به گزارش پایگاه 598، سید حسین علوی استاد دانشگاه و کارشناس مسائل سیاسی در گفتگو با فارس در پاسخ به این سئوال که چه دلایلی هاشمیرفسنجانی را به سمت اهانت به شورای نگهبان کشانده است، اظهار کرد: به اعتقاد من دلیل عمده را باید در کهولت سن وی جستوجو کرد که موجب شده است تا رویه اهانت بدون تأمل را نسبت به شورای نگهبان در پیش بگیرد.
وی بیان کرد: هاشمیرفسنجانی هرچه جلوتر میرود بیش از پیش نگران اتمام عمر سیاسی و البته عمر جسمانی خویش است.
نویسنده کتاب شوالیه اُناث (بازخوانی انتقادی جایزه صهیونیستی نوبل و شیرین عبادی) تصریح کرد: سن بالای هاشمیرفسنجانی و اینکه نتوانسته است تا آنچه را در ذهن میپرورانده در حوزه انحراف انقلاب اجرایی کند، موجبات نگرانی شدید وی را فراهم کرده است.
این فعال سیاسی اصولگرا خاطرنشان کرد: از جمله اهدافی که هاشمیرفسنجانی در پایان عمر سیاسیاش نتوانسته است تا آن را عملی کند لیبرالیزه کردن انقلاب بود که امروز به یک پروژه نافرجام تبدیل شده است.
وی در ادامه به سایر اهداف نافرجام هاشمیرفسنجانی در برابر جبهه مستحکم انقلاب اشاره و تأکید کرد: وی درصدد بود تا بتواند از طریق پروژه استحاله و نابودی نظام ارزشی مملکت، موجبات فروپاشی درونی نظام را فراهم کند.
علوی ادامه داد: هاشمیرفسنجانی طی مدت 20 سال تصدیگری در امور مختلف کشور با چنین دیدگاهی تمام تلاش خود را برای انحراف انقلاب و غلتاندن آن به دامان اسلام آمریکایی به کار گرفته است.
این مدرس دانشگاه خاطرنشان کرد: هاشمیرفسنجانی در پایان عمر، اقدامات متهورانه، رادیکال، تند و خشنی را پایهریزی کرده است که نمونه بارز آن رسوایی وی در کودتای نافرجام سال 88 است.
علوی گفت: قطع به یقین پشت پرده کودتای مخملی سبز در سال 88 شخص هاشمیرفسنجانی قرار داشت؛ وی چینش کودتایی را رقم زده بود که با شکست فتنه عمیق 88 نتوانست قطعات نامنسجم اهداف پازل کودتا را مرتب سازد اما هاشمی همچنان در رویای بیتعبیر فتنهانگیزی با چاشنی پیرانهسریهای کودکانه به سر میبرد.
وی اظهار کرد: برخورد خشن این روزهای هاشمیرفسنجانی با نظام و تهدید مجدد به «شرارت»، پیشدرآمد یک جنگ دیگر و بلکه جنگ نهایی وی با اصول و مبانی نظام و انقلاب است.
نویسنده کتاب شوالیه اناث ادامه داد: گمان میکنم هاشمیرفسنجانی که خود بهتر میداند در گام آخر عمر قرار گرفته است، به دنبال تکرار یک حادثه رادیکال دیگر با استفاده از تهمانده ظرفیتهای نیمبند جریان اصلاحات یا به عبارت بهتر همان جریان فتنه در ایران است.
وی با اشاره به اظهارات اخیر عباس عبدی در مورد هاشمیرفسنجانی بیان کرد: حقیقتاً مطالب عباس عبدی در مورد هاشمیرفسنجانی قابلیت بازخوانی و مطالعه جدیتر و دقیقتری را دارد؛ عبدی دوستان اصلاحطلبش را مخاطبان اصلی قلمداد میکند و سکوت اصلاحطلبان در برابر سخنان تند هاشمیرفسنجانی را جایز ندانسته و سخنان رادیکال وی را بدون ارتباط با منطق اصلاحطلبانه میداند که به زعم او عملاً منتهی به تفوُّق جبهه مقابل خواهد شد.
علوی تصریح کرد: عبدی ابراز تأسف خود را از تبعیت کورکورانه و تسلیم بیچون و چرای اصلاحطلبان در مقابل برنامهها و تحرکات تنشزای هاشمیرفسنجانی اعلام داشت، وی شدیداً هشدار میدهد که شرایط کنونی برای آینده جریان اصلاحات خطرناک است.
وی با تبیین و تشریح جایگاه عباس عبدی خاطرنشان کرد: عباس عبدی فردی است که در پروژه فروش اطلاعات به مؤسسات آمریکایی شرکت داشته و با اتهام جاسوسی برای CIA دو سال در زندان به سر میبرده است و در واقع وی یکی از مهرههای متصل به بیرون است، بنابراین حرفهایش معنایی خاصتر و مهمتری برای جریان اصلاحات آمریکایی دارد.
علوی گفت: ترجیعبند حرفهای عبدی را اینگونه ترجمه میکنم؛ عباس عبدی با هزار زبان، دارد میگوید فتنهگران ظرفیتی داشتند که در اثر رادیکالیزه شدن فضای سیاسی کشور در سال 88 و خصوصاً پیروی کردن از محاسبه غلط هاشمی به ورطه نابودی کشیده شد، اصلاحطلبان با پشتیبانی تمامقد از پروژه کور خیابانی آقای رفسنجانی قدرت خارقالعاده تودهای نظام را نادیده گرفته بودند اما با روانه شدن اصحاب اصلاحات آمریکایی به سوی خیابانها و مواجهه با سیل بنیانکن مردمی که پس از سه دهه همچنان از اسلام و انقلاب دفاع میکردند، ظرفیتهای بسیار زیادی از اصلاحطلبان نابود شد.
وی ادامه داد: همین امر منجر به ریزش شدید اصلاحطلبان در نظام شد و این یعنی نابودی ظرفیتی که با خون دل خوردن توانسته بودند به ساختار قدرت نظام نفوذ دهند، به گمان من عبدی خیلی خوب فهمیده است که رادیکالیزه شدن فضا هرچند شهوت قدرتطلبانه هاشمی را در عهد کهولت تا حدودی ارضا خواهد کرد، اما این شهوت پیرانهسر، دمار از روزگار همین تهماندههای اصلاحطلبان که با زیرکی از فتنه، سر سالم به در برده بودند در خواهد آورد.
این تحلیلگر مسائل سیاسی اظهار کرد: هشدار اخیر عباس عبدی مرتبط با نگرانی عمدهای است که نسبت به فروپاشی کل جریان فتنه یا همان اصلاحات وجود دارد، امثال عبدی و تا حدودی ابطحی (که او هم شبیه چنین هشداری را داده بود) از طرفی شاهد نزدیک شدن شخص هاشمی (به عنوان تنها لنگرگاه حاکمیتی فتنه) در پایان راه بوده و از سویی دیگر سوگمندانه شاهد این حقیقت تلخ هستند که هاشمی با رادیکالیسم و افراطیگری، همه موتورهایش را روشن کرده تا با تمام توان، خواسته یا ناخواسته؛ آخرین نفسهای همین اصلاحطلبان نیمبند را نیز با خود، خاموش کند، بنابراین هرچند باید دستگاههای مسئول به ویژه شورای نگهبان را بیش از پیش متوجه توطئه خطرناک هاشمی کرد اما نسبت به فرجام بازی سادهلوحانه هاشمی چندان هم نباید نگران بود.