل شده ناراحت نیستند!
از اینکه به گفته وزیر کار، هر 5 دقیقه یک ایرانی بیکار میشود، هیچ غمی به
دلشان راه نمییابد! از اینکه سی ماه است مسکن مهر مزخرف و بهدرد نخور
نامیده شده و هیچ طرحی هم جایگزین آن نشده و در نتیجه امید محرومان برای
صاحبخانه شدن ناامید شده، ناراحت نیستند! از اینکه یک جوان برای گرفتن چند
میلیون تومان ناقابل برای ازدواج، بیش از سه سال باید در نوبت باشد و در
همان زمان سرنوشت حدود 109 هزار میلیارد تومان سپرده قرضالحسنه مردم معلوم
نیست، ابدا نگران نیستند! از اینکه بیش از 1700 تن سیبزمینی که دسترنج
کشاورزان بیچاره بود، به بهانه تنظیم بازار معدوم و امحا شد و کسی حاضر نشد
تدبیری ابتدایی برای آن بکند، ناراحت نیستند! از اینکه در لیست
اصلاحطلبان، کسانی حضور دارند که از بابک زنجانی و شهرام جزایری پول
گرفتهاند، هیچ غمی ندارند! و بگویند برای آنها تنها رای آوردن مهم است،
حتی به قیمت نابودی اقتصاد ملی!
اخبار اردوگاه اصلاحطلبان بیش از هر
چیز نشان از آن دارد که آنها دغدغه مردم را ندارند و در صورت راهیابی به
مجلس، خواهند گفت: «ما که وعده اقتصادی نداده بودیم!» اینکه آنها درد مردم
را نمیدانند، در خوشبینانهترین وضع بهخاطر اطلاعات غلط است - که در نوع
خود فاجعهای هولناک است که مقامات ارشد کشور را بتوان به این آسانی فریب
داد- و در نگاهی دیگر و واقعگرایانهتر، ناشی از مشکلات دیگری نظیر
شکمسیری، زد و بند با ارباب قدرت و ثروت و ... است که از همین حالا ثمره
کار آنها برای کشور قابل پیشبینی است.