حمله‌زیباکلام‌به‌عبدی‌بخاطرانتقادازهاشمی

به گزارش پایگاه 598، صادق زیباکلام از تئوریسین‌های اصلاح‌طلب امروز چهارشنبه ۹۴/۱۱/۱۴ طی یادداشتی در روزنامه آرمان امروز نوشت: روز گذشته شاهد بودیم که برخی آقایان از جمله محمد علی ابطحی و عباس عبدی به بهانه حمایت آیت الله هاشمی‌رفسنجانی از سید حسن خمینی، سخنان تندی علیه رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام بیان داشتند البته نگارنده قصدی بر گفتن کلامی در نقد آقای ابطحی ندارد اما باید درباره اظهارات آقای عبدی و گوشه و کنایه‌هایشان به آقای هاشمی نکاتی بیان داشت.

سخنان عباس عبدی یادآور بغض کهنه‌ای است که ایشان از قدیم الایام نسبت به آقای هاشمی داشته است. چه در دوران اصلاحات که به‌شدت به آقای هاشمی هجمه می‌کردند و چه پس از آن که همواره سعی داشتند به بهانه‌های مختلف آقای هاشمی را مورد عتاب و خطاب قرار دهند.

در واقع با اینکه برخی از اصلاح‌طلبانی که در دوران اصلاحات نسبت به آقای هاشمی سخنانی گفتند، بعدها پی به اشتباه استراتژیک خود بردند، اما آقای عبدی کماکان بر اسب تاختن به آقای هاشمی سوار است. چه اینکه حالا درباره هجمه به آقای هاشمی نیم نگاهی نیز به اصولگرایان دارد. اما آن چه که باید اذعان داشت

فارغ از تسویه حساب‌های شخصی آقای عبدی نسبت به آقای هاشمی، اظهارات ایشان از جهاتی دیگر نیز عبرت انگیز است. چرا که آقای عبدی با این اظهارات به شکل مستقیم در حال توجیه و صحه گذاشتن برهمه ردصلاحیت‌هاست. آقای عبدی گفته‌اند «اینکه چه کسانی این صلاحیت‌ها را تشخیص می‌دهند؛ همان‌هایی هستند که آقای هاشمی هنگام ریاست خود بر خبرگان آنان را متولی این کار قرار داد»، اما بعید است که آقای عبدی نداند اساسا مقوله‌ای به اسم تعیین صلاحیت، صرف نظر از اینکه چه کسی تعیین‌کنندگان صلاحیت را متولی این امر قرار داده است، در تضاد بنیادین با دیدگاه گذشته شما دارد.

آقای عبدی حتما می‌دانند که در تمام نظام‌های دموکراتیک موضوع بحث تعیین صلاحیت وجود ندارد. از آقای عبدی انتظار می‌رود اگر این شهامت را ندارد که به برخی مسائل بپردازد، لااقل آن را توجیه نکند. همسو شدن عبدی با برخی اصولگرایان تند در عدم بیان حقوق گروهی از شهروندان محل سوال است.

آقای عبدی در بخشی از سخنانشان گفته‌اند: « به نظرم (آقای هاشمی) عدم تایید و حضور حسن آقا در انتخابات را ترجیح می‌دهند، یا می‌خواهند اگر احتمالا ایشان تایید شدند آن را به حساب حرف‌های خود بگذارند و دیگران را مدیون خویش بدانند»، که باید این حرف او را هم ادامه کینه عبدی نسبت به آقای هاشمی دانست.

نکته عجیب و جالب این است که آقای عبدی می‌گویدکه «اگر در نتیجه صحبت‌های آقای هاشمی، عدم‌احراز صلاحیت سیدحسن خمینی پابرجا بماند، آقای هاشمی به مقصودش رسیده است و اگر در تعیین صلاحیت سیدحسن آقا تجدیدنظر شود و ایشان تایید شود، باز هم آقای هاشمی به مقصود خود رسیده است!»

جالب است که آقای عبدی سیبی را به آسمان پرتاب می‌کند و مدعی می‌شود این سیب به هر شکل که به زمین فرودآید، نصیب و به کام آقای هاشمی است. تاسف آور است که آقای عبدی هنوز در بغض دهه 70 خود باقی مانده است. در حالی که از ایشان انتظاردیگری می‌رفت. عبدی ترجیح می‌دهد که سکوت کند و به عنوان فردی آزادیخواه و اصلاح‌طلب ازحقوق همه شهروندان به ویژه کسانی که به هردلیل به حق شان نرسیده‌اند، دفاع کند، شاید این کار را نکرد که مبادا امتیازی نصیب آقای هاشمی شود.