به گزارش پایگاه 598 به نقل از روزنامه کیهان؛ حسین شمسیان: تقریبا همه افراد بشر، علاقمندند که
موفقیتها و افتخاراتشان را با سربلندی به دیگران نشان دهند. این موضوع
وقتی بروز و ظهور بیشتری پیدا میکند که پای جلب رای مردم و رقابت با
رقیبانی که از قضا بر طبل ناکارآمدی و ناتوانی حریف میکوبند هم در میان
باشد. رقابت در این عرصه گاه تا آنجا پیش میرود که یک جریان سیاسی، به
«دستاوردسازی» روی میآورد و میکوشد همه کارهای سالهای آینده و گذشته را
به نام خود کند! گاهی به افتتاح مجدد پروژهای که قبلا به بهرهبرداری
رسیده روی میآورد و گاهی با کلنگ زدن یک پروژه، دستاورد چندین سال آینده
آن را در سبد خود میریزد! در چنین شرایطی – که متاسفانه از گذشته تاکنون
در بین برخی سیاسیون ما هم رواج پیدا کرده- اگر کسی اصرار داشته باشد که
خبرهای خوش و کارنامه موفقش را پنهان کند، چه چیزی میتوان درباره او
گفت!؟ به خصوص آن که همزمان با این پنهانکاری اکید، دائما بر نیل به
موفقیتهای بزرگ و بزرگتر هم تاکید کند! چه قضاوتی درباره این روش و منش
سیاسی و کارنامه چنین شخصی میتوان کرد!؟
در نیمه راه سال سوم
دولت یازدهم،گوش مردم به برخی واژهها کاملا آشنا شده است.واژههایی همچون؛
برای اولین بار در تاریخ ایران، برای نخستین بار و ... همان واژهها
هستند. طبیعتا آثار و برکات برخی از این اولینها، باید در زندگی مردم دیده
شود، اما خبری نیست.میتوان پذیرفت که برخی وعدهها زمانبر است و به
اندکی صبر- حتی بیش از سه چهارم عمر یک دولت!- نیاز دارد. اما یک موضوع
بسیار ساده و پیش پا افتاده هم در میان است که پذیرش و باور آن همه شعار و
ادعا را ممکن میسازد و آن اینکه اگر زمان برای بروز آثار و برکات برخی
طرحها کافی نبوده، میتوان مردم را در جریان جزئیات چشماندازی که قرار
است تا چند سال آینده به آن برسند قرار داد تا بهتر همراهی کنند و با
امیدواری بیشتر، در همه عرصهها حاضر باشند و سختیهای احتمالی را آسانتر
تحمل کنند.این نه انتظار زیادی است و نه هزینهای دارد. تازه به شکلگیری
بدنه اجتماعی برای دولت و توفیق آن در عرصهها و مراحل آتی هم منجر خواهد
شد. اما در برابر این خواست حداقلی و منطقی، چه میشنویم؟ اینجا با
ترجیعبند مهم دیگری از دولت یازدهم مواجه میشویم؛ «محرمانه»! بارها و
بارها در موضوعات مختلف و البته حقوق مسلم و مصرح مردم،به در بسته محرمانه
خوردهایم و معلوم نشده اگر مردم محرم نیستند،چه کسی محرم است!؟ به این
نمونهها توجه کنید:
1- مذاکرات مطول و مفصلی در
سه سال گذشته در جریان بوده است. در لوزان و وین و ژنو به توافقات و
تفاهمهایی دست پیدا کردیم. توافقاتی که به برجام منتهی شد. چه درباره آن
توافقات و چه در باره برجام، مردم، آگاهان سیاسی، دانشجویان و نخبگان یک
پرسش ساده و بدیهی داشتند و آن اینکه متن و مشروح مذاکرات و اسناد تبادل
شده چیست؟ این پرسش آنقدر پژواک پیدا کرد که رهبر عزیز انقلاب در ابتدای
امسال، اجابت آن را مصداق «همدلی» نامیدند و تاکید کردند که همدلی به زور
و به حرف بدست نمیآید باید در عمل آن را ثابت کرد. اما درست در زمانی که
رسانههای صهیونیستی جزئیات و حواشی ماجرا را روایت میکردند،مردم خودمان
محروم بودند و دولتمردان، رسما از محرمانه بودن مذاکرات سخن میگفتند! و
هرگز نگفتند وقتی ما با خود دشمن در حال مذاکرهایم، دیگر چه چیزی و برای
چه کسی محرمانه است!؟
2- مذاکرات تمام شد و متن
برجام منتشر شد اما محرمانه نگه داشتن همه چیز، آثاری طبیعی و
اجتنابناپذیر دارد. مثلا باعث شد این شایعه مطرح شود که افزون بر برجام و
ضمائم آن،توافقات نوشته و نانوشته دیگری هم وجود دارد که ما تدریجا باید
به آنها تن بدهیم و اجرایشان کنیم! برخی از این حرفها هم از مرز در
گوشیگویی به سطح جامعه رسید اما باز هم کسی حاضر نبود مردم را محرم قلمداد
کند! درست در همین زمان، دولتمردان مدام از رخداد یک «فتحالفتوح» سخن
میگفتند و انتظار داشتند مردم برای آن به خیابانها بریزند! این انتظار تا
آنجا پیش رفته که به استفاده از واژگانی خاص با بار تاریخی ویژه منتهی شد
همچون استفاده از واژگان متناسب با دفاع مقدس، کربلای پنج، خرمشهر را خدا
آزاد کرد و ...! اما بازهم مردم برای جشن و ابراز خشنودی به خیابانها
نیامدند! چرا!؟ چون همه چیز محرمانه بود و نمیدانستند برای چه باید جشن
بگیرند!
3- اگر ماجرا به همینجا ختم میشد، مشکلی
نبود، اما ظاهرا این رشته سر دراز دارد! پس از فتحالفتوح، دولت در یک
سفر اروپایی، به تعبیر رسانههای غربی همچون یک «مشتری ولخرج» حدود 120
هواپیما خرید! بازهم جزئیات خریدها محرمانه بود و بازهم مردم نامحرم! این
بار برخی شایعات پیشین قوت گرفت! پیشتر، حرف از برخی توافقات پنهان بود.
توافقاتی که قدرت اقتصادی ما را کانالیزه میکرد و اکنون، ما سخاوتمندانه،
پول هنگفتی را برای خرید هواپیما به فرانسه داده بودیم! باز هم برخی شایعات
دیگر جان میگیرد! معامله تحمیلی با فرانسه! همان پلیس بد مذاکرات، همان
که روز آخر هم از دشمنی دست برنداشت و باجخواهی کرد و ...
4-
اما تنها ایرباس نبود که محرمانه باقی ماند. حتی قرارداد سادهای مثل
قرارداد با پژو هم محرمانه ماند! آیا ما در حال معاملات پنهانی هستیم که
کسی نباید از آن چیزی بداند!؟ ساخت سه مدل خودرو مربوط به چند سال قبل،
بدون انتقال تکنولوژی چه چیز محرمانهای میتواند داشته باشد!؟ وزیر صنعت
آشکارا از محرمانه بودن آن میگوید و یک نماینده مجلس استدلال میکند که
«معاملات خصوصی میتواند محرمانه باشد اما معاملاتی که در آنها پای منافع و
منابع ملی در میان است، نباید و نمیتواند محرمانه باشد» اما ... بازهم
همه چیز محرمانه باقی ماند!
5- به جز دستاوردهای
فتحالفتوح برجام، محرمانههای دیگری هم داریم! مثل همین آیپیسی یا
قراردادهای جدید نفتی که برای همه محرمانه است اما برای همه دنیا به خصوص
انگلیسیها غیرمحرمانه است و اصلا قرار است به هر قیمتی شده در آنجا
رونمایی شود حتی اگر چند بار به برخی مسئولان مربوطه ویزا ندهند! ظاهرا
اشکالی ندارد و آنها بازهم منتظر میمانند تا فرجی از غرب حاصل بشود! به
جز این، چند روزی است که نرخ رشد هم محرمانه شده و کسی نمیداند در سه ماه
اخیر، چه میزان رشد داشتهایم و چه اتفاقی در زندگی مردم افتاده است؟ و
البته به جز این دو محرمانههای دیگری هم داشتهایم.
اکنون
باید به چرایی ماجرا بپردازیم. روشن شد که اگر کسی کوچکترین دستاوردی
داشته باشد، نه تنها آن را محرمانه نمیکند، بلکه در هر محفل و مجلسی از آن
با افتخار یاد میکند. بنابراین، پرسش آن است که اگر در قراردادها و
پیمانهایی که ذکر مختصری از آنها رفت نفع ایران و ایرانی لحاظ شده است،
چرا دولتمردان با افتخار آن را سر دست نمیگیرند. اما وقتی چیزی نمیگویند و
فقط شعار داده میشود،یا اساسا قراردادی به مرحله اجرا نخواهد رسید و فعلا
و برای مصرف انتخاباتی آرزوها به خبر تبدیل شده یا اگر قراردادی به مرحله
اجرا برسد، آنقدر یک طرفه است که نفعی برای مردم ما نخواهد داشت! مثلا قرار
بوده که در اثر رفع تحریمها سرمایه خارجی جلب و در اثر آن اشتغال ایجاد
شود. سی ماه همین شعار داده شد و بخاطر آن، بخش اعظمی از صنعت هستهای و
دستاوردهای آن در برابر چشم مردم برچیده شد. اکنون چه بدست آمد!؟ وزیر راه
درباره فتح بزرگ دولت یعنی خرید هواپیمای ایرباس میگوید: «آنچه ما توافق
کردهایم یک سرمایهگذاری خارجی واقعی (FDI) است. جز 15 درصدی که ما باید
به تدریج از قرارداد خرید هواپیماها پرداخت کنیم، مابقی مبلغ توسط طرف
قرارداد تامین یا تنظیم خواهد شد. ایرباس 15 درصد را از منابع داخلی خودش
تامین میکند که این در تاریخ صنعت هوانوردی بسیار نادر است و 85 درصد
مابقی را نیز فروشندگان از محل تامینکنندگان مالی اروپایی فاینانس
میکنند.» اما FDIچیست که وزیر راه با افتخار از آن یاد میکند و اساسا
معامله صورت گرفته را شامل میشود؟ به سرمایهگذاری یک شرکت یا نهاد خارجی
به منظور تجارت یا تولید در کشوری دیگر FDI میگویند. آیا این اتفاق در
معامله اخیر رخ داده و ایرباس در ایران کارخانه یا کارگاهی احداث میکند!؟
آنچه در عالم واقع رخ داده (البته اگر آمریکا به فرانسه اجازه بدهد) این
است که حدود 120 هواپیما خریدهایم اما پولش را یکجا نخواهیم داد بلکه
دولت متعهد است فارغ از سودآوری یا زیاندهی خط هوایی این هواپیماها، بقیه
اقساط را به فرانسویها بدهد! آیا دولت حق ندارد این قرارداد را محرمانه
نگه دارد!؟ حق دارد! چون افشا آن دو زیان برایشان خواهد داشت؛ نخست شکل
گرفتن این سؤال که آیا در دولت یازدهم، کار در دست کسانی است که تفاوت یک
قرارداد لیزینگ ساده با قرارداد سرمایهگذاری بینالمللی را نمیدانند! و
دوم آنکه با این زیان و ولخرجی، صدای حامیان باقیمانده هم به اعتراض بلند
خواهد شد.
حالا دیگر کاملا معلوم است چرا قرارداد
پژو، ایرباس، آی پی سی و خیلی چیزهای دیگر محرمانه است! حالا دیگر معلوم
است که ایران برای بقای برجام، در حال پرداختن هزینه گزافی است که استقلال
اقتصادی ما را نشانه رفته است آنگونه که وزیر خارجه در همایش فرصتهای پس
از برجام میگوید: «منفعت طرف مقابل از سرمایهگذاری در ایران عامل پایداری
توافق خواهد بود» یعنی چه!؟ یعنی استقلال اقتصادی ایران، سرمایه ایران و
منابع ایران به طرف غربی پیشکش میشود تا برجام پایدار بماند! آیا دولت
اساسا میتواند چنین توافقاتی را غیرمحرمانه کند!؟ و این که چرا
رئیسجمهور، میگوید: «به ما میگویند برجام که شد، دولت برای ملت رفاه
بیاورد. مگر ما برجام را آوردهایم!؟ ما چه کاره هستیم؟ برجام را خدا
آورد، همان خدا هم برای این ملت سربلندی بیشتر و رفاه بیشتر خواهد آورد.»