کد خبر: ۳۶۳۵۶۰
زمان انتشار: ۰۹:۲۵     ۲۵ بهمن ۱۳۹۴
خانم واندانا شیوا، فیزیک‌دان و فعال زیست محیطی هندی مبدع نظریه «آزادی بذرها»، تصریح کرد: سوابق تاریخی کشاورزی در هند نشان می دهد که در اثر انقلاب سبز، کلیه رودخانه های پنجاب به سم آلوده شد، و منابع آب زیرزمینی رو به نابودی رفت.
به گزارش پایگاه 598 به نقل از تسنیم: شاید بسیاری از ما ندانیم که مرد شماره یک دیپلماسی کشورمان، دو دهه پیش در کسوت یک فعال زیست محیطی، و در رأس یک هیأت هفت نفره تخصصی، در تصویب کنوانسیون زیست محیطی کارتاهنا، نقشی فعال ایفا کرده است. وی پس از این اجلاس، در سال 78، نامه ای مفصل به رئیس جمهور وقت می نویسد، و خطر استفاده از محصولات دستکاری ژنتیکی (تراریخته) را گوشزد می کند. او در این نامه به صراحت از احتمال استفاده از این محصولات به عنوان «سلاح»، و «برای عقیم سازی یک نسل»، یا «تغییر حالات روحی و روانی یک نسل» سخن می گوید. {literal}{{/literal}تصویر نامه را اینجا ببینید{literal}}{/literal} حال پس از طی دو دهه، گفتگوی خانم پروفسور واندانا شیوا بر گفتار دکتر ظریف صحه می گذارد.

پروفسور واندانا شیوا (به انگلیسی : Vandana Shiva ) بانوی هندی فیزیکدان، منتقد، نویسنده، و فعال اجتماعی است. وی یکی از بزرگترین مدافعین کشاورزی ارگانیک و مخالف توسعه محصولات دستکاری ژنتیکی در دنیا است؛ که از جمله در تدوین یکی از پراهمیت ترین پروتکلهای ایمنی زیستی به نام «کارتاهنا» نقش فعالی ایفا کرده است. خانم شیوا تألیفات زیادی در دفاع از نظریه آزادی بذرها، حقوق کشاورزان و کارآفرینی زنان منتشر نموده است. نامبرده همچنین موفق به اخذ چندین جایزه معتبر، از جمله جایزه صلح سیدنی و جایزه آلترناتیو نوبل شده است. متن زیر شامل بخش اول از گفتگو با ایشان در حاشیه «سومین همایش بین المللی توسعه تجارت محصولات ارگانیک» است.

مهمترین محورهای بحث عبارتند از:

** تغییر زندگی خانم شیوا، در اثر بزرگترین فاجعه صنعتی تاریخ

** دیدم که بزرگترین کمپانیهای بیوتکنولوژی، تولیدکنندگان بمبها هستند!

** نظریه آزادی بذرها

** دستکاری ژنتیکی، روشی غیر محاسبه پذیر و نامطمئن است

** در امریکا در مورد تراریخته ها، هیچ ارزیابی سلامتی صورت نگرفته است / پای منافع کمپانیها در میان است

** تغییر زندگی خانم شیوا، در اثر بزرگترین فاجعه صنعتی تاریخ

خانم پروفسور! شما دارای مدرک دکترای فیزیک کوانتوم هستید؛ ولی اکنون به عنوان یک فعال محیط زیست و ترویج کننده کشاورزی ارگانیک فعالیت می کنید؛ چه اتفاقی موجب تغییر مسیر در زندگی شما شد؟

من تا سال 1984 در زمینه فیزیک کوانتوم فعالیت می کردم. این فعالیتها ادامه داشت تا اینکه در دوم دسامبر 1984، بزرگترین فاجعه صنعتی جهان تا این لحظه رخ داد. در این حادثه نشت گاز «یونیون کارباید» از یک کارخانه تولید سم، در شهر زیبای «بوپال» در هند، منجر به مرگ آنی سه هزار نفر شد، و آمار کشته شدگان پس از دو هفته، به هشت هزار نفر رسید. در این حادثه پانصدهزار نفر در معرض استنشاق گاز سمی «متیل سیانات» قرار گرفتند؛ و متعاقباً سی هزار نوزاد مبتلا به فلج، و ناهنجاریهای مغزی متولد شدند. اثرات این بحران هنوز تمام نشده است و ادامه دارد.

در همان سال در ایالت پنجاب، خشونتها در اثر اعتراض کشاورزان رو به افزایش نهاد. آنها خواستار فروش محصولاتشان، به قیمت مناسب و همچنین آزادی کشت محصول در زمینهایشان بودند. در همین اثنا بود که شرکتهای تولید کننده بذر، به اسم «انقلاب سبز» وارد اراضی پنجاب شدند، و نوعی برده داری جدید را رایج نمودند.

در نتیجه این انقلاب باصطلاح سبز، کلیه رودخانه های پنجاب به مواد شیمیایی آلوده شدند؛ و نیز منابع آبی زیرزمینی منطقه رو به نابودی رفتند. بسیاری از مردم و کشاورزان در اثر مصرف سموم شیمیایی به سرطان مبتلا شدند، و آمار سرطان به شدت رو به افزایش گذاشت، و اپیدمی شد.

وقتی که من به جزئیات این حوادث تکان دهنده آگاه شدم، تصمیم گرفتم زندگی خودم را در راه تولید مسالمت آمیز غذا وقف کنم.

** دیدم که بزرگترین کمپانیهای بیوتکنولوژی، تولیدکنندگان بمبها هستند!


به هر حال انقلاب سبز تحول بزرگی در کشاورزی ایجاد کرد؛ و بروز برخی وقایع اجتماعی - اقتصادی اجتناب ناپذیر بود!

بگذارید کمی به عقب برگردیم. در سال 1905 زمانی که آلبرت هاوارد، یکی از رهبران کشاورزی ارگانیک، به هندوستان آمد، مشاهده کرد که علی رغم وجود حشرات زیاد، هیچ آفتی محصولات کشاورزی را تهدید نمی کند، و خاک آنجا بسیار حاصلخیز است. جالب است بدانید او در کتاب «وصیتنامه کشاورزی» به این نکته اشاره کرده که «دهقانان هندی و روشهای مبارزه آنها با آفات، بهترین پروفسور او در زندگی بوده اند.» این کتاب برای من راهنمایی بود، تا میان آنچه در گذشته و کشاورزی قدیم هندوستان وجود داشت، و اتفاقاتی که پس از انقلاب سبز در هندوستان ایجاد شده ارتباط برقرار کنم؛ و بفهمم که اشکالات انقلاب سبز از کجا ناشی می شود. من بسیاری از واقعیتهای تلخ انقلاب سبز را در کتاب «ستمهای انقلاب سبز» بیان کرده ام.

من در سال 1987 به کنفرانسی در سازمان ملل، درمورد بیوتکنولوژی نوین دعوت شدم. آنجا با کمال تعجب متوجه شدم که تمام کمپانیهای بیوتکنولوژی، همانهایی هستند که سالهای طولانی تولید کننده سموم شیمیایی بوده اند! این تعداد انگشت شمار در تجارت جهانی بسیار رشد کرده و بزرگ شده بودند. زیرا در عین حال که تولیدکننده جنگ افزارهای شیمیایی و مواد منفجره بودند، به تولید کودها و سموم شیمیایی نیز اشتغال داشتند.

 بهتر نیست به کمپانیهای تولید کننده سموم، نگاه توطئه ای و بدبینانه نداشته باشیم، و یک رابطه برد - برد میان آنها و کشاورزان تعریف کنیم؟

متأسفانه این ممکن نیست. این کمپانیها مشغول غارت کشاورزان، و منابع مالی کشورها هستند؛ و از این بالاتر به بازنویسی علم کشاورزی اقدام کرده، و تحریف عملیات کشاورزی را در دستور کار قرار داده اند. آنها می گویند «بدون موادشیمیایی شما نمی توانید کشاورزی کنید!» این اصلاً صحیح نیست. غذا از طریق فرایندهای زیستی گیاه در خاک و مابین گونه های مختلف به وجود می آید. این کشاورزی محیط زیستی و طبیعی است؛ سموم شیمیایی کشنده هستند. این سموم انسانها، زنبورها و پروانه ها را از بین برده و بسیاری از حشرات را در معرض انقراض قرار می دهند. آلودگی غذا به سموم شیمیایی موجب از بین رفتن سلولهای بدن می شود، و سلامت بدن ما به سلامت غذاهای ما وابسته است.

** نظریه آزادی بذرها

شما نظریه «آزادی بذرها» را مطرح کرده اید. این نظریه طرفداران زیادی را در سطح جهان پیدا کرده است. لطفاً در این زمینه توضیح بفرمایید.


ببینید؛ غذا از دانه های گیاهان به وجود می آید. از بدو خلقت همه غذاها از بذر به وجود آمده اند؛ و تنوع بذرها طی تاریخ باعث حیات بشر شده است. یعنی هرگونه تهدید، انحصار و تحریم بذرها حیات بشر را به خطر خواهد انداخت. نابودی بذرها یعنی پایان حیات بشر. به همین دلیل است که من بحث «آزادی بذرها» را مطرح کرده ام. برای مثال در هندوستان خربزه و خیارهای بومی بسیار خوشمزه ای وجود دارد؛ ولی امروزه نه تنها در هند، بلکه در اغلب نقاط جهان خربزه ها و خیارها بسیار بی مزه شده اند. سؤال اینجاست که چرا مزه و ارزش غذایی میوه ها و سبزیجات محو و ناپدید شده است؟ دلیل این اختلالات این است که این صفات از بذرهای ما خارج شده، و درحقیقت با تجاری سازی بذرها، بذرهای تجاری با این شرایط، پرورش یافته اند.

درواقع زبان، فرهنگ، تنوع زیستی و بذرهای ما تحت سلطه استعمار قرار گرفته است. در کشور هندوستان که یکی از خاستگاه های برنج جهان است، 20 هزار نوع برنج وجود دارد. در مکزیک از یک گونه ذرت وحشی، هزاران نوع ذرت مشتق شده است؛ این نقطه عطف اصلاح هوشمندانه بذرها است. یعنی انتخاب آگاهانه بهترین ارقام، و در نظر گرفتن هوشمندی ذاتی گیاهان در تلاقی ها و اشتراک صفات.

در جهانی که ما در آن با تغییر اقلیم، گرسنگی، سوء تغذیه و بیماریهای گوناگون مواجه هستیم، تأمین بذرهای سالم یک عامل مهم برای آینده بشر، و تضمین امنیت غذایی به شمار می رود.

** دستکاری ژنتیکی، روشی غیر محاسبه پذیر و نامطمئن است


 گرچه این نظریه شما در سطح بومی و محدود، و همچنین برای حفاظت از ذخایر ژنتیکی کاملاً صحیح است؛ ولی باید قبول کرد که تولید انبوه و تجاری غذا، نیاز به تولید بذرهای دستکاری شده ژنتیکی را در بشر ایجاد کرده است.

دانش زیست شناسی جدید به ما می گوید کلیه موجودات زنده، قابلیت خودتنظیمی و خودساماندهی دارند. موجودات زنده مانند ماشینها نیستند، که ما اجزاء مختلف خارجی را در کنار هم قرار دهیم، و به یک عملکرد برسیم. بنابراین میان مهندسی انسانها در ساخت ماشین آلات، و مکانیسم خودتنظیمی موجودات زنده تفاوتهای بسیار زیادی وجود دارد. اخیراً دو دانشمند شیلیایی در این زمینه مطالعاتی کرده اند، و واژه «autopoietic» یا «خودسازنده» را برای بذرها به کار برده اند؛ زیرا بذرها قادرند خودشان را بسازند. در مقابل واژه allopoietic وجود دارد؛ که در این حالت تولید توسط عامل خارجی صورت می پذیرد.

انتقال یک ژن باوجود موانع بین گونه های موجودات زنده، تلاشی در جهت وارد ساختن یک عامل خارجی است که در برنامه خودسازندگی موجود زنده وجود ندارد. وقتی که یک ژن خارجی متعلق به یک گیاه دیگر را توسط تفنگ ژنی به داخل یک سلول پرتاب می کنیم، یا یک سلول را به اگرباکتریوم آلوده می کنیم، حتی نمی توانیم بگوییم که مهندسی کرده ایم. زیرا مهندسی همراه با تدبیر و محاسبات دقیق است. در این موارد ما حتی نمی دانیم که ژنها به کدام قسمت ژنوم منتقل می شوند. مهندسین ژنتیک همواره معتقدند که این فرایند بسیار دقیق است؛ در حالی که اینطور نیست؛ و اتفاقاً روشی بسیار نامطمئن است.

 به هر حال حتی در شناخت اجزاء اتم نیز در ابتدا نظریات مختلفی وجود داشت؛ و به مرور زمان آزمایشات علمی سبب شکل گیری و تکمیل دانش شیمی شد. در مورد مهندسی ژنتیک هم به نظر شما بهتر نیست قدری صبر کنیم، و با پیشرفت آن همگام شویم؟

نکته اول اینکه در علم شیمی قابلیت تولیدمثل وجود ندارد. یک اتم نیتروژن نمی تواند اتم نیتروژن دیگری را تولید کند؛ ولی در بیولوژی این خطر وجود دارد؛ و همزمان با تکثیر موجودات، ریسکها و مخاطرات آنها هم تکثیر می شوند؛ و عدم توانایی بشر در کنترل آنها فاجعه بار خواهد بود. تمامی موجودات دستکاری شده ژنتیکی شامل 3 ژن هستند. اول ژن تولیدکننده سم Bt یا ژن مقاومت به علف کش؛ دوم ژن مقاومت به آنتی بیوتیک؛ و سوم ژن پروموتر ویروسی.

مهندسین ژنتیک ژنهای مقاومت به آنتی بیوتیک را، به عنوان شناساگر، جهت تشخیص انتقال موفقیت آمیز ژن خارجی مورد استفاده قرار می دهند. سلولهایی که ژن خارجی دریافت نکرده اند، در محیط حاوی آنتی بیوتیک از بین می روند؛ و تنها سلولهایی که ژن را دریافت کرده اند، به واسطه ژنهای مقاومت به آنتی بیوتیک قادر به رشد و جداسازی هستند. امروزه اسناد علمی زیادی اثبات می کند که در اثر انتقال افقی ژنهای باکتریایی با این ژنها، فاجعه مقاومت به آنتی بیوتیکها نیز در حال گسترش است. این یکی از پیامدهای کشاورزی محصولات دستکاری شده ژنتیکی است.

و نکته دوم؛ در حالت عادی وقتی یک ژن را به یک سلول منتقل می کنیم، سلولها ژن جدید را رد می کنند. زیرا این ژن یک عامل خارجی برای سلول بوده و به آن تعلق ندارد. برای مثال حتی هنگام پیوند اعضاء بدن انسان نیز پزشکان مطمئن نیستند که بدن آن عضو را بپذیرد و همواره امکان رد کردن عضو توسط بدن پذیرنده وجود دارد. برای وارد سازی و بیان یک ژن خارجی، مهندسین ژنتیک از پروموترهای ویروسی استفاده می کنند که از ویروسهای بسیار بدخیم جداسازی می شوند. این ابزار تضمین می کند که ژن مورد نظر خاموش نخواهد شد.

** در امریکا در مورد تراریخته ها، هیچ ارزیابی سلامتی صورت نگرفته است/پای منافع کمپانیها در میان است


پس چرا با وجود این نقص های تکنیکی کماکان در امریکا شاهد کشت و مصرف محصولات دستکاری شده ژنتیکی هستیم؟

مطالعات انجام شده توسط «سرآلینی» و دیگران یک پیام دارد؛ و آن پیام این است که باید کل سیستم اینها مورد ارزیابی قرار گیرد. در ایالات متحده امریکا تاکنون هیچگونه ارزیابی سلامتی صورت نگرفته است. به همین دلیل است که کمپانیهای تولید کننده بذرهای دستکاری شده ژنتیکی نخست به دنبال ثبت پتنت رفته اند، تا از یک حفاظ قانونی در جهت توزیع و فروش انحصاری محصولات؛ و سود سرشار ناشی از حق مالکیت معنوی این محصولات برخوردار شوند؛ و همچنین بتوانند سموم شیمیایی خودشان را به صورت انحصاری در تمامی دنیا به فروش برسانند. در سطوح بالاتر تصویب این قوانین در سازمان تجارت جهانی نیز سود این شرکت ها را تضمین می کند. چون در کنار آن قادر خواهند بود سود سموم و کودهای شیمیایی خود را به صورت انحصاری بفروشند.

به هر حال هر فناوری موافقین و مخالفانی دارد؛ شاید برخی دولتها و ملتها آگاهانه تولید و مصرف محصولات دستکاری شده ژنتیک را پذیرفته اند!

من از نخستین همایش بیوتکنولوژی نوین در سال 1987 تا این لحظه با این موضوع درگیر بوده ام؛ و به دولتهای زیادی نیز در این زمینه مشورت داده ام؛ حتی در تدوین پروتکل «کارتاهنا» و کنوانسیون تنوع زیستی مشارکت داشته ام. من به کلیه افراد توصیه می کنم ماده 19.3 پروتوکل کارتاهنا را مطالعه نمایند. این یک قانون بین المللی است. در این قانون به تأثیرات موجودات دستکاری شده ژنتیکی بر روی محیط زیست توجه شده است. این قانون توسط من و یک گروه متخصص بین المللی تنظیم شده است؛ و اصل مهمی در آن گنجانده شده است. بررسی اثرات موجودات دستکاری شده ژنتیک بر روی محیط زیست و ایمنی زیستی، اثرات آنها بر روی سلامت عمومی و اثرات GMO ها بر روی مسائل اجتماعی-اقتصادی مرتبط با تولید کنندگان و مصرف کنندگان.

این فعال برجسته زیست محیطی، در بخشهای بعدی از این گفتگو، به زوایای دیگری از اشکالات کشت محصولات تراریخته اشاره می کند.
نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها