به گزارش سرویس سیاسی پایگاه 598، پرویز امینی جامعه شناس و تحلیلگر مسائل سیاسی طی یادداشتی با عنوان "مواضع یادگار امام؛ چالش مشترک هاشمی و سید حسن" نوشت:
برخی فلاسفه اگزیستانس مثل کیرکگور معتقد بودند که انسان یک انتخاب اصلی بیشتر ندارد و مابقی انتخابها در پی آن انتخاب اصلی میآید و جزء لوازم آنند. این مسئله در سیاست و سیاستورزی خصوصا در سطح بالا کاملا مصداق دارد. یعنی برخی انتخابها در سیاست به مثابه انتخاب اصلی است و خواسته یا ناخواسته و آگاهانه یا ناآگاهانه، لوازم خود را به سیاستورز تحمیل میکند.
چسبندگی شکل گرفته بین سید حسن خمینی و هاشمی از همین جنس انتخابهاست که به مثابه چارچوبی، دامنه عمل سیاسی آنها را مشخص و تعریف میکند. این چسبندگی البته محدودیتها و امتیازاتی دارد که عمدتا گریزناپذیر است. مثلا یکی از محدودیتهای این چسبندگی، مواضع مرحوم سید احمد آقا در دوره سازندگی و دولت مردی هاشمی رفسنجانی است.
همانطور که پیشتر نیز بیان شده است، یادگار امام دارای انتقادات صریحی از سیاستهای دولت سازندگی در جهتگیری اقتصادی و سیاست خارجی بود و توأمان از نقدناپذیری هاشمی و دولت وی نیز انتقاد میکرد.
این مواضع برای سید حسن خمینی که سرمایه اصلیش انتساب به امام و به یادگار امام به عنوان فرد درجه اول مورد اعتماد امام است، این محدودیت را ایجاد میکند که نمیتواند آن مواضع را نفی کند چرا که نفی آن، نفی سرمایه سیاسی اوست و از طرف دیگر قبول آن مواضع، وی را در برابر هاشمی قرار میدهد که همچنان از آن دوره حمایت میکند و در بیانیه انتخاباتی سال ۹۲ خود تنها از آن دوره تمجید کرده بود و خواهان تجدید آن بود. حتی به دوره اصلاحات در بیانیه خود بی اعتنایی کرده بود درحالیکه شرکای اصلی سیاسی وی در این انتخابات و از سال ۸۴ به بعد بودند.
هاشمی نیز اگر بخواهد آن مواضع را تائید کند، خود را نفی کرده است و اگر بخواهد مواضع سید احمد آقا را رد کند، این ادعایی که خود را مدافع بیت امام میداند که این روزها شاه بیت مواضع او در دفاع از سید حسن خمینی است، سست میشود و حسابی که برای استفاده از ظرفیت بیت امام در صحنه اجتماعی کرده است سوخت میرود. بنابراین مواضع یادگار امام در دوره سازندگی، چالش مشترک آنهاست و مسکوت گذاشتن موضع خود در برابر آن دیدگاهها، بهترین مواجهه و البته انتخاب ناگزیر آنهاست البته اگر قابل تداوم باشد.